گنجور

شمارهٔ ۳۷

الا یا ساکن الدار رأیت الثلج فی الدار
فاوقد بیننا جمرین من خمر و من نار
جهان از برف پر کافور قیصوریست پنداری
بیاور باده روشن که شد روی هوا تاری
ادر کأسین من لحظ و من مکنون خمار
ققلبی صار مسلوبا باکراه و اجبار
نه به زین موسمی باشد ز بهر عیش و میخواری
نه سلطان ارسلان دارد نظیری در جهانداری

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

الا یا ساکن الدار رأیت الثلج فی الدار
فاوقد بیننا جمرین من خمر و من نار
هوش مصنوعی: ای کسی که در خانه نشسته‌ای! دیدی برف در خانه است، پس میان ما دو آتش برافروز: یکی از شراب و دیگری از آتش.
جهان از برف پر کافور قیصوریست پنداری
بیاور باده روشن که شد روی هوا تاری
هوش مصنوعی: جهان مانند دنیایی از برف و کافور است و در این فضا به نظر می‌رسد که یک نوشیدنی روشن بیاورید تا فضای غمگین و تیره را روشن کند.
ادر کأسین من لحظ و من مکنون خمار
ققلبی صار مسلوبا باکراه و اجبار
هوش مصنوعی: در دو جام از نگاه و راز، حالتی است که قلبم را بی‌اختیار و با ناچاری تحت تأثیر قرار داده است.
نه به زین موسمی باشد ز بهر عیش و میخواری
نه سلطان ارسلان دارد نظیری در جهانداری
هوش مصنوعی: نه این زمان خوش‌گذران و خوش‌نشینی برای لذت و می‌نوشی مناسب است، نه سلطان ارسلان در حکومت و فرمانروایی‌اش مانند و همتایی دارد.