گنجور

شمارهٔ ۱۶

شقیق النفس هات علی الشقائق
شرابی کان بدین وقت است لایق
گل اندر باغ می خندد چو معشوق
و قدیبکی السحاب بلحن عاشق
ادر بنت الکروم علی کرام
همه دانا وواقف بر دقایق
به جام لاله می خور بر رخ گل
فمالک مانع عنه و عایق
اذ ما الصبح کاذبة تجلی
بر آر از مشرق خم صبح صادق
جهان باد است یکسر باده پیمای
و خالف من علیه لا یوافق
اذا اغلقت کمل کأس راح
که سالم بادی از بند علایق
مرا می ده مروق تا کنم نظم
کلام فی مدیح الحال لایق
جلال الدین و الدنیا ملیک
که خشنودند از خلقش خلایق

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شقیق النفس هات علی الشقائق
شرابی کان بدین وقت است لایق
هوش مصنوعی: ای شقایق، جامی به من بده که در این زمان شایسته است.
گل اندر باغ می خندد چو معشوق
و قدیبکی السحاب بلحن عاشق
هوش مصنوعی: گل در باغ با شادی و زیبایی مانند معشوق می‌خندد و باران با نغمه‌ای عاشقانه ناله می‌کند.
ادر بنت الکروم علی کرام
همه دانا وواقف بر دقایق
هوش مصنوعی: ای دختر نیکوکاران، بر شخصیت‌های بزرگوار و دانا تکیه کن که به خوبی به جزئیات امور آگاهند.
به جام لاله می خور بر رخ گل
فمالک مانع عنه و عایق
هوش مصنوعی: نمی‌توانی جلوی شادی و زیبایی را بگیری، پس از لذت‌های زندگی بهره‌مند شو و به زیبایی‌های دنیا توجه کن. زندگی را با توجه به لحظات دل‌انگیز پر کن و از آن لذت ببر.
اذ ما الصبح کاذبة تجلی
بر آر از مشرق خم صبح صادق
هوش مصنوعی: وقتی صبح کاذب و دروغین روشن می‌شود، آرزو کن که زیبایی صبح واقعی از مشرق نمایان شود.
جهان باد است یکسر باده پیمای
و خالف من علیه لا یوافق
هوش مصنوعی: دنیا همچون بادی است که مدام در حال تغییر و نوسان است، تو در این میان باید به نوشیدن باده‌ات ادامه دهی، چرا که من با این دنیا هم‌صدا نمی‌شوم.
اذا اغلقت کمل کأس راح
که سالم بادی از بند علایق
هوش مصنوعی: وقتی که تمام مشکلات و وابستگی‌ها را کنار بگذاری، می‌توانی از لذایذ زندگی به‌طور حقیقی بهره‌مند شوی.
مرا می ده مروق تا کنم نظم
کلام فی مدیح الحال لایق
هوش مصنوعی: به من جام شرابی می‌دهی تا بتوانم سخنان زیبا و مناسبی درباره حال خوش سرودن کنم.
جلال الدین و الدنیا ملیک
که خشنودند از خلقش خلایق
هوش مصنوعی: جلال الدین و دنیا برای خود سلطانی دارند که مردم از وجود او راضی و خشنودند.