گنجور

شمارهٔ ۵۶

امن الرقیب نوائب الایام
فسرت و عم عجائب الایام
ما شبت من کبر و شیب هامتی
صرف الهوی و شوائب الایام
لدغ المقارب لا یوترغب ما
حمل الشتاء مناکب الایام
اشتیت من نعی الزمان و بعده
فی الضیر راد عقارب الایام
اسقی شواربه و مادری العلی
لما تعاطی شارب الایام
یا لیت شعری هل تری منتوفة
طرز الظلام و شارب الایام
لا تصف ان کنت النحاح فمن صفا
کدرت علیه مشارب الایام
وارکب مطاالافلاک تنج فانه
و سنان یعثر راکب الایام
اطربت من نعسی الزمان لاننی
مذعض قلبی ناشب الایام
صیرت مثل العود جسمی شاحبا
فجرت علیه مضارب الایام
لا تعذلنی بالمشیب فاننی
طفل عذبه غرائب الایام
ان لاح فی شعری البیاض فانه
نقع اثار مواکب الایام
هب ان راسی محلس و لطا لما
هزم الشاب کتائب الایام
کتب السواد علی البیاض و هیهنا
بالضد یکتب کاتب الایام
حتام یعقص ثم یعتقل بعده
فرع الدجی و ترائب الایام
اغربت کآلعنقاء من مسرة
اذحف عنی غارب الایام
فالان عندی واحد ان بدلت
بالمشرقین مغارب الایام
و ان اختفیت فعرق عدوی نابص
اذ عرانی غارب الایام
احجمت عن طلب المواهب موقتا
ان تسترد مواهب الایام
عدم النجاح فلم یلن لسمیدع
جنب المثالب جانب الایام
مالی وغیل الدهر اذ غلبت به
غلب الاسود ثعالب الایام
افحمت و الافحام لیس بشیمتی
حتی یسیر رکائب الایام
لکن اذاالغربان ینعق فی اللوی
خرست هناک عنادب الایام
حل الهوی ان حاک فیک ملامه
و اعجز فدونک عائب الایام
فالیوم لایسمحن الا نظرة
مثل الحباب جنائب الایام
تبغی المنی سفها و فی طلب المنی
فقد السواد ذوائب الایام
ان تبت عن جرح الانام فتوبتی
اهدت الی توائب الایام
قالوا و ما اثمر الصدق مقالهم
ان المجیر لتائب الایام
انی لیبغاء تعطش بعد ان
سدت علیه مذاهب الایام
مهلا سیروی الحلب عن بحر الندی
ان لم یصده مخالب الایام
بحر خضم لم یزل بفتائه
یحظی و یرجو خائب الایام
قطب المحامد افضل بن محمد
صفو الانام و صاحب الایام
نهر السحائب جوده و قد انجلت
عن اصغریه سحائب الایام
ان کفت الایام ارزاق الوری
فالکف منه نائب الایام
و لقد غلطت فعن فواضل سیبه
یعطی و یطلق راتب الایام
هو سیف حق لاتزال کلیلة
عن صفحتیه قواضب الایام
فبد سته زاد الزمان مفاخرا
و قد اضمحل معائب الایام
حاکی الغیاهب لونه و نعشت
بمن احتواه غیاهب الایام
و لرایه انکشف الغیوب کانما
نقضت لدیه حقائب الایام
شمس الشریعه یستضیی بنوره
بدر العلی و کواکب الایام
اعو لایام هبته مراتبا
واقول زاد مراتب الایام
من کان معتمدا لمصاب رایه
لم یدن منه مصائب الایام
الدهر طاطا راسه عن حکمه
وسعت الیه رغائب الایام
ثقلت و خف بجوده و لمنه
یجب الغریم و غارب الایام
نعماه تنعش نعش یحیی برمک
من جدلته سوالب الایام
نصبت له بوسادة قرشیه
منها استعیر مناصب الایام
یا زین دین الله زدت مکارما
نفضت بهن مثالب الایام
بمکانک المیمون یمدح دائما
بعد الهجاء عواقب الایام
اذ لم تلد دنیاک مثلک فاعذرن
ان لم یلدن نجائب الایام
اتعیب ایاما وقتک مکارها
لانال طولک عائب الایام
ایامنا شنئت عداک کانما
نفر العداة ربائب الایام
انفذت فیک خریدة عربیه
یصبو الیها خاطب الایام
و نظمت مدحک کالعقود مردفا
لم یغن عنه کواعب الایام
و ترکت اسلوبی القدیم فانه
نسجت علیه عناکب الایام
لا زلت مغشی الفناء و من ابی
قامت علیه نوادب الایام

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

امن الرقیب نوائب الایام
فسرت و عم عجائب الایام
هوش مصنوعی: آیا می‌توان به حوادث غافلگیرکننده روزگار اعتماد کرد، وقتی که شگفتی‌های زندگی همچنان رخ می‌دهند؟
ما شبت من کبر و شیب هامتی
صرف الهوی و شوائب الایام
هوش مصنوعی: من در شب‌هایم به خاطر بزرگ‌منشی و سالخوردگی‌ام به عشق و وسوسه‌های زندگی می‌پردازم.
لدغ المقارب لا یوترغب ما
حمل الشتاء مناکب الایام
هوش مصنوعی: نزدیکان و دوستان در سختی‌ها به کمک می‌آیند، اما نمی‌توان از سنگینی بار زمستان انتظار راحتی داشت.
اشتیت من نعی الزمان و بعده
فی الضیر راد عقارب الایام
هوش مصنوعی: من در مورد گذر زمان و فراق آن تا به حال می‌گویم که در سختی‌های زندگی، زمان به گونه‌ای برمی‌گردد که همچنان در حال حرکت است.
اسقی شواربه و مادری العلی
لما تعاطی شارب الایام
هوش مصنوعی: آیا کسی به من می‌گوید که آیا درختان با محبت و مهربانی به فرزندان خود آب می‌دهند، زمانی که ما در طوفان‌های زندگی دست و پا می‌زنیم؟
یا لیت شعری هل تری منتوفة
طرز الظلام و شارب الایام
هوش مصنوعی: ای کاش می‌دانستم آیا آن کسی که تحت تأثیر شب‌هاست و طعم روزها را می‌چشد، را می‌بینی یا نه.
لا تصف ان کنت النحاح فمن صفا
کدرت علیه مشارب الایام
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی نکته‌ای منفی یا توهین‌آمیز درباره شخصی بگویی، به این نکته توجه کن که خودت ممکن است روزی با مشکلاتی مواجه شوی که همان چهره‌ای که تو به آن انتقاد می‌کنی، در پیش روی تو قرار خواهد گرفت. به عبارتی، در زندگی همواره باید محتاط باشیم و از قضاوت‌های زودهنگام پرهیز کنیم.
وارکب مطاالافلاک تنج فانه
و سنان یعثر راکب الایام
هوش مصنوعی: به بلندی‌های آسمان‌ها برو و بر آن سوار شو، زیرا که زمان و حوادث، سواران را به زمین می‌افکند.
اطربت من نعسی الزمان لاننی
مذعض قلبی ناشب الایام
هوش مصنوعی: این جملات بیان‌کننده حالتی از غم و ناراحتی است که شخص احساس می‌کند زمان برایش به کندی پیش می‌رود. او در درون خود یک درد عمیق دارد که ناشی از روزگار سخت و مشکلات زندگی است و این احساسات بر روی قلب و روح او تأثیر گذاشته است. درکل، این عبارت حس عمیق اندوه و تاثر از گذر زمان و تجربه‌های تلخ زندگی را منتقل می‌کند.
صیرت مثل العود جسمی شاحبا
فجرت علیه مضارب الایام
هوش مصنوعی: شکل و حالت من مانند چوبی است که رنگ پریده و زرد شده و بر اثر ضربات زمان، دچار تغییر و آسیب گشته است.
لا تعذلنی بالمشیب فاننی
طفل عذبه غرائب الایام
هوش مصنوعی: مرا به خاطر سفید شدن موهایم سرزنش نکن، زیرا من هنوز کودک احساسات و عجایب روزگار هستم.
ان لاح فی شعری البیاض فانه
نقع اثار مواکب الایام
هوش مصنوعی: اگر در شعر من سفیدی ای پیدا شود، بدان که آن نشانی است از اثرات روزگار.
هب ان راسی محلس و لطا لما
هزم الشاب کتائب الایام
هوش مصنوعی: اگر سر من محلی باشد و جوانی ایام را درهم بشکند، بی‌تردید زیبایی و شگفتی در آن خواهد بود.
کتب السواد علی البیاض و هیهنا
بالضد یکتب کاتب الایام
هوش مصنوعی: زندگی می‌نویسید بر صفحه‌ای سفید، اما در اینجا، روزگار برعکس آن را می‌نویسد.
حتام یعقص ثم یعتقل بعده
فرع الدجی و ترائب الایام
هوش مصنوعی: چه زمانی در تاریکی شب و در زیر آسمان، سیر حوادث متوقف خواهد شد و همه چیز در حالت سکون قرار می‌گیرد؟
اغربت کآلعنقاء من مسرة
اذحف عنی غارب الایام
هوش مصنوعی: بیش از آنکه بگویم روزگار آزارم می‌دهد، مثل مرغ آتشین نادرستی است که در زندگی‌ام پرنده‌ای می‌خواهد برود.
فالان عندی واحد ان بدلت
بالمشرقین مغارب الایام
هوش مصنوعی: به طور کلی این جمله به این معناست که من هنوز به حرف‌ها و پیشگویی‌های تو اعتماد دارم، حتی اگر زمان و مکان تغییر کند و روزگار به شکل‌های متفاوتی درآید.
و ان اختفیت فعرق عدوی نابص
اذ عرانی غارب الایام
هوش مصنوعی: اگرچه ممکن است پنهان باشی، اما دشمنانت هر لحظه تو را می‌بینند و از سختی‌های زمان بر تو آگاهند.
احجمت عن طلب المواهب موقتا
ان تسترد مواهب الایام
هوش مصنوعی: من از درخواستی که برای دریافت نعمت‌ها داشتم، به طور موقت صرف‌نظر کردم تا دوباره نعمت‌های روزگار را به دست آورم.
عدم النجاح فلم یلن لسمیدع
جنب المثالب جانب الایام
هوش مصنوعی: در این بیت به این موضوع اشاره می‌شود که اگر تلاش و کوشش برای موفقیت نتیجه‌ای نداشته باشد، نباید به مشکلات و چالش‌های روزگار پناه برد. در واقع، به جای فرار از سختی‌ها، بهتر است با عزمی راسخ به جلو پیش برویم.
مالی وغیل الدهر اذ غلبت به
غلب الاسود ثعالب الایام
هوش مصنوعی: زمانی که روزگار بر مال و ثروت تسلط می‌یابد، مانند این است که روزگار، روباه‌ها را که سمبل فریبندگی هستند، بر سیاه‌پوستان غلبه می‌دهد. در این وضعیت، قدرت و بخت بر زیان و فریب غالب می‌شود.
افحمت و الافحام لیس بشیمتی
حتی یسیر رکائب الایام
هوش مصنوعی: من قدرت بیان و گفتار خود را از دست داده‌ام و دیگر توانایی اقناع و تأثیرگذاری بر دیگران را ندارم، تا زمانی که گذر زمان مانند مرکب‌هایی که در سفر هستند، به جلو برود.
لکن اذاالغربان ینعق فی اللوی
خرست هناک عنادب الایام
هوش مصنوعی: اما زمانی که کلاغ‌ها در دوردست ناله می‌زنند، در آنجا سرکشی روزگار را خاموش می‌کند.
حل الهوی ان حاک فیک ملامه
و اعجز فدونک عائب الایام
هوش مصنوعی: عشق به تو کار من را به جایی رسانده که هیچ ملامتی بر من تاثیری ندارد و نمی‌توانم در برابر انتقادات روزگار تسلیم شوم.
فالیوم لایسمحن الا نظرة
مثل الحباب جنائب الایام
هوش مصنوعی: در این دنیا، فقط یک نگاه می‌تواند لحظات شگفت‌انگیز را شبیه به موج‌های روزگار به یادگار بگذارد.
تبغی المنی سفها و فی طلب المنی
فقد السواد ذوائب الایام
هوش مصنوعی: عشق و آرزوها گاهی ما را به سوی احمقانه‌ترین خواسته‌ها می‌کشانند و در جستجوی این آرزوها، زندگی در سایه چالش‌های زمان از دست می‌رود.
ان تبت عن جرح الانام فتوبتی
اهدت الی توائب الایام
هوش مصنوعی: اگر از جراحت مردم دوری کنی، توبه‌ات به تو بازگشت روزگار را هدیه می‌دهد.
قالوا و ما اثمر الصدق مقالهم
ان المجیر لتائب الایام
هوش مصنوعی: گفتند که حقیقت گفتارشان چه نتیجه‌ای به بار آورده است و اینکه نجات‌دهنده، در واقع توبه‌کار روزگار است.
انی لیبغاء تعطش بعد ان
سدت علیه مذاهب الایام
هوش مصنوعی: من به دنبال آن هستم که سیراب شوم، اما راه‌های روزگار به روی من بسته است.
مهلا سیروی الحلب عن بحر الندی
ان لم یصده مخالب الایام
هوش مصنوعی: به آرامی، ای چشمه شیرین، از دریاچه ناز، اگر ناخن‌های روزگار سد راهت نشود.
بحر خضم لم یزل بفتائه
یحظی و یرجو خائب الایام
هوش مصنوعی: دریای عظیم همیشه با طراوت و پر از رونق است، و امید به آینده‌ای بهتر را در دل‌ها زنده می‌کند.
قطب المحامد افضل بن محمد
صفو الانام و صاحب الایام
هوش مصنوعی: او بهترین و برترین انسان‌هاست و دارای مقام والایی است که در میان روزگار شناخته شده است.
نهر السحائب جوده و قد انجلت
عن اصغریه سحائب الایام
هوش مصنوعی: باران‌ها به نرمی می‌بارند و در حالیکه ابرهای روزگار از دل کوچک‌ترین ابرها، ریزش می‌کنند.
ان کفت الایام ارزاق الوری
فالکف منه نائب الایام
هوش مصنوعی: زمان، روزی‌های مردم را تقسیم می‌کند و دست خداوند به‌عنوان نماینده زمان، این تقسیم‌بندی را انجام می‌دهد.
و لقد غلطت فعن فواضل سیبه
یعطی و یطلق راتب الایام
هوش مصنوعی: من به اشتباه فکر می‌کردم که صاحب نعمت‌ها به آسانی کمک می‌کند و روزگار را به راحتی می‌گذرانید.
هو سیف حق لاتزال کلیلة
عن صفحتیه قواضب الایام
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که حقیقت مانند شمشیری است که همیشه تیز و برنده باقی می‌ماند، حتی اگر روزگار بر آن تاثیر بگذارد و آن را به چالش بکشد.
فبد سته زاد الزمان مفاخرا
و قد اضمحل معائب الایام
هوش مصنوعی: زمانه به ما افتخار می‌دهد و عیب‌های روزگار کم‌رنگ شده است.
حاکی الغیاهب لونه و نعشت
بمن احتواه غیاهب الایام
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی اشاره به گذر زمان و تأثیر آن بر انسان‌ها دارد. به طور خاص، رنگ و حالتی که ناشی از تجربه‌های زندگی و روزگار بر افراد می‌گذارد، را توصیف می‌کند. در واقع، روزگار با چالش‌ها و سختی‌هایی که به همراه دارد، تأثیرات عمیقی بر روح و جسم انسان می‌گذارد و می‌تواند باعث تغییر در وضعیت و احساسات فرد شود.
و لرایه انکشف الغیوب کانما
نقضت لدیه حقائب الایام
هوش مصنوعی: گویا اسرار پنهان زمانه برایش آشکار شده است، همان‌طور که بارهای روزگار یکی پس از دیگری از دوش کسی برداشته می‌شود.
شمس الشریعه یستضیی بنوره
بدر العلی و کواکب الایام
هوش مصنوعی: نور شمس‌الشریعه درخشان‌تر از نور ماه و ستاره‌های زمان است.
اعو لایام هبته مراتبا
واقول زاد مراتب الایام
هوش مصنوعی: در روزهای بد، به خاطر خاطراتی که دارم، به خودم می‌گویم که روزهای خوب هم به من اضافه خواهند شد.
من کان معتمدا لمصاب رایه
لم یدن منه مصائب الایام
هوش مصنوعی: هر که به حمایت کسی استوار باشد، از دشواری‌های زمان در امان خواهد بود.
الدهر طاطا راسه عن حکمه
وسعت الیه رغائب الایام
هوش مصنوعی: زمان در برابر حکمت خود سر فرود آورده و روزگار به سوی خواسته‌های روزها گشوده شده است.
ثقلت و خف بجوده و لمنه
یجب الغریم و غارب الایام
هوش مصنوعی: این بیت به معنی این است که گاهی اوقات، توانایی و رسیدن به خوبی‌ها بر اثر لطف و کرم الهی، وفای به عهد را برای طلبکاران ضروری می‌سازد، حتی اگر روزگار سختی پیش رو باشد.
نعماه تنعش نعش یحیی برمک
من جدلته سوالب الایام
هوش مصنوعی: خوشی و زندگی یحیی برمک همیشه در یاد و خاطر من است، چرا که من در میان چالش‌ها و سختی‌های زندگی با آن مواجه شده‌ام.
نصبت له بوسادة قرشیه
منها استعیر مناصب الایام
هوش مصنوعی: او را بر بالش از جنس مروارید نشاندی، که از آن برای جستجوی مقام‌های روزگار استفاده کنم.
یا زین دین الله زدت مکارما
نفضت بهن مثالب الایام
هوش مصنوعی: ای خداوند، تو به من فضایل و ویژگی‌های نیکو عطا کرده‌ای و به وسیله این نعمت‌ها، زشتی‌های روزگار را دور کرده‌ای.
بمکانک المیمون یمدح دائما
بعد الهجاء عواقب الایام
هوش مصنوعی: به مکان خوش‌یمنی که همیشه پس از انتقاد، حاصل روزگار را ستایش می‌کند، اشاره دارد.
اذ لم تلد دنیاک مثلک فاعذرن
ان لم یلدن نجائب الایام
هوش مصنوعی: اگر دنیا مانند تو فرزندی نیاورد، پس من را به‌خاطر آنکه روزگار نیز افراد برجسته‌ای نمی‌آفریند، ببخش.
اتعیب ایاما وقتک مکارها
لانال طولک عائب الایام
هوش مصنوعی: زمانه را به خاطر سختی‌ها و مشکلاتش سرزنش نکن، زیرا این سختی‌ها به اندازه‌ای نیستند که زندگی‌ات را تحت تأثیر منفی قرار دهند.
ایامنا شنئت عداک کانما
نفر العداة ربائب الایام
هوش مصنوعی: روزگار ما همچون دشمنی است که با دشمنان خود، رفتارهای غیرعادی و سختی از خود نشان می‌دهد.
انفذت فیک خریدة عربیه
یصبو الیها خاطب الایام
هوش مصنوعی: من در تو به دنیا آمده‌ام و در تو احساسات و خواسته‌های زمان را تجربه می‌کنم.
و نظمت مدحک کالعقود مردفا
لم یغن عنه کواعب الایام
هوش مصنوعی: مدح تو را به گونه‌ای به نظم درآورده‌ام که مانند زنجیری زیبا و گرانبهاست، اما زیبایی و جذابیت‌های روزگار هیچ تأثیری بر آن ندارد.
و ترکت اسلوبی القدیم فانه
نسجت علیه عناکب الایام
هوش مصنوعی: من روش قدیمی را ترک کردم، چرا که بر اساس آن بارهای روزگار بر دوش من قرار گرفت.
لا زلت مغشی الفناء و من ابی
قامت علیه نوادب الایام
هوش مصنوعی: همواره در حیرت و ناشناختگی هستم و بر کسی که خود را از آن دور کند، فشار و سختی‌های زمانه وارد می‌شود.