گنجور

شمارهٔ ۱۴

تن در غم تو همچو زه از کاستی است
واندر تو چو دامن همه ناراستی است
بر بسته شد از تو چو گریبان غم آنک
در عشق تو سر گشاده چون آستی است

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تن در غم تو همچو زه از کاستی است
واندر تو چو دامن همه ناراستی است
هوش مصنوعی: دل من به خاطر غم تو دچار ضعف و ناتوانی است و وجود تو مانند دامن ناپاکی است که همه چیز در آن نادرست و بی‌نظم است.
بر بسته شد از تو چو گریبان غم آنک
در عشق تو سر گشاده چون آستی است
هوش مصنوعی: دل من به خاطر غم‌های تو در حالتی بسته و محبوس است، اما در عشق تو همچون آستینی باز و گشوده است.