گنجور

غزل ضربی (در ماهور)

ز من نگارم خبر ندارد
به حال زارم نظر ندارد
خبر ندارم من از دل خود
دل من از من خبر ندارد
کجا رود دل که دلبرش نیست
کجا پرد مرغ که پر ندارد
امان از این عشق فغان از این عشق
که غیر خون جگر ندارد
همه سیاهی همه تباهی
مگر شب ما سحر ندارد
بهار مضطر منال دیگر
که آه و زاری اثر ندارد
جز انتظار و جز استقامت
وطن علاج دگر ندارد
ز هر دو سر، بر سرش بکوبند
کسی که تیغ دو سر ندارد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فع مفاعلن فع
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز من نگارم خبر ندارد
به حال زارم نظر ندارد
هوش مصنوعی: عشقم از وضعیت بد من بی‌خبر است و توجهی به حال و روز من ندارد.
خبر ندارم من از دل خود
دل من از من خبر ندارد
هوش مصنوعی: من از حال و احوال خودم بی‌خبرم و دل من هم از احساسات و دل مشغولی‌های من خبر ندارد.
کجا رود دل که دلبرش نیست
کجا پرد مرغ که پر ندارد
هوش مصنوعی: دلِ عاشق کجا می‌تواند برود وقتی محبوبش در کنار او نیست؟ و پرنده‌ای که پر ندارد، کجا می‌تواند پرواز کند؟
امان از این عشق فغان از این عشق
که غیر خون جگر ندارد
هوش مصنوعی: این عشق درد و رنجی شدید به همراه دارد که جز خون دل، چیز دیگری نمی‌تواند نشان‌دهنده‌ی آن باشد.
همه سیاهی همه تباهی
مگر شب ما سحر ندارد
هوش مصنوعی: در این دنیا، هر چیزی ممکن است تاریک و خراب به نظر برسد، اما ما در شب خود، امیدی به صبح و روشنی نداریم.
بهار مضطر منال دیگر
که آه و زاری اثر ندارد
هوش مصنوعی: بهار دوران ناامیدی من دیگر به من نمی‌رسد چون گریه و اندوه دیگر تاثیری ندارد.
جز انتظار و جز استقامت
وطن علاج دگر ندارد
هوش مصنوعی: غیر از انتظار و پایداری، وطن راه درمان دیگری ندارد.
ز هر دو سر، بر سرش بکوبند
کسی که تیغ دو سر ندارد
هوش مصنوعی: هر کسی که توانایی یا ابزار لازم برای دفاع از خود را نداشته باشد، به سادگی مورد حمله و آزار قرار می‌گیرد.

حاشیه ها

1395/06/24 13:08
کسرا

ترانه ی شعر این زیبارو اولین بار مرحوم درویش خان ساختند و بانو الهه در گلهای رنگارنگ 293 B آنرا به زیبایی اجرا کردند

1395/06/24 13:08
کسرا

اصلاح میکنم
ترانه ی این شعر زیبارو

1395/06/24 13:08
کسرا

به شعر اضافه کنید لطفا
مرا نگاری اسیر خود کرد
که بر اسیران نظر ندارد
به خاک راهش فتادم اما
به خاک راهی گذر ندارد

1395/07/04 13:10
حامد

در اجرایی که با صدای آقای ناصح‌پور و ساز استاد لطفی در آلبوم «به یاد درویش‌خان» انجام شده بیت آخر این‌گونه خوانده می‌شود:
«به هر دو دست بر سرش بکوبد».

1396/10/08 01:01
lua

مهران مدیری هم این آهنگ را خوانده. آهنگ سریال باغ مظفر...☺

1397/05/22 14:08
سمیرا

خانم مرضیه هم خونده این آهنگو

1399/02/17 19:05
مصیب مهرآشیان مسکنی

با سلام وقتی درآنونس سریال “باغ مظفر” مهران مدیری باصدای خودش این ترانه را اجرا کرد بای رد تازگیداشت و کمتپر کسی از شناسنامه این آهنگ چیزی میدانست
0جالب اینجاست که این ترانه در هشتادمین سالمرگ درویش خان ، آهنگ‌ساز این ترانه از تلوزیون ملی ایران در آنونس سریال باغ مظفر پخش گردید وهیچکس یادی از آن استاد موسقی آزادیخواه صدر مشروطیت و شاعر حماسه سرای آن یادی نکرد
شعر این تصنیف سروده ملک اشعراء بهار است و در واقع از میان پنج تصنیفی که بهار روی آهنگهای درویش خان سروده ، مشهورترین آنها را می توان “زمن نگارم خبر ندارد“ در دستگاه ماهور دانست که برای اولین بار طی کنسرتی در “گراند هتل“ بوسیله “سید حسین طاهرزاده“ در سال 1303 خورشیدی خوانده شد و بعد قمر هم آن را اجرا نمود
افرادی که این ترانه را بازخوانی کرده‌اند نمیشه لیست کرد ولی شجریان و افتخاری هم از آن جمله اند که این ترانه را اجرای مجدد کرده‌اند.
داستان اجرای این ترانه به وسیله شجریان هم شنیدنی است :”شجریان به منظور آموختن گوشه ها و نغمه های بسیار قدیمی به استاد دوامی مراجعه می کند . اما استاد به دلیل کهولت سن ، تدریس برایشان امکانپذیر نبوده است . شجریان پیشنهاد می کند که همدم استاد باشد و در کارهای خانه و خرید منزل و … کمک کند ، تا بدین طریق هم نفس و همنشین ایشان شود … کوتاه سخن اینکه قرار می‌شود از طرف وزارت هنر آن زمان ، تصنیف های قدیمی را که استاد دوامی در حافظه داشتند ضبط کنند ، که این کار به عللی به مراحل اداری می رسد و کند و غیرعملی می شود . استاد شجریان اندوخته مالی خودشان را تقدیم استاد می کنند و می گویند که شما فرض کنید از اول قرار بوده است من تصانیف را ضبط کنم … و حدود 200 تصنیف قدیمی بر روی کاست برای محمدرضا شجریان ضبط می شود و بدین ترتیب گنجینه ای گرانبها به دست او می رسد.” تصنیف زمن نگارم یکی از همین تصانیف است.
در مورد درویش خان با جستجویی ساده در اینترنت ، می‌توانید مطالب خوبی پیدا کنید ، من در اینجا ازنقل مجدد آنها صرف نظر می‌کنم.
اما محتوای حماسه ای تصنیف هم قابل توجه است چون.
هنگامیکه نهضت مشروطیت آغاز میشود . درویش خان نیز همراه با مجاهدین آن دوران همگام میشود تصنیفهای میهنی می‌سازد و در اجتماعات مشروطه خواهان شرکت می‌جوید. سید حسین طاهر زاده خوانندۀ معروف آن دوران درمنزل ظهیرالدوله به فیض دیدار درویش خان نائل میشود و پس از آن باهم همسفر میشوند وبه لندن می‌روند.
این مسافرت در زمان استبداد صغیر دورۀ سلطنت محمد شاه قاجار بود. در این سفر مجاهدین مشروطه خواه در رشت بودند که به خواهش آنها درویش خان همراه با گروه کوچک خود سه شب در آن شهر کنسرت میدهد. همراهان در سفر اوّل حبیب الله شهردار ،سید حسین طاهر زاده ،رضا قلی خان ،حسین خان هنگ آفرین، باقر خان رامشگر و اسدالله خان. عضو انجمن آزادی خواه اخوت بودند
در سفر دوم درویش خان به تفلیس میرود. این گروه به تشویق ایرانیانی که در تفلیس بودند کنسرتی را دادند که بسیار جالب توجّه بود. امّا اساساً هدف از این سفرها ضبط صفحه بوده است که بار اول به دعوت کمپانیhis masters voice و بار دوّم را کمپانی داوید اُف پر کرد که به برلین برای چاپ فرستاده شد.و تعدادی از آنها به تهران رسید ولی بقیّه به علت پیش آمدن جنگ جهانی اول (1918 – 1914 ) از بین رفت.“
آن طور که در یکی از ویژه‌نامه‌های برنامه آوای ایرانی شبکه چهار گفت که این تصنیف یکی از تصانیف اجرا شده در کنسرت تفلیس بودو چون نیمه دوم آن انگیزه تند سیاسی داشت اجرا نشد
متن کامل این ترانه باین صورت می باشد:
زمن نگارم عزیزم خبر ندارد
به حال زارم عزیزم خبر ندارد
خبر ندارم من از دل خود
دل من از من عزیزم خبر ندارد
دل من از من عزیزم خبر ندارد
کجا رود دل عزیز من آخ که دلبرش نیست
کجا رود دل عزیز من آخ که دلبرش نیست
کجا پرد مرغ عزیزم که پر ندارد
کجا پرد مرغ عزیزم که پر ندارد
امان از این عشق عزیز من آخ فغان از این عشق
امان از این عشق عزیز من آخ فغان از این عشق
که غیر خونِ جگر ندارد
که غیر خونِ جگر ندارد
همه سیاهی ، همه تباهی ، مگر شب ما سحر ندارد
به حال مضطر عزیز من ، آخ، منالُ و دیگــــــر
که آه و زاری اثر ندارد ، جز انتظار و جز استقامت
وطن علاج دگـــر ندارد
ز هر دو سر بر سرش بکوبد
کسی که تیغ دو سر ندارد
بد نیست باجرای شجریان هم گوش کنید ببینید ریتم وضرباهنگ ترانه را تغییر داده متاسفانه در درست خواندن شعر هم تمام خوانندگان اخیر دقت نکرده اند مثلا به جای به حال مضطر منال دیگر
که آه و زاری اثر ندارد.
خوانده اندبهارمضطرمنال دیگر کسی نیست بپرسد بهار مضطر چه معنی میدهد.لذا تتها وهابیت اخوان المسلمین ندارد بلکه مذهب تشیع صد سال پیش انجمن اخوت داشت که کاش ریشه اش میخشکید و اخوت آنروزگار این دزدان مختلس و مرتشی و مرتشا و رانت خوار شدند درود بر روان پاک درویشخان و تمام اساتیدموسیقی

1399/02/17 20:05
مصیب مهرآشیان مسکنی

با سلام هنگام مرور این ترانه زیبا اصلا حواسم نبود که که تلخیص شاعر بهار می باشد و بعد از ارسال به خاطر امد ولی نتونستم اصلاح کنم لذا این اصلاحیه را الحاقی حواشی نوشتم و باید نقد آقا سینارا هم بپذیریم و لذا فکر کنم مرحوم بهار در دو مرحله این سروده را سروده و در مرحله اول بهار مضطر آخرین بیت بوده و ابیات بعدی را مرحله دوم سروده است پس نقد اقا سینا ه وارد است و اگر خدا یاری کند من این ترانه زیبا را تضمین میسرایم و بهار را من با تخلص خود خواهم اورد و بیت به حال مضطر را دست نمیزنمم و در عوض نام مرحوم ملک الشعرا را به طریق دیگر خواهم آورد .

1403/06/01 19:09
REZA KH

درود. در این عزل تصنیفی اگرچه نشان دهنده ذوق سرشار ملک الشعرا ست نوعی انفعال خطرناک دیده میشود.