گنجور

شمارهٔ ۳

ایا والی معلی کن وفاداران خود ها را
توئی مولی مزکی کن جفا کاران خود ها را
بقرب خویش را هم ده، دل دیوانه ء مارا
مکن بیدل بمهجوری تو غمخواران خود ها را
طبیبان جمله می هستند دوا هرگز نمی دانند
نظر رحمت مداوا کن به بیماران خود ها را
بسی گریم ز شوق تو، بسی نالم ز درد تو
نظر فضلی فراوان کن، به مشتاقان خود ها را
اگر این یار مشتاق است، گدای شب که بیدارست
نباید سخت بی‌رحمی به درویشان خود ها را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: محمد عظیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ایا والی معلی کن وفاداران خود ها را
توئی مولی مزکی کن جفا کاران خود ها را
هوش مصنوعی: ای حاکم، وفاداران خود را بزرگ و محترم شمار و به آنها توجه کن، و افرادی که جفا می‌کنند را از خود دور کن و بر آن‌ها کینه‌توزی نکن.
بقرب خویش را هم ده، دل دیوانه ء مارا
مکن بیدل بمهجوری تو غمخواران خود ها را
هوش مصنوعی: دوست عزیز، دل ما را با دوری خود درگیر نکن. حتی اگر نزدیک باشی، به غمخواران خود توجه کن و نگذار که دلمان بی‌قرار و آشفته شود.
طبیبان جمله می هستند دوا هرگز نمی دانند
نظر رحمت مداوا کن به بیماران خود ها را
هوش مصنوعی: همه پزشکان دارو دارند، اما هرگز نمی‌دانند که نظر رحمت چگونه می‌تواند به بیماران کمک کند. پس به بیماران خود با محبت و رحمت رفتار کن.
بسی گریم ز شوق تو، بسی نالم ز درد تو
نظر فضلی فراوان کن، به مشتاقان خود ها را
هوش مصنوعی: من به شدت از شوق تو گریه می‌کنم و به خاطر درد تو ناله می‌کنم. به منم و دیگر عاشقان خود، نظر لطف و کرم فراوانی داشته باش.
اگر این یار مشتاق است، گدای شب که بیدارست
نباید سخت بی‌رحمی به درویشان خود ها را
هوش مصنوعی: اگر این دوست عاشق و علاقه‌مند است، پس نباید به کسانی که در تاریکی شب بیدارند و در انتظارند، بی‌رحمی کند و به آن‌ها سخت بگذرد.