گنجور

شمارهٔ ۳۲

مهر تو هرگز ز جانم نگسلد
یاد تو هیچ از زبانم نگسلد
از توام بگسست گردون اینت درد
چون کنم تا از جهانم نگسلد؟
هجر بدنام تو هم نیک است اگر
از جهان نام و نشانم نگسلد
غرقه‌ام در خون وزین بدتر شوم
گر سرشگ از دیدگانم نگسلد
وصل خود پیوند جانم کن مگر
رشتهٔ یکتای جانم نگسلد
اندرین میدان که دانی با غمت
می‌دوانم گر عنانم نگسلد
صبر من هر روز گوید کای مجیر!
بگسلم زنجیر و دانم نگسلد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مهر تو هرگز ز جانم نگسلد
یاد تو هیچ از زبانم نگسلد
هوش مصنوعی: عشق و محبت تو هیچ‌وقت از وجود من جدا نخواهد شد و یاد تو همیشه بر زبانم جاری خواهد بود.
از توام بگسست گردون اینت درد
چون کنم تا از جهانم نگسلد؟
هوش مصنوعی: از تو رابطه‌ام با دنیا جدا شده است. این درد را چگونه تحمل کنم تا از این جهان من جدا نشوم؟
هجر بدنام تو هم نیک است اگر
از جهان نام و نشانم نگسلد
هوش مصنوعی: جدایی و دوری از تو برایم بد نیست، به شرطی که این دوری باعث نشود که نام و یادم از دنیاست قطع شود.
غرقه‌ام در خون وزین بدتر شوم
گر سرشگ از دیدگانم نگسلد
هوش مصنوعی: من در خون خود غوطه‌ورم و اگر اشک از چشمانم بریزد، وضعیت بدتری پیدا کنم.
وصل خود پیوند جانم کن مگر
رشتهٔ یکتای جانم نگسلد
هوش مصنوعی: وصلم را به جانم پیوند بده، کاش که رشتهٔ بی‌نظیر جانم پاره نشود.
اندرین میدان که دانی با غمت
می‌دوانم گر عنانم نگسلد
هوش مصنوعی: در این میدان که می‌دانی، با غم تو در حال حرکت هستم، البته اگر بخواهم، می‌توانم جلوی خودم را بگیرم.
صبر من هر روز گوید کای مجیر!
بگسلم زنجیر و دانم نگسلد
هوش مصنوعی: صبر من هر روز به من می‌گوید: ای دوست! من می‌توانم زنجیرهایم را بشکنم، اما می‌دانم که این زنجیرها هرگز شکسته نخواهند شد.