شمارهٔ ۷۰
چون تو از غم ندیده ای خواری
از غم ما کجا خبر داری؟
خفته ای خوش چو بخت من همه شب
تو چه دانی ز رنج بیداری؟
فارغی نیک دانم از کارم
فارغم چون تو بر سر کاری
بار غم را چو نیک می نگرم
در خورست این جفا به سر باری
شو جفا کن که از تو تا به وفا
پاره ای راه هست پنداری
سالها شد که صید تست مجیر
برهان یا بکش چه می داری؟
رایگان از کفم مده که مرا
می کند پهلوان خریداری
نصرة الدین که روز نصرت و فتح
ملک را تیغ او دهد یاری
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون تو از غم ندیده ای خواری
از غم ما کجا خبر داری؟
هوش مصنوعی: وقتی تو هرگز غم را تجربه نکردهای، چطور میتوانی از رنج و ناراحتی ما باخبر باشی؟
خفته ای خوش چو بخت من همه شب
تو چه دانی ز رنج بیداری؟
هوش مصنوعی: تو همچون من خوش خواب هستی و نمیدانی که من چه رنجی از بیداری میکشم و چه سختیهایی را تحمل میکنم.
فارغی نیک دانم از کارم
فارغم چون تو بر سر کاری
هوش مصنوعی: من از کارهای خودم بیخبر و راحت هستم، چون تو مشغول کار خودت هستی.
بار غم را چو نیک می نگرم
در خورست این جفا به سر باری
هوش مصنوعی: وقتی به بار غم نگاه میکنم، متوجه میشوم که این رفتار ناپسند به دلیل سنگینی بار زندگی است.
شو جفا کن که از تو تا به وفا
پاره ای راه هست پنداری
هوش مصنوعی: به من ظلم کن و آزمایش کن، چرا که هنوز تا وفاداری و صداقت فاصله زیادی داریم و این را در نظر بگیر.
سالها شد که صید تست مجیر
برهان یا بکش چه می داری؟
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که من در دام تو گرفتار شدهام. اگر دلیلی برای رهایی از این وضعیت داری، ارائه بده وگرنه من را رها کن.
رایگان از کفم مده که مرا
می کند پهلوان خریداری
هوش مصنوعی: مرا از خود نران که این کار باعث میشود تا من به فردی قدرتمند و برجسته تبدیل شوم که ارزشش را داری.
نصرة الدین که روز نصرت و فتح
ملک را تیغ او دهد یاری
هوش مصنوعی: کمک به دین، روزی که پیروزی و فتح کشور را با شمشیر او به دست آورد، به یاری میآید.