شمارهٔ ۳۳
کسی که قصد سر زلف آن نگار کند
چو زلف او دل خود زار و بی قرار کند
کسی که دارد امید کنار و بوس ازو
بسا که خون دل از دیده در کنار کند
دلم ربود بدان زلف همچو چنگل باز
تو هیچ باز شنیدی که دل شکار کند
هزار جور کند بر دلم به یک ساعت
و گر بنالم ازو هر یکی هزار کند
چنان مکن که ز بی طاقتی دل رنجور
شکایتی ز تو با صدر روزگار کند
کریم مطلق و حرز زمانه شمس الدین
که روزگار به مثل وی افتخار کند
نثار پیش سایش دهان فرو بندد
امید وقت عطایش دو دیده چار کند
ز جود دستش سایل همی برد بهره
نه آنکه وعده پذیرد نه انتظار کند
همیشه با ولیش بخت سازگار بود
همیشه با عدویش چرخ کارزار کند
کسی که دید دل و دست او گه بخشش
به آفتاب و به دریا چه اعتبار کند
به پیش لفظ گهربار او خجل گردد
صدف که قطره همی در شاهوار کند
همی پذیرد منت چو می کند بخشش
به چشم هر کس زر همچو خاک خوار کند
زهی بزرگ عطایی که جود و بخشش تو
نه آن سخاست که در دادن اختصار کند
ز بهر مرکب خاص تو راکب تقدیر
همیشه ابلق ایام راهوار کند
نهاده گردون سوی تو صد هزاران چشم
که رأی عالی تو تا چه اختیار کند
اگر نه از پی بزمت نوازند ناهید
به دست حادثه اش چرخ سنگسار کند
همیشه تا که فلک گرد خاک می گردد
همیشه تا که قمر بر فلک مدار کند
سر تو سبز و دلت شاد باد و مدت عمر
فزون از آنکه مهندس بدو شمار کند
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کسی که قصد سر زلف آن نگار کند
چو زلف او دل خود زار و بی قرار کند
هوش مصنوعی: کسی که بخواهد به زیبایی و زلف آن معشوق توجه کند، ناچار دل خودش را در وضعیت رنج و بیقراری قرار میدهد.
کسی که دارد امید کنار و بوس ازو
بسا که خون دل از دیده در کنار کند
هوش مصنوعی: کسی که به امید دیدار و بوسه از محبوبش زندگی میکند، ممکن است به خاطر عشقش اشکهایش را بریزد و در عین حال دلش شاد باشد.
دلم ربود بدان زلف همچو چنگل باز
تو هیچ باز شنیدی که دل شکار کند
هوش مصنوعی: دل من را به خاطر زلفهای زیبایت ربودند. آیا تا به حال شنیدهای که دل انسان میتواند مانند یک شکارچی عمل کند؟
هزار جور کند بر دلم به یک ساعت
و گر بنالم ازو هر یکی هزار کند
هوش مصنوعی: در یک ساعت هزار گونه درد و عذاب بر دلم وارد میشود و اگر از آن شکایت کنم، هر کدام از آنها به هزار شکل دیگر خودش را نشان میدهد.
چنان مکن که ز بی طاقتی دل رنجور
شکایتی ز تو با صدر روزگار کند
هوش مصنوعی: اینطور نکن که از ناچاری و کم صبری، دل شکستهات شکایت و گلایهای از تو به روزگار کند.
کریم مطلق و حرز زمانه شمس الدین
که روزگار به مثل وی افتخار کند
هوش مصنوعی: شمس الدین فردی نیکوکار و سرشار از بزرگواری است که زمانه به داشتن او به خود میبالد و او را در میان دیگران بینظیر میداند.
نثار پیش سایش دهان فرو بندد
امید وقت عطایش دو دیده چار کند
هوش مصنوعی: در برابر زیبایی او، زبان را به سکوت وادار کن و امیدوار باش که در زمان بخشش او، دو چشم تو به چهار دیده تبدیل شود، یعنی از شدت شگفتی و تحسین بیشتر شود.
ز جود دستش سایل همی برد بهره
نه آنکه وعده پذیرد نه انتظار کند
هوش مصنوعی: با سخاوت دست او، نیازمندان همیشه بهرهمند میشوند، بدون اینکه منتظر وعدهای باشند یا انتظار بکشند.
همیشه با ولیش بخت سازگار بود
همیشه با عدویش چرخ کارزار کند
هوش مصنوعی: همیشه سرنوشت با دوستش به خوبی همراه بوده و همیشه با دشمنش درگیر و فعالیت داشته است.
کسی که دید دل و دست او گه بخشش
به آفتاب و به دریا چه اعتبار کند
هوش مصنوعی: کسی که در دل و دستش بخشندگی وجود دارد، ارزش و اعتبار آن را به نور خورشید و دریا نمیتواند ببخشد.
به پیش لفظ گهربار او خجل گردد
صدف که قطره همی در شاهوار کند
هوش مصنوعی: وقتی کلام ارزشمند او مطرح میشود، صدف که مظهر جواهر است، شرمنده میشود زیرا حتی قطرههای آن نیز در برابر سخن او کوچک هستند.
همی پذیرد منت چو می کند بخشش
به چشم هر کس زر همچو خاک خوار کند
هوش مصنوعی: اگر کسی با سخاوت بخشد، دیگران با شکرگزاری و قدردانی آن را میپذیرند. اما آنچه که ارزش معنوی و انسانی دارد، در مقایسه با طلا و جواهر، بیارزش میشود و به مانند خاک کمارزش به نظر میآید.
زهی بزرگ عطایی که جود و بخشش تو
نه آن سخاست که در دادن اختصار کند
هوش مصنوعی: عطای تو چنان بزرگ و بینظیر است که بخششهایت هرگز به اندازه و حدی نمیرسد و همیشه بهطور فراوان و با کمال generosity صورت میگیرد.
ز بهر مرکب خاص تو راکب تقدیر
همیشه ابلق ایام راهوار کند
هوش مصنوعی: برای تو که سوار بر مرکب ویژهای هستی، تقدیر همیشه روزهای هموار و خوش را فراهم میکند.
نهاده گردون سوی تو صد هزاران چشم
که رأی عالی تو تا چه اختیار کند
هوش مصنوعی: آسمان به تو نگاه میکند و هزاران چشم به تو دوخته شدهاند تا ببینند تصمیم بزرگ تو به کجا میرسد.
اگر نه از پی بزمت نوازند ناهید
به دست حادثه اش چرخ سنگسار کند
هوش مصنوعی: اگر به دنبال جشن و شادی نباشیم، ناهید (سیاره زهره) با دست حادثه، چرخ روزگار ما را به سنگ میکوبد و ما را دچار مشکلات میکند.
همیشه تا که فلک گرد خاک می گردد
همیشه تا که قمر بر فلک مدار کند
هوش مصنوعی: همیشه تا زمانی که آسمان به دور خود میچرخد و ماه در مدار آسمانی حرکت میکند، این وضعیت ادامه دارد.
سر تو سبز و دلت شاد باد و مدت عمر
فزون از آنکه مهندس بدو شمار کند
هوش مصنوعی: امیدوارم همیشه چهرهات پر از سرسبزی و دلت شاد باشد و عمرت طولانیتر از آن باشد که کسی بتواند آن را حساب کند.