گنجور

شمارهٔ ۲۱

اشرب مع الندامی فی روضة الخزامی
فالصبح قد تبدی والریح قد تنسم
ای دلربای ساده برگیر جام باده
دل خستگان غم را از باده ساز مرهم
یا معدن الملاحه الراح منک راحه
سلم الی کأسا من راحتیک و اسلم
بی می مجیر! تا کی می ده که تا خورد می
در بزم ارسلان شه مالک رقاب اعظم

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اشرب مع الندامی فی روضة الخزامی
فالصبح قد تبدی والریح قد تنسم
هوش مصنوعی: در باغی پر از گل‌های خوشبو بنشین و با دوستانتان نوشیدنی بنوشید، زیرا صبح روشن شده و نسیم ملایمی در حال وزیدن است.
ای دلربای ساده برگیر جام باده
دل خستگان غم را از باده ساز مرهم
هوش مصنوعی: ای دلبر زیبا، لطفا جام می را به من بده تا غم‌های دل‌شکسته‌ها را با نوشیدن این باده تسکین دهم.
یا معدن الملاحه الراح منک راحه
سلم الی کأسا من راحتیک و اسلم
هوش مصنوعی: ای که زیبایی‌ات همچون معدن جوهر است، آرامش دل را از تو طلب می‌کنم. سلامتی و آسایش را به من بده و با کاسی از راحتی‌ات به من برسان.
بی می مجیر! تا کی می ده که تا خورد می
در بزم ارسلان شه مالک رقاب اعظم
هوش مصنوعی: تا کی می‌خواهی شراب بخوری و در بزم ارسلان، پادشاه بزرگ، مست شوی و نگران عواقب آن نباشی؟