شمارهٔ ۶۵
چه بد کردم که پیمانم شکستی؟
امید وصل در جانم شکستی
به عشوه پرده صبرم دریدی
به غمزه مهر ایمانم شکستی
چو در میدان عشقت گوی گشتم
به زلف همچو چوگانم شکستی
به دشواری چو یاقوتم خریدی
به سنگ عشوه آسانم شکستی
مرا گویی چه بد کردم چه کردی؟
دلی بستی و پیمانم شکستی
فغان میداشتم لب عرضه کردی
بدان تا در لب افغانم شکستی
چه گویی گر مجیرت گوید ای شوخ؟
چرا در عشوه زینسانم شکستی؟
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چه بد کردم که پیمانم شکستی؟
امید وصل در جانم شکستی
هوش مصنوعی: چه کردهام که تو پیمان را شکستی؟ امیدی که در دل داشتم، نابود شد.
به عشوه پرده صبرم دریدی
به غمزه مهر ایمانم شکستی
هوش مصنوعی: با ناز و فریب خود صبر و تحمل مرا شکستی و با چشمان عاشقانهات ایمان و محبت درونم را نابود کردی.
چو در میدان عشقت گوی گشتم
به زلف همچو چوگانم شکستی
هوش مصنوعی: وقتی در میدان عشق تو به بازی پرداختم، زلف تو همچون چوبی در بازی چوگان مرا شکست.
به دشواری چو یاقوتم خریدی
به سنگ عشوه آسانم شکستی
هوش مصنوعی: اگر به سختی و زحمت مرا به دست آوردی، پس به راحتی و با ناز و کرشمه نمیتوانی به سادگی از من بگذری و قلبم را بشکنی.
مرا گویی چه بد کردم چه کردی؟
دلی بستی و پیمانم شکستی
هوش مصنوعی: مرا میپرسی چه گناهی کردهام؟ در حالی که تو خود قلبم را به دست آوردی و عهد و پیمانمان را شکستی.
فغان میداشتم لب عرضه کردی
بدان تا در لب افغانم شکستی
هوش مصنوعی: من به شدت ناله و فریاد میکردم، اما تو با لبخندت به این نالهها پاسخ دادی و باعث شدی که در دل من این نالهها بشکنند و خاموش شوند.
چه گویی گر مجیرت گوید ای شوخ؟
چرا در عشوه زینسانم شکستی؟
هوش مصنوعی: این بیت به بیان احساس دلسوزی و گلایه یک عاشق میپردازد. عاشق از معشوقهاش میپرسد که وقتی تو به شوخی و ناز صحبت میکنی، چه باید بگویم؟ و از او میخواهد که چرا اینچنین با ناز و عشوهاش، دل او را میشکند و رنج میدهد؟ بیان این احساس نشاندهندهی عواطف عمیق و پیچیدهی عاشقانه است.