شمارهٔ ۱۷
برخاست خروس صبح برخیز ای دوست
ز انگور بگیر خون و ده در رگ و پوست
عشق من و تو قصهٔ مشت است و درفش
جور تو و دل صحبت سنگ است و سبوست
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
برخاست خروس صبح برخیز ای دوست
ز انگور بگیر خون و ده در رگ و پوست
هوش مصنوعی: صبح که خروس میخواند، دوست بیدار شو و از انگور بنوش، تا زندگی و نشاط به رگ و پوستت جاری شود.
عشق من و تو قصهٔ مشت است و درفش
جور تو و دل صحبت سنگ است و سبوست
هوش مصنوعی: عشق ما مانند داستانی است که به شدت درگیری و تنشی را نشان میدهد، و رابطه ما از یک طرف با چالاکی و زیبایی همراه است و از طرف دیگر، گفتوگویی بین دل و ظرفی است که در آن احساسات ما جاری است.
حاشیه ها
1397/05/20 06:08
حسین
در مصرع دوم بیت اول اینطور درست است :
خون دل انگور فکن در رگ و پوست
1399/02/11 01:05
رضا
بنده هم با آقا حسین موافقم
مصرع دوم خون دل انگور فکن در رگ و پوست هست