گنجور

شمارهٔ ۴

بلبل آمد به در باغ و ز گل راه بخواست
وز گل این بار به فریاد و علی الله بخواست
گل بدو گفت اگرت آرزویی هست بخواه
خدمت خاص گلستان به سحرگاه بخواست
لاله با جام می سرخ چو آمد بر گل
گل ز بلبل غزلی تازه و دلخواه بخواست
کس فرستاد به من بلبل و از طبع مجیر
غزلی مخلص آن مدح شهنشاه بخواست
ارسلان شاه جهانگیر که خورشید فلک
از دل و همت او مرتبه و جاه بخواست

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بلبل آمد به در باغ و ز گل راه بخواست
وز گل این بار به فریاد و علی الله بخواست
هوش مصنوعی: بلبل به باغ آمد و از گل درخواست کمک کرد و از گل خواسته‌اش را با صدای بلند اعلام کرد.
گل بدو گفت اگرت آرزویی هست بخواه
خدمت خاص گلستان به سحرگاه بخواست
هوش مصنوعی: گل به او گفت: اگر چیزی را می‌خواهی، در صبح زود و در خدمت خاص گلستان درخواست کن.
لاله با جام می سرخ چو آمد بر گل
گل ز بلبل غزلی تازه و دلخواه بخواست
هوش مصنوعی: لاله که با جام می سرخ به باغ آمده، به گل جلوه می‌کند و از بلبل خواستار یک غزل جدید و دلنشین است.
کس فرستاد به من بلبل و از طبع مجیر
غزلی مخلص آن مدح شهنشاه بخواست
هوش مصنوعی: کسی برای من بلبل فرستاد که شعر زیبایی به زبان فصیح و شیوا سروده بود و هدفش این بود که در آن شعر مدح و ستایش شاه را بکند.
ارسلان شاه جهانگیر که خورشید فلک
از دل و همت او مرتبه و جاه بخواست
هوش مصنوعی: ارسلان، شاهی بزرگ و پرتوان است که خورشید آسمان، به خاطر شخصیت و عزم او به مقام و شرافت دست یافته است.