گنجور

شمارهٔ ۳۹

تا لاله ز شوخی به جهان شور در افگند
از پرده بسی خسته دلان را بدر افگند
زلف و رخ معشوقه ما دید بعینه
هر دیده که بر لاله سحرگه نظر افگند
هر خون که جهان خورد از آزرده دلان پار
امسال زمین از جگر خویش افگند
خوش دل شده بود از مدد عمر که ناگه
بیم اجلش خون سیه در جگر افگند
آن روز که بشکفت ز یاقوت سپر ساخت
و آن شب که فرو ریخت ز عالم سپر افگند
مرغی است عجب لاله که بر شاخ زمانه
شب بال بر آورد و سحرگاه پر افگند
با لاله همی خواست مجیر اسب طرب تاخت
یک حادثه پیش آمد و صد دفع در افگند
سوسن به سحرگه به زبانی که ورا هست
از فتح شه اندر همه عالم خبر افگند
شه زاده محمد پسر اعظم اتابک
کاو سایه همه بر سر فتح و ظفر افگند

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا لاله ز شوخی به جهان شور در افگند
از پرده بسی خسته دلان را بدر افگند
هوش مصنوعی: به خاطر شوخی لاله، دنیا پر از شگفتی و هیجان می‌شود و از پس پرده، بسیاری از دل‌سختگان را آزاد می‌کند.
زلف و رخ معشوقه ما دید بعینه
هر دیده که بر لاله سحرگه نظر افگند
هوش مصنوعی: هر چشمی که در صبح به گل‌های لاله نگاه کرده، به زیبایی و زلف و چهره معشوقه ما نیز نگاهی انداخته است.
هر خون که جهان خورد از آزرده دلان پار
امسال زمین از جگر خویش افگند
هوش مصنوعی: همه‌ی رنج‌ها و مشکلاتی که دنیا از دل‌های آزرده و ناراحتی خورده است، به نوعی باعث شده که زمین امسال با خون و اشک خود، نتیجه‌ی این اندوه را به نمایش بگذارد.
خوش دل شده بود از مدد عمر که ناگه
بیم اجلش خون سیه در جگر افگند
هوش مصنوعی: او از انجام عمر و زندگی خوشحال و دلشاد بود، اما ناگهان خوف مرگش دلش را پر از غم و اندوه کرد.
آن روز که بشکفت ز یاقوت سپر ساخت
و آن شب که فرو ریخت ز عالم سپر افگند
هوش مصنوعی: در روزی که زیبایی و درخشش یاقوت همچون سپری درخشید و در شبی که نور و روشنی از آسمان فروافتاد، برای حفاظت و پناه دادن به خود، سپر دیگری ایجاد کرد.
مرغی است عجب لاله که بر شاخ زمانه
شب بال بر آورد و سحرگاه پر افگند
هوش مصنوعی: پرنده‌ای شگفت‌انگیز وجود دارد که بر روی درخت زمان نشسته است. آن پرنده در شب بال‌هایش را می‌گشاید و صبحگاه پرواز می‌کند.
با لاله همی خواست مجیر اسب طرب تاخت
یک حادثه پیش آمد و صد دفع در افگند
هوش مصنوعی: در حالی که با لاله مشغول خوش‌گذرانی و سوارکاری بود، ناگهان یک اتفاق غیرمنتظره رخ داد و تمام شادی او را تحت تأثیر قرار داد.
سوسن به سحرگه به زبانی که ورا هست
از فتح شه اندر همه عالم خبر افگند
هوش مصنوعی: سوسن در صبحگاهی زبانی دارد که تنها خود او می‌فهمد و از پیروزی شهر خود در کل جهان خبر می‌دهد.
شه زاده محمد پسر اعظم اتابک
کاو سایه همه بر سر فتح و ظفر افگند
هوش مصنوعی: محمد، پسر بزرگ اتابک، همچون سایه‌ای است که بر سر همه افتخارات و پیروزی‌ها قرار دارد.