گنجور

شمارهٔ ۷۴

گر تو آنجا که تویی انده ما داشتیی
دل ما در غم و اندوه چرا داشتیی؟
همه غمخوارگی من ز جفا جویی تست
من چه غم داشتمی گر تو وفا داشتیی؟
موج خون می زندم چشم و نکردی گله هم
گر تو گوشی به من غم زده وا داشتیی
محرم وصل ندانم که کرا خواهی داشت؟
سخت محروم کسم کاش مرا داشتیی
گر مجیرت نشدی دستخوش انصاف بده
تو چنین سر زده و خوار کرا داشتیی؟

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر تو آنجا که تویی انده ما داشتیی
دل ما در غم و اندوه چرا داشتیی؟
هوش مصنوعی: اگر تو در جایی که هستی، غمی نداشتی، پس چرا دل ما در اندوه و ناراحتی است؟
همه غمخوارگی من ز جفا جویی تست
من چه غم داشتمی گر تو وفا داشتیی؟
هوش مصنوعی: من از سختی‌ها و رنج‌هایی که می‌کشم، به خاطر بی‌وفایی توست. اگر تو به من وفادار بودی، من هیچ غمی نداشتم.
موج خون می زندم چشم و نکردی گله هم
گر تو گوشی به من غم زده وا داشتیی
هوش مصنوعی: من از شدت ناراحتی و غم در حال اشک ریختن هستم، اما تو هیچ شکایتی نکردی. اگر تو هم به من توجه می‌کردی و می‌دیدی که چقدر دلbroken هستم، شاید احساس ترحم می‌کردی.
محرم وصل ندانم که کرا خواهی داشت؟
سخت محروم کسم کاش مرا داشتیی
هوش مصنوعی: نمی‌دانم در زمان وصالت به چه کسی توجه خواهی کرد؟ من به شدت با احساس محرومیت مواجه‌ام و ای کاش تو مرا داشتی.
گر مجیرت نشدی دستخوش انصاف بده
تو چنین سر زده و خوار کرا داشتیی؟
هوش مصنوعی: اگر نتوانستی من را در دلت جای بدهی، لااقل به من انصاف بده. تو چنین فردی سر برآورده‌ای و آیا کسی را که در حال ذلت است، در نظر نداشتی؟