شمارهٔ ۱۴
غیرت وجه حالی من وجهک المنقش
شوشت حال قلبی من صد غک المشوش
ای قد و قامتت خوب وی زلف و عارضت خوش
آبی بر آتشم زن آبی بده چو اتش
مهلا فداک روح فالجسم فات عشقا
رفقا فکدت انی من دمعی الموشش
خوش خوش نشاط گستر بر دامن گل اکنون
کافگند روی گیتی از سبزه رنگ مفرش
یا منیتی و روحی فات الفؤاد فارحم
یا سلوتی و عیشی طال العناء فانعش
چون باخت دیده و دل خوش خوش مجیر با تو
روزش مخواه تیره عیشش مخواه ناخوش
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
غیرت وجه حالی من وجهک المنقش
شوشت حال قلبی من صد غک المشوش
هوش مصنوعی: من در حالتی هستم که غیرت و شجاعت من به چهرهات وابسته است و حس و حالی که قلب من دارد تحت تأثیر توست.
ای قد و قامتت خوب وی زلف و عارضت خوش
آبی بر آتشم زن آبی بده چو اتش
هوش مصنوعی: به تو که زیبایی و اندازۀ قامتت دلرباست و موها و چهرهات دلنشین است، لطفاً آبی بر آتش دلم بریز. مانند آبی که بر آتش میزنند تا آن را خاموش کند، به من آرامش بده.
مهلا فداک روح فالجسم فات عشقا
رفقا فکدت انی من دمعی الموشش
هوش مصنوعی: آهسته باش که جانم فدای توست، بدن از عشق تو رنج میبرد. آرام باش، زیرا نزدیک بود که از اشکهای جاری بر صورتم، دردم بیشتر شود.
خوش خوش نشاط گستر بر دامن گل اکنون
کافگند روی گیتی از سبزه رنگ مفرش
هوش مصنوعی: در حال حاضر، گلها به زیبایی و نشاط دنیا را زینت دادهاند و زمینهای از سبزه و رنگهای شاد بر روی زمین گسترده شده است.
یا منیتی و روحی فات الفؤاد فارحم
یا سلوتی و عیشی طال العناء فانعش
هوش مصنوعی: ای محبوب من، تو عشق و روح من هستی؛ قلبم را تسخیر کردهای، پس بر من رحم کن. ای آرامش من، زندگیام به درازا کشیده و دلم به درد آمده است؛ لطفاً به من زندگی تازهای ببخش.
چون باخت دیده و دل خوش خوش مجیر با تو
روزش مخواه تیره عیشش مخواه ناخوش
هوش مصنوعی: وقتی که دل و دیدهام نسبت به تو غمگین و افسرده شده، روزهای خوبش را از او نخواه و زندگیاش را هم سخت و ناخوشایند کن.