شمارهٔ ۱۹
آشکار ست، عشق، پنهان نیست
همچو ما در جهان رسوا نیست
آه ازین سوز بیقراریها
درد دارم و لیک درمان نیست
کاشکی زین خیال باز رهم
لیک آن هم عنان بدستم نیست
بردلم همچو لاله داغ بماند
چون کنم نظر تو مجالم نیست
یار هرگز ز تو نتابد رو
زانکه او را بجز تو دیگر نیست
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: محمد عظیم
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آشکار ست، عشق، پنهان نیست
همچو ما در جهان رسوا نیست
هوش مصنوعی: عشق به وضوح وجود دارد و مانند ما در دنیا پنهان نیست و رسوا نیست.
آه ازین سوز بیقراریها
درد دارم و لیک درمان نیست
هوش مصنوعی: من از این ناآرامیها و دردهایی که دارم شکایت میکنم، اما هیچ راهی برای درمان آنها وجود ندارد.
کاشکی زین خیال باز رهم
لیک آن هم عنان بدستم نیست
هوش مصنوعی: کاش میتوانستم از این فکر رهایی پیدا کنم، ولی متأسفانه کنترلش به دست من نیست.
بردلم همچو لاله داغ بماند
چون کنم نظر تو مجالم نیست
هوش مصنوعی: دل من همچون لالهای در آتش داغ مانده است و زمانی برای دیدن تو ندارم.
یار هرگز ز تو نتابد رو
زانکه او را بجز تو دیگر نیست
هوش مصنوعی: عزیزم هرگز رویش را از تو برنمیگرداند، زیرا او هیچکس دیگری جز تو در زندگیاش ندارد.