گنجور

شمارهٔ ۵۹

ای گرد صبح صادق از مشگ وام کرده
روی چو آفتابت صد صبح شام کرده
خون حرام ما را کرده حلال بر خود
وصل حلال خود را بر ما حرام کرده
بسته کمر چو جوزا یعنی غلام خاصم
وانگه به شوخ چشمی مه را غلام کرده
صد کار بوده بر هم غم را ز ناتمامی
چشمت به چشم زخمی هر صد تمام کرده
جور تو دیده گردون وانگه ترا و ما را
دلبر لقب نهاده دلخسته نام کرده
از بهر آنک هر شب مه را همین تقاضا
صد بوسه از لبانت بی وعده وام کرده
گویی مجیر بیند یک شب ز روی مستی
تو سوی وی گذشته بر وی سلام کرده

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای گرد صبح صادق از مشگ وام کرده
روی چو آفتابت صد صبح شام کرده
هوش مصنوعی: ای صبح روشنی که مانند مشکی خوشبو هستی، چون آفتاب، با زیبایی‌ات هزاران صبح و شام را روشن کرده‌ای.
خون حرام ما را کرده حلال بر خود
وصل حلال خود را بر ما حرام کرده
هوش مصنوعی: خون ما که نباید ریخته شود، برای آن‌ها حلال شده و حالا ارتباط با ما را برای خودشان مجاز دانسته‌اند، در حالی که ارتباط ما با آن‌ها به خاطر این خون‌ریزی ممنوع شده است.
بسته کمر چو جوزا یعنی غلام خاصم
وانگه به شوخ چشمی مه را غلام کرده
هوش مصنوعی: وقتی که کمرم را محکم بسته‌ام و به خودم اعتماد دارم، احساس می‌کنم که در موقعیت خاصی قرار دارم. سپس با نگاهی شوخ و بازیگوش، توجه افراد را به سوی خودم جلب می‌کنم.
صد کار بوده بر هم غم را ز ناتمامی
چشمت به چشم زخمی هر صد تمام کرده
هوش مصنوعی: بسیاری از امور در زندگی باعث غم و اندوه می‌شوند و ناتمامی و ناکامی‌های چشمان تو مانند زخم‌هایی است که به آن‌ها نگاه می‌کنم. هر کدام از این زخم‌ها داستانی از ناکامی را به پایان رسانده‌اند.
جور تو دیده گردون وانگه ترا و ما را
دلبر لقب نهاده دلخسته نام کرده
هوش مصنوعی: دوران و زمانه به خاطر ستم‌های تو ما را دل‌شکسته و پریشان کرده و در عوض تو را محبوب و دلبر نامیده است.
از بهر آنک هر شب مه را همین تقاضا
صد بوسه از لبانت بی وعده وام کرده
هوش مصنوعی: برای اینکه هر شب، ماه از تو تقاضای صد بوسه دارد و از لبانت آن‌ها را بدون وعده می‌گیرد.
گویی مجیر بیند یک شب ز روی مستی
تو سوی وی گذشته بر وی سلام کرده
هوش مصنوعی: گویی مجیر در یک شب به خاطر خمار و مستی تو، به سمت او رفته و به او سلام کرده است.