شمارهٔ ۱۲
در گلشن ایام نسیمی ز وفا نیست
در دیده افلاک نشانی ز حیا نیست
بر خوانچه این سبز فلک خود همه قرصی است
و آن هم ز پی گرسنه چشمان چو ما نیست
آسایش و سیمرغ دو نام است که معنیش
یا هست و در ادراک نمی آید و یا نیست
کمتر بود از یکنفس امید فراغت
گر هست ترا حاصل بالله که مرا نیست
روی دل ازین شاهد بد مهر بگردان
کانجا که جمالست نشانی ز وفا نیست
زین عالم خونخواره دلی خون ز تغابن
دانم که کرا هست ندانم که کرا نیست؟
پایی و سری نیست به زیر فلک دون
گر دست فلک همچو فلک بی سر و پا نیست
کس نوش نکردست ز خمخانه دوران
یک جام صفا کاخر او درد جفا نیست
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در گلشن ایام نسیمی ز وفا نیست
در دیده افلاک نشانی ز حیا نیست
هوش مصنوعی: در باغ زندگی، دیگر نسیمی از وفاداری وجود ندارد و در آسمان، هیچ نشانهای از شرم و حیا دیده نمیشود.
بر خوانچه این سبز فلک خود همه قرصی است
و آن هم ز پی گرسنه چشمان چو ما نیست
هوش مصنوعی: آسمان سبز رنگ، همچون سفرهای است که در آن فقط لقمههایی قرار دارد و این لقمهها فقط برای افرادی آماده شدهاند که به دنبال سیر شدن هستند، نه برای کسانی چون ما که در جستجوی چیزهای بیشتر هستیم.
آسایش و سیمرغ دو نام است که معنیش
یا هست و در ادراک نمی آید و یا نیست
هوش مصنوعی: آسایش و سیمرغ دو واژه هستند که ممکن است ارزش واقعی آنها برای ما قابل درک نباشد یا اصلاً وجود نداشته باشند.
کمتر بود از یکنفس امید فراغت
گر هست ترا حاصل بالله که مرا نیست
هوش مصنوعی: امید به آرامش کمتر از یک نفس است، اگر تو این را به دست آوردهای، پس به خدا سوگند که من چنین چیزی ندارم.
روی دل ازین شاهد بد مهر بگردان
کانجا که جمالست نشانی ز وفا نیست
هوش مصنوعی: از دل خود نسبت به این معشوق بدجنس دوری کن، زیرا جایی که زیبایی او وجود دارد، نشانهای از وفا و صداقت نیست.
زین عالم خونخواره دلی خون ز تغابن
دانم که کرا هست ندانم که کرا نیست؟
هوش مصنوعی: در این دنیا که پر از جنگ و کینه است، من به خوبی میدانم که دل کسی دچار اندوه و غم است، اما نمیدانم که چه کسی در این درد شریک است و چه کسی نیست.
پایی و سری نیست به زیر فلک دون
گر دست فلک همچو فلک بی سر و پا نیست
هوش مصنوعی: هیچ تأثیری از سرنوشت بد و نادانی که در جهان پایین وجود دارد، بر تو نیست؛ زیرا اگر سرنوشت مانند آسمان باشد، همواره در نبودن سر و پا است و به ما آسیب نمیزند.
کس نوش نکردست ز خمخانه دوران
یک جام صفا کاخر او درد جفا نیست
هوش مصنوعی: هیچکس از خمخانهی زندگی جرعهای از شادی نچشیده، زیرا که در نهایت، او درد و رنجی ندارد.