شمارهٔ ۱۸
یاران صد هزار ولی یار ما یکی ست
غمخوار کس ندیدم دلدار ما یکی ست
من اُنس کس نگیرم، جز دوست آن حقیقی
گر هم انیس بامن زان اُنس ما یکی ست
گر رشة ءِ گسته شود از هزار ستم
از کس وفا ندیدم دلدار ما یکی ست
بس آزموده کردم با دلبران هر یک
با کی ز کس ندارم، مشکل بما یکی ست
باری وفا ندیدم ز یاران صد هزار
زان رو دلم گسیخت که غمخوار ما یکی ست
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلن
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: محمد عظیم
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یاران صد هزار ولی یار ما یکی ست
غمخوار کس ندیدم دلدار ما یکی ست
هوش مصنوعی: یاران و دوستان زیادی داریم، اما تنها یک نفر است که در غمهایمان همراهیمان میکند و از میان همه، فقط یک دلبر داریم که به ما محبت میکند.
من اُنس کس نگیرم، جز دوست آن حقیقی
گر هم انیس بامن زان اُنس ما یکی ست
هوش مصنوعی: من هیچ دوستی جز خدا را نمیپذیرم، حتی اگر کسی دیگر هم با من باشد. در حقیقت، آن دوستی که با من است، همان دوست حقیقی است.
گر رشة ءِ گسته شود از هزار ستم
از کس وفا ندیدم دلدار ما یکی ست
هوش مصنوعی: اگر هزاران ظلم و ستم بر سر زبانم بیاید، باز هم از هیچکس وفا و وفاداری ندیدهام، زیرا محبوب من تنها یک نفر است.
بس آزموده کردم با دلبران هر یک
با کی ز کس ندارم، مشکل بما یکی ست
هوش مصنوعی: من با دلبران زیادی تجربه کردهام و اکنون میدانم که هیچ کدام از آنها برایم مشکلساز نیستند، زیرا همه این مشکلات به یک نوع خاص باز میگردد.
باری وفا ندیدم ز یاران صد هزار
زان رو دلم گسیخت که غمخوار ما یکی ست
هوش مصنوعی: من هرگز از دوستان وفاداری ندیدم، به همین دلیل دلم شکسته است؛ چرا که تنها یک نفر است که از ما مراقبت میکند.