شمارهٔ ۱۹
ای شب خجل ز مویت گل تنگ دل ز رویت
کوثر عرق گرفته از شرم خاک کویت
ماییم و خشک جانی بر کف نهاده پیشت
یا رحمت است رایت یا کشتن آرزویت
عالم ز عشوه پر کن دلها به غمزه بشکن
کس را نماند رویی کارد سخن به رویت
آشوب شهر جویی بربند راه وصلت
خون ریز خلق خواهی بگشای بند مویت
اینک مجیر و شهری در پی به خصمی تو
با تو چه جای بیم است با خصم کینه جویت؟
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای شب خجل ز مویت گل تنگ دل ز رویت
کوثر عرق گرفته از شرم خاک کویت
هوش مصنوعی: ای شب، شرمنده از زیبایی موهای تو، و دلهای غمگین از چهرهات، چشمهای که از عرق شرم خاک کوی تو پر شده است.
ماییم و خشک جانی بر کف نهاده پیشت
یا رحمت است رایت یا کشتن آرزویت
هوش مصنوعی: ما در این حال هستیم که جان خود را در دست گرفتهایم و پیش روی تو قرار دادهایم؛ آیا این رحمت توست که بر ما سایه افکنده، یا ما را به خاطر آرزوهایمان میکشی؟
عالم ز عشوه پر کن دلها به غمزه بشکن
کس را نماند رویی کارد سخن به رویت
هوش مصنوعی: ای عالم، با ناز و بازی خود دلها را پر کن و با نگاهی فریبنده دلها را بشکن. هیچکس دیگر رویی برای صحبت با تو ندارد.
آشوب شهر جویی بربند راه وصلت
خون ریز خلق خواهی بگشای بند مویت
هوش مصنوعی: اگر در آشفتگی شهر به دنبال وصل و اتحاد باشی، باید راه خونریزی مردم را ببندی و در عوض، گره مویت را باز کنی.
اینک مجیر و شهری در پی به خصمی تو
با تو چه جای بیم است با خصم کینه جویت؟
هوش مصنوعی: اکنون مجیر و شهری در پی تو هستند، پس با این که تو با دشمن کینهتوز خود چه نگرانیای داری؟