گنجور

شمارهٔ ۲۰

شاها تویی آنکه از بزرگی
بر سقف سپهرت آستانه‌ست
دست ستم زمانه بکشست
تا دست تو بر سر زمانه‌ست
از دور فلک نصیبه تو
اقبال و بقای جاودانه‌ست
هر تیر که هیبت تو انداخت
آن را دل دشمن نشانه‌ست
چون بنده رای تست خورشید
شک نیست که چرخ بنده خانه‌ست
از رشک تو دشمنت که کم باد
پرخون شده دل چو نار دانه‌ست
می‌خواست کمینه بنده تو
کاندر ره بندگی یگانه‌ست
شعری گفتن به رسم نوروز
زان شکل و نمط که در خزانه‌ست
لیکن چو بدید روز نوروز
واپس تر و کوچ در میانه‌ست
خود راست بگوید این چه شوخیست!
زیرا که دروغ خوش فسانه‌ست
با یاد تو داد خویشتن را
نوروزی و تهنیت بهانه‌ست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شاها تویی آنکه از بزرگی
بر سقف سپهرت آستانه‌ست
هوش مصنوعی: ای پادشاه، تو هستی آنکه از عظمت و بزرگی‌ات در بام آسمان، مانند درگاهی می‌درخشی.
دست ستم زمانه بکشست
تا دست تو بر سر زمانه‌ست
هوش مصنوعی: زمانه و حوادث روزگار سرانجام بر تو قدرت پیدا کردند و از چنگ آن‌ها آزاد شدی، حالا تو توانایی این را داری که بر سر روزگار تسلط داشته باشی.
از دور فلک نصیبه تو
اقبال و بقای جاودانه‌ست
هوش مصنوعی: از دور دست‌ها، سرنوشت تو خوش‌یمن و دوام و بقای همیشگی است.
هر تیر که هیبت تو انداخت
آن را دل دشمن نشانه‌ست
هوش مصنوعی: هر بار که زیبایی و جذبه تو دل دشمن را هدف قرار می‌دهد، آن تیر معنایی از عشق و شیدایی است.
چون بنده رای تست خورشید
شک نیست که چرخ بنده خانه‌ست
هوش مصنوعی: وقتی من تابع نظر تو هستم، شک ندارم که همه چیز به دور تو می‌چرخد، مثل اینکه آسمان به دور خورشید می‌چرخد.
از رشک تو دشمنت که کم باد
پرخون شده دل چو نار دانه‌ست
هوش مصنوعی: دشمن تو به خاطر حسادت به تو، از غم و اندوه و خون دل پر شده است، و دلش مثل دانه‌ی انار است که سرشار از خونی است.
می‌خواست کمینه بنده تو
کاندر ره بندگی یگانه‌ست
هوش مصنوعی: می‌خواست کمترین بنده تو در مسیر بندگی‌ات تنها باشد.
شعری گفتن به رسم نوروز
زان شکل و نمط که در خزانه‌ست
هوش مصنوعی: شعر گفتن به شکل و سبک خاصی که در سنت نوروزی وجود دارد و در گنجینه ادبیات حفظ شده است.
لیکن چو بدید روز نوروز
واپس تر و کوچ در میانه‌ست
هوش مصنوعی: اما وقتی که روز نوروز را دید، در میانه‌ی راه برگشت و کوچ کرد.
خود راست بگوید این چه شوخیست!
زیرا که دروغ خوش فسانه‌ست
هوش مصنوعی: این موضوع اینقدر جدی است که خود حقیقت هم نمی‌تواند در مورد آن شوخی کند، زیرا دروغ در این مورد جذاب و شیرین به نظر می‌رسد.
با یاد تو داد خویشتن را
نوروزی و تهنیت بهانه‌ست
هوش مصنوعی: با یاد تو، زندگی‌ام رنگ و بویی تازه به خود گرفته و از این رو، جشن و شادمانی بهانه‌ای شده است.