گنجور

شمارهٔ ۴۷

شمس یکدست که از دست من و زخم بدم
هر شبی تا به سحر روی به خون می‌شوید
رقعه را دیدم و دانست و یقین گشت مرا
که رخ از اشک به خون مژه چون می‌شوید؟
گر نجس بود سخن‌هاش در آن رقعه رواست
که بدان دست نوشتست که کون می‌شوید

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شمس یکدست که از دست من و زخم بدم
هر شبی تا به سحر روی به خون می‌شوید
هوش مصنوعی: شمس یکدست در دست من و زخم‌هایی که به خود زده‌ام، هر شب تا صبح به خون می‌شوید.
رقعه را دیدم و دانست و یقین گشت مرا
که رخ از اشک به خون مژه چون می‌شوید؟
هوش مصنوعی: من دفتر کاغذی را دیدم و مطمئن شدم که اشک به قدری روی چهره‌ام جاری می‌شود که مژه‌هایم را مانند خون می‌شوید.
گر نجس بود سخن‌هاش در آن رقعه رواست
که بدان دست نوشتست که کون می‌شوید
هوش مصنوعی: اگر سخن‌هایم ناپاک باشد، در آن نوشته اشکالی ندارد چون که به دست کسی نوشته شده که آلودگی‌ها را از بین می‌برد.