گنجور

شمارهٔ ۴۰

تارها زنار در گردن کنم
خویش را باید که من کافر کنم
راه مسلمانی ندانم راه چیست
زان سبب زنار در گردن کنم
ننگ می آید مرا ز ایمان خویش
بالیقین من خویش را کافر کنم
بسته ام زنار کافر گشته ام
مومنان را هر زمان کافر کنم
یار کافر گشت ایمان خود فروخت
وای این زنار در گردن کُنم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: محمد عظیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تارها زنار در گردن کنم
خویش را باید که من کافر کنم
هوش مصنوعی: من باید خود را به زنجیر کنم؛ زیرا می‌خواهم کفر داشته باشم.
راه مسلمانی ندانم راه چیست
زان سبب زنار در گردن کنم
هوش مصنوعی: من نمی‌دانم راه صحیح زندگی مسلمانانه چیست، به همین خاطر علامت ناپسند اطراف گردنم می‌اندازم.
ننگ می آید مرا ز ایمان خویش
بالیقین من خویش را کافر کنم
هوش مصنوعی: من احساس شرم می‌کنم از ایمانی که دارم و باور دارم که اگر بخواهم، می‌توانم خود را مانند یک کافر ببینم.
بسته ام زنار کافر گشته ام
مومنان را هر زمان کافر کنم
هوش مصنوعی: من خود را به زنجیر کفر بسته‌ام و هر بار که به میان مومنان می‌روم، آن‌ها را نیز به کفر وادار می‌کنم.
یار کافر گشت ایمان خود فروخت
وای این زنار در گردن کُنم
هوش مصنوعی: یارم به کفر گرایش پیدا کرد و ایمانش را از دست داد. افسوس که این بند برای من به منزله زنجیری در گردن است.