گنجور

شمارهٔ ۷

بزرگ جهان خواجه شاه قدر
که بر عالم مکرمت پادشاست
وزیری که خورشید بر اوج خویش
بر او کم از دانه آسیاست
قوام کرم فخر دین کز کفش
طمع را همه کار کژ گشت راست
تماشاگه همت عالیش
از آن سوی دروازه کبرییاست
زمین تا بدین گونه بر هم نشست
چنویی ز پشت زمین بر نخاست
چه فتوی کند در حق بنده ای
که در شیوه بندگی بی ریاست
که او را ز ناگه به هنگام کوچ
غلامی در افزود و اسبی بکاست

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بزرگ جهان خواجه شاه قدر
که بر عالم مکرمت پادشاست
هوش مصنوعی: ای بزرگ جهان، صاحب مقام و منزلت، تو همان پادشاهی هستی که در سراسر عالم به نیکی و بزرگواری شناخته شده‌ای.
وزیری که خورشید بر اوج خویش
بر او کم از دانه آسیاست
هوش مصنوعی: وزیری که در اوج قدرت خود قرار دارد، به اندازه یک دانه آرد هم برایش اهمیت ندارد.
قوام کرم فخر دین کز کفش
طمع را همه کار کژ گشت راست
هوش مصنوعی: شخصی به نام قوام کرم، که افتخار دین را به دوش می‌کشد، به خاطر اینکه از طمع دست کشیده، همه امور نادرست را به طرز درست تبدیل کرده است.
تماشاگه همت عالیش
از آن سوی دروازه کبرییاست
هوش مصنوعی: محل مشاهده و خلاقیت بزرگ او از آن طرف دروازه عظمت است.
زمین تا بدین گونه بر هم نشست
چنویی ز پشت زمین بر نخاست
هوش مصنوعی: زمین تا به این حال بر هم ریخته است، اما هیچ نشانه‌ای از موجودی بزرگ و قوی در پشت آن دیده نمی‌شود.
چه فتوی کند در حق بنده ای
که در شیوه بندگی بی ریاست
هوش مصنوعی: چه حکم و نظری می‌تواند در مورد کسی بدهد که در بندگی خود هیچ‌گونه جبر و ریاستی ندارد؟
که او را ز ناگه به هنگام کوچ
غلامی در افزود و اسبی بکاست
هوش مصنوعی: در یک لحظه، زمانی که او در حال حرکت بود، یک غلام به او اضافه شد و همچنین اسبش را کاهش داد.