شمارهٔ ۳۰
تعالی الله چه زیبا روی دلدار
چو حسنش دیدم و دل گشت گلزار
منور گشت جانم همچو خورشید
هویدا گشت برما جمله اسرار
دلم چون دید آن نور تجلی
معلی گشت با ماشد باقرار
که لا مقصود فی الکونین مارا
هوالله الاحد موجود بس یار
فناشد ماومن خود جمله او ماند
نمانده غیر او شد رنگ رخسار
نماید صورت خود خویش هر دم
به حسن صورت بی مثل در یار
بکن سجده به پیش روی معشوق
تو باهُو باش دائم همچو غمخوار
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: محمد عظیم
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تعالی الله چه زیبا روی دلدار
چو حسنش دیدم و دل گشت گلزار
هوش مصنوعی: خداوند چقدر زیباست! وقتی چهره دلبر را چون حسن دیدم، دلم پر از شادی و سرزندگی شد.
منور گشت جانم همچو خورشید
هویدا گشت برما جمله اسرار
هوش مصنوعی: جان من مانند خورشید روشن و نمایان شد و تمامی اسرار برای ما آشکار گردید.
دلم چون دید آن نور تجلی
معلی گشت با ماشد باقرار
هوش مصنوعی: دل من وقتی آن نور عظیم و روشن را دید، آرامش پیدا کرد و به حالت قرار رسید.
که لا مقصود فی الکونین مارا
هوالله الاحد موجود بس یار
هوش مصنوعی: در این دنیا، مقصود نهایی تنها خداوند یکتاست که وجود دارد و غیر او هدفی نیست.
فناشد ماومن خود جمله او ماند
نمانده غیر او شد رنگ رخسار
هوش مصنوعی: هرچه از ما بوده، فنا یافته و تنها او باقی مانده است. جز او چیزی باقی نمانده و تنها رنگ چهرهاش دیده میشود.
نماید صورت خود خویش هر دم
به حسن صورت بی مثل در یار
هوش مصنوعی: هر لحظه، به زیبایی بینظیر معشوق، ظاهر خود را میآراید و مینماید.
بکن سجده به پیش روی معشوق
تو باهُو باش دائم همچو غمخوار
هوش مصنوعی: به خاطر محبوب خود، سجده کن و همیشه به فکر او باش، مانند کسی که همیشه در کنار اوست و به او کمک میکند.