برگردان به زبان ساده
چه ذلتها کشید این ملت زار
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: این ملت با مشکلات و سختیهای فراوانی مواجه شده است و افسوس میخورد که این همه زحمت و رنج برای رسیدن به اهدافشان به دور از دسترس بوده است.
ترقی اندرین کشور محال است
که در این مملکت قحطالرجال است
هوش مصنوعی: پیشرفت و ترقی در این کشور غیرممکن است، زیرا در این سرزمین انسانهای کارآمد و شایستهای وجود ندارد.
خرابیاز جنوب و از شمال است
بر این مخلوق آزادی وبال است
هوش مصنوعی: خرابی از سمتهای جنوب و شمال به این موجودات لطمه زده است و آزادی برای آنها به جای خوشبختی، دردسر و مشکلاتی به همراه دارد.
بباید پرده بگرفتن ز اسرار
که گردد شرح بدبختی پدیدار
هوش مصنوعی: باید از رازها پرده برداشت تا روشن شود که بدبختی چیست و چگونه بروز پیدا میکند.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: متأسفانه از مسیری که باید میرفتم و زحمتهای زیادی که کشیدم، افسوس میخورم.
اگر پیدا شود در ملک یک فرد
به مانند رضاخان جوانمرد
هوش مصنوعی: اگر در سرزمین ما کسی مانند رضاخان که جوانمرد باشد، پیدا شود...
کنندش دوره فوراً چند ولگرد
به فکر اینکه باید ضایعش کرد
هوش مصنوعی: گروهی از افراد بیهدف و بیسر و سامان به دور او جمع میشوند و در فکر این هستند که چگونه میتوانند او را نادیده بگیرند یا به او آسیب بزنند.
بگویند از سر شه تاج بردار
به فرق خویشتن آن تاج بگذار
هوش مصنوعی: بگویند که تاج را از سر شاه بردار و خودت آن تاج را بر سر بگذار.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: متأسفانه راه طولانی و مشقتهای زیاد بیفایده به نظر میرسد.
نخستین بار، سازیم آفتابی
علامتهای سرخ انقلابی
هوش مصنوعی: در آغاز، نشانههای انقلابی را به شکل آفتابی میسازیم.
که جمهوری بود حرفی حسابی
چو گشتی تو رئیس انتخابی
هوش مصنوعی: وقتی تو به عنوان رئیس منتخب انتخاب شدی، صحبت از جمهوری به گونهای جدی و منطقی مطرح میشود.
بباید گفت کاین مرد فداکار
بود خود پادشاهی را سزاوار
هوش مصنوعی: باید گفت که این مرد فداکار، لایق و شایسته مقام پادشاهی بود.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: ای کاش که راه طولانی و زحمت زیاد بیفایده نبود.
حقیقت بارکالله، چشم بد دور
مبارک باد این جمهوری زور
هوش مصنوعی: این جمله به تحسین و تمجید از جمهوری اشاره دارد و آرزو میکند که از بدیها و چشمخوشکها دور بماند. به نوعی، بیانگر تبریک و شکرگزاری نسبت به وضعیت فعلی آن جمهوری است.
ازین پس گوشها کر چشمها کور
چنین جمهوری بر ضد جمهور
هوش مصنوعی: از این به بعد، گوشها ناشنوا و چشمها نابینا هستند؛ اینگونه است که این حکومت به ضدیت با مردم خود ادامه میدهد.
ندارد یادکس، در هیچ اعصار
نباشد هیچ در قوطی عطار
هوش مصنوعی: هیچ یاد و خاطرهای در هیچ زمانی وجود ندارد که در قوطی عطاری قرار بگیرد.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: متأسفانه، باید بگویم که فاصلههای طولانی و سختیهای فراوانی را پشت سر گذاشتهام.
چو جمهوری شود آقای دشتی
علمدارش بود شیطان رشتی
هوش مصنوعی: زمانی که جمهوری به وجود آید، در آن آقای دشتی به عنوان علمدار و راهنمای آن خواهد بود و شیطان رشتی هم حامی و همراه او خواهد بود.
تدین آن سفیه کهنه مشتی
نشیند عصرها در توی هشتی
هوش مصنوعی: ای آدم نادان و پیر که هنوز در روزهای پایانی زندگیات در دل تاریکیها و خفاها نشستهای، باید بدانی که دین و ایمان واقعی چیزی فراتر از ظواهر و ظاهرنماهایی است که تنها در زمانهای خاصی به یادشان میآوری.
کند کور و کچلها را خبردار
ز حلاج و ز رواس و ز مسمار
هوش مصنوعی: کور و کچلها در مورد حلاج و چیزهای دیگر آگاه میشوند.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: ای کاش تمام تلاشها و زحمتهایی که کشیدهام هدر نرود و به نتیجه برسد، حتی اگر مسیرش طولانی و سخت باشد.
صبا، آن بیشعور بدقیافه
نماید . . . جمهوری کلافه
هوش مصنوعی: بادی که بیفکر و بینظم به نظر میرسد، حالتی آشفته و نامرتب به وجود میآورد.
زند صد لاف در زیر ملافه
که جمهوری شود دارالخلافه
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که شخصی در خفا و به دور از چشم دیگران، از خودش ادعاهای بزرگ و شگفتی میکند، اما در واقعیت هیچ اقدام مثبتی انجام نمیدهد. به نوعی، صحبت از یک انقلاب یا تغییر بزرگ میکند، ولی در عمل هیچ چیزی تغییر نمیکند و فقط در ظاهر موضوعاتی را مطرح میکند.
ولیکن بیخبر از لحن بازار
ز علاف و ز بقال و ز نجار
هوش مصنوعی: اما او از صدای فعالیتهای بازار، از دستفروش و فروشندهی خواربار و نجار، بیخبر است.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: متأسفانه باید گفت که سفر یا تلاش برای رسیدن به هدف، با وجود فاصله زیاد و سختیهای فراوان، نتیجهای ندارد.
ز عدل الملک بشنو یک حکایت
که آن بالا بلند بی کفایت
هوش مصنوعی: از عدالت پادشاه داستانی را بشنو که دربارهی شخصی ناتوان و بیکفایت است که در مقام و جایگاه بلندی قرار دارد.
میانجی گشته بین بول و غایط
کندگاهی تدین را حمایت
هوش مصنوعی: دچار مشکلاتی میان دو وضعیت نامناسب است و گاه برای حفظ دین و ایمان خود تلاش میکند.
شود گاهی سلیمان را مددکار
که سازد این دو را با یکدگر یار
هوش مصنوعی: گاهی اوقات، سلیمان دارای یاری میشود که بتواند دو چیز را به هم نزدیک کند و آنها را دوست یکدیگر سازد.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: ای کاش به خاطر مسافت طولانی و زحمات فراوان افسوس نخورم.
ببین آن کهنه الدنگ قلندر
نموده نوحهٔ جمهوری از بر
هوش مصنوعی: ببین، آن مرد ناکام و بیخیال که نوحهای درباره جمهوری سر داده است.
عجب جنسی است این! الله اکبر
گهی عرعر نماید چون خر نر
هوش مصنوعی: این چیز واقعا عجیبی است! خدا بزرگ است، گاهی مانند یک الاغ نر صدا در میآورد.
زمانی پاچه گیرد چون سگ هار
ولی غافل زگردنبند و افسار
هوش مصنوعی: زمانی ممکن است مثل یک سگ دیوانه و بیتاب باشی، اما فراموش نکن که در حقیقت نیاز به کنترل و محدودیت داری.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: متأسفانه راهی که باید طی کرد، بسیار دور و پر از سختی و زحمت است.
از ایران رهنما گشته روانه
برای کارهای محرمانه
هوش مصنوعی: از ایران کسی به عنوان راهنمایی عازم شده است تا به کارهای پنهانی بپردازد.
گرفته پولهای بینشانه
زده در بصره و بغداد چانه
هوش مصنوعی: در بصره و بغداد، معاملهای انجام شده که در آن پولهایی بدون نشانه و مشخصات، به شکلی نهفته و نامشخص رد و بدل شده است.
که جمهوری شود این ملک ادبار
نه من گویم خودش کرده است اقرار
هوش مصنوعی: این کشور باید به جمهوری تبدیل شود، نه اینکه من بگویم؛ خود حاکمان به این موضوع اعتراف کردهاند.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: متأسفانه، برای رسیدن به هدفی، باید مسیر طولانی و سختی را طی کرد.
تقلاها نماید اندرین بین
جلنبر زادهٔ شیخ العراقین
هوش مصنوعی: در این دنیا، تلاشها و کوششهایی صورت میگیرد که نشاندهندهی وجود و زنده بودن یک فرد است که به نوعی به مقام و مقامداران اشاره دارد.
کند فریادها با شور و با شین
که جمهوری بود برگردنم دین
هوش مصنوعی: فریادها با هیجان و شوق بلند میشوند، چرا که عقیدهای که بر دوشم است، جمهوریخواهی است.
ادا بایست کرد این دین ناچار
بباید جست از دست طدکار
هوش مصنوعی: باید در این دین با دقت و احتیاط عمل کرد و بهطور ناگزیر باید از دست افرادی که کارشان خرابکاری است، دوری جست.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: میتوان گفت که افسوس بر زحمتها و تلاشهایی که در راه دور کشیده شده است.
ضیاء الواعظین آن لوس ریقو
کند از بهر جمهوری هیاهو
هوش مصنوعی: درخشش سخنرانان آگاه باعث میشود که برخی افراد سطحینگر به خاطر جلب توجه و حمایت مردم، جنجال به پا کنند.
چه جمهوری! عجب دارم من از او
مگر او غافل است از قصد یارو
هوش مصنوعی: چقدر عجب است که به جمهوری میبالند! آیا او از نقشه و نیت شخصی که در اینجا حضور دارد، بیخبر است؟
که میخواهد نشیند جای قاجار
همانطوری که کزد آن مرد افشار
هوش مصنوعی: کسی که میخواهد همانطور بر تخت سلطنت بنشیند که آن مرد افشار نشسته بود و حکومت کرده است.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: متأسفانه، مسافتی که پیموده میشود و زحمتی که کشیده میشود، به هدر میرود.
دبیر اعظم، آن رند سیاسی
ز کمپانی نماید حقشناسی
هوش مصنوعی: دبیر بزرگ و مهم، که فردی مکار و زیرک است، از شرکت (کمپانی) سپاسگزاری میکند.
زند تیپا به قانون اساسی
به افسونهای نرم دیپلوماسی
هوش مصنوعی: به روشهای مؤثر و تأثیرگذار دیپلماتیک به قانون اساسی قدرت میبخشد.
به سردار سپه گو به اصرار
که جمهوری نباشد کار دشوار
هوش مصنوعی: به فرماندهی ارتش بگو که به شدت تلاش کند تا جمهوری برقرار نشود، زیرا این کار بسیار سختی خواهد بود.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: متأسفانه باید بگویم که از دست دادن فرصتی خوب و تلاشهای زیاد برای رسیدن به هدف، ناراحتکننده است.
نمایش میدهد این هفته عارف
به همراهی اعضای معارف
هوش مصنوعی: این هفته عارف به کمک دیگر اعضای معارف مطالبی را ارائه میدهد.
شود معلوم با جزئی مصارف
که جمهوری ندارد یک مخالف
هوش مصنوعی: با بررسی جزئیات مشخص میشود که جمهوری در مقابل دیدگاههای مخالف خود، هیچ قدرتی ندارد.
مدلل میشود با ضرب و با تار
که مشروطه ندارد یک طرفدار
هوش مصنوعی: با تکرار و تلاش و گفتگو میتوان نشان داد که مشروطه، طرفداری ندارد.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: متأسفانه، دوری راه و زحمات فراوانی که کشیده شده است، حسرتانگیز است.
نمودم من جراید را اداره
شفق، کوشش، وطن، گلشن، ستاره
هوش مصنوعی: من نشریات و مطبوعات را مدیریت کردم که نامهایی چون شفق، کوشش، وطن، گلشن و ستاره را دارند.
قیامت میشود با یک اشاره
دگر معنی ندارد استخاره
هوش مصنوعی: با یک اشاره دیگر، روز قیامت خواهد آمد و در آن لحظه، استخاره دیگر معنا و ارزشی نخواهد داشت.
همین فردا شود غوغا پدیدار
به زورکنفرانس و نطق و اشعار
هوش مصنوعی: فردا هیاهویی به وجود خواهد آمد که به وسیله کنفرانسها، سخنرانیها و شعرها نمایان خواهد شد.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: چقدر افسوس که باید مسیری طولانی و دشوار را طی کنیم.
به عالم پیش رفته بالاصاله
تمام کارها با قاله قاله
هوش مصنوعی: در دنیای پیشرفته امروزی، همه چیز وابسته به سخن و گفتار است.
به زور نطق و شعر و سرمقاله
بباید کرد جمهوری اماله
هوش مصنوعی: برای تحقق آرزوهای جمهوری لازم است با قدرت و فن بیان، شعر و مقالات تأثیرگذار نوشته شود.
برین مخلوق بیعقل ولنگار
بدون وحشت از اعیان و تجار
هوش مصنوعی: این شعر درباره افرادی است که بیفکر و تصوری از عواقب کارهای خود دارند و بدون ترس از قدرتها و ثروتمندان به زندگی خود ادامه میدهند. آنها به گونهای زندگی میکنند که انگار هیچ خطری آنها را تهدید نمیکند، و از هوش و عقل خود بهره نمیبرند.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: چه افسوس از مسافت طولانی و زحمات فراوانی که تحمل شد.
که مستوفی است شخصی لاابالی
مشیرالدوله مرعوب و خیالی
هوش مصنوعی: شخصی به نام مستوفی وجود دارد که فردی بیتوجه و شلخته است و تحت تأثیر و جاذبه مشیرالدوله قرار گرفته و به خیال و توهمات دچار شده است.
وثوقالدوله جایش هست خالی
بود فیروز هم در فارس والی
هوش مصنوعی: وثوقالدوله در بین ما نیست و فیروز نیز در فارس قرار دارد و والی آنجا است.
قوامالسلطنه مطرود سرکار
به غیر از ذات اشرف لیس فیالدار
هوش مصنوعی: قوامالسلطنه از مقام خود برکنار شده و در این خانه فقط ذات اشرف حضور دارد.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: چقدر افسوس که باید مسافت زیادی را طی کرد و زحمت زیادی را تحمل کرد.
بود حاجی معین محتاط و معقول
امین الضرب در عدلیه مشغول
هوش مصنوعی: حاجی معین مردی محتاط و با عقل و تدبیر است که در دادگستری مسئولیت کارهای مالی را بر عهده دارد.
علی صراف هم مستغرق پول
فقیه التاجرین هم میخورد گول
هوش مصنوعی: علی صراف در دنیای کسب و کار غرق است و در عین حال، فقیه تجار هم تحت تأثیر فریبهای موجود قرار میگیرد.
اهمیت ندارد صنف بازار
ز خراز و ز رزاز و بنکدار
هوش مصنوعی: در بازار ارزش و اهمیت افراد به شغلها و حرفههایشان وابسته نیست.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: آه از مسیری که دور است و زحمتی که بسیار به همراه دارد.
تدین گفته مجلس هست با من
نماییم اکثریت را معین
هوش مصنوعی: در اینجا عبارتی به کار رفته که به نوعی به نمایندگی و اکثریت در یک جمع اشاره دارد. به بیان ساده، گفته میشود که در جلسهای، شور و مشورت برای تعیین نظر اکثریت مهم است و باید به آن توجه شود.
شود این کار پیش از عید روشن
به جمهوری بگیرم رای قطعاً
هوش مصنوعی: قبل از عید، کارها به خوبی انجام میشود و من قطعاً رأی خود را به جمهوری میدهم.
نه قانون میشود مانع نه افکار
به زور مشت فیصل میدهم کار
هوش مصنوعی: نه قانونها مانع من میشوند و نه افکار دیگران میتوانند مرا تحت فشار قرار دهند. من خودم تصمیمگیرندهام و کارهایم را به روش خود انجام میدهم.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: حیف است که برای رسیدن به مقصود، مسیر طولانی و سختی را باید طی کنیم.
به تعلیم قشون اندر ولایات
مهیا تلگرافات و شکایات
هوش مصنوعی: در استانها، نیروهای نظامی برای آموزش و آمادهسازی ارتباطات و گزارشها سازماندهی شدهاند.
ز جمهوری اشارت و کنایات
ز ظلم شاه و دربارش روایات
هوش مصنوعی: این عبارت به بیان نشانهها و رمزهایی از یک نظام سیاسی اشاره دارد و از ظلم و ستمی که بر مردم روا میشود، سخن میگوید. به طور کلی، موضوع به نقد و بررسی مشکلات ناشی از قدرت حاکم و درباریان میپردازد.
مسلسل میرسد با سیم و چاپار
ز بلدان و ز اقطار و ز امصار
هوش مصنوعی: خبرها به طور پیوسته و مرتب از شهرها و مناطق مختلف به دست میرسد.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: این عبارت نشاندهندهی حسرت و افسوس بر دشواریها و فاصلههای طولانی است که باید طی شوند. در واقع، شخصی از چالشها و زحمتهایی که برای رسیدن به هدفش متحمل شده، ناراحت است و از زمان و انرژی که صرف کرده ابراز تاسف میکند.
زتبریز و ز قزوین و ز زنجان
زیردستان وکرمانشاه وگیلان
هوش مصنوعی: از تبریز و قزوین و زنجان، به همراه زیر دستان، از کرمانشاه و گیلان نیز سخن به میان میآید.
بروجرد و عراق و یزد وکرمان
ز شیراز و صفاهان و خراسان
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف چنین مکانهایی میپردازد: بروجرد، عراق، یزد و کرمان که همه به شیراز، اصفهان و خراسان مرتبط هستند. به نوعی اشاره به زیباییها و شهرهای مهم ایران دارد که در کنار یکدیگر قرار دارند و هر کدام ویژگیها و جذابیتهای خاص خود را دارند.
ز بجنورد و ز کاشان و قم و لار
تقاضاها رسد خروار خروار
هوش مصنوعی: از مناطق مختلفی مانند بجنورد، کاشان، قم و لار درخواستها به طور فراوانی دریافت میشود.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: ای کاش از مسیری که باید طی کنیم، و زحمتی که به دوش میکشیم، کاسته شود.
ز ملاها جوی وحشت نداریم
قشون با ماست ما دهشت نداریم
هوش مصنوعی: ما از ملاها ترسی نداریم، چرا که سپاهیان ما به همراه ما هستند و از چیزی نمیترسیم.
حذر از جنبش ملت نداریم
شب عید است ما فرصت نداریم
هوش مصنوعی: ما از تحرک و فعالیت مردم نمیترسیم، چون در شب عید هستیم و فرصتی برای معطلی نداریم.
سلام عید را بایست این بار
بگیرد حضرت اشرف به دربار
هوش مصنوعی: این بار باید جشن عید به حضور شخصیت برجستهای در دربار ارائه شود.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: متأسفانه برای رسیدن به هدفی بزرگ، باید دوری و زحمت زیادی را تحمل کرد.
به تهران نیست یک تن انقلابی
بجز مشروطهخواهان حسابی
هوش مصنوعی: در تهران هیچ کس به جز کسانی که به مشروطه اعتقاد دارند، انقلابی به حساب نمیآید.
که از وحشت نگردند آفتابی
اگرکردند قدری بد لعابی
هوش مصنوعی: اگر کسی از ترس آفتاب را نبیند یا از آن فرار کند، این به دلیل کمی تیره و بد بودن حال اوست.
بیاویزیمشان بر چوبهٔ دار
بنام ارتجاعیون و اشرار
هوش مصنوعی: بیایید آنها را به دار آویزان کنیم و آنها را به نام مرتجعان و شرارتپیشگان معرفی کنیم.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: حیف است برای مسیری طولانی و سختیهای زیاد.
موافق گشته لندن این سخن را
که فوری خواست سرپرسی لرن را
هوش مصنوعی: لندن این نظر را تأیید کرده که نیاز فوری به سرپرسی لرن دارد.
بود گر شومیاتسکی سوء ظن را
فرستم پیششان استاد فن را
هوش مصنوعی: اگر من سوءظن را به آنها بفرستم، استاد فن را میفرستم.
همان مهتر نسیم رند عیار
کریم رشتی آن شیاد طرار
هوش مصنوعی: نسیم رندی باهوش و با مهارت که از شخصیتهای باکرامت و فریباست، همچون یک شیاد ماهر و زبردست، در حال گردش است.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: ای کاش که راه دور و زحمتی که کشیدیم بیهوده نبود.
نباید کرد دیگر هیچ مس مس
بباید رفت فوری توی مجلس
هوش مصنوعی: نباید دیگر هیچ کاری کردی، باید سریعاً به مجلس بروی.
اگر حرفی شنیدیم از مدرس
جوابش گفت باید رطب و یابس
هوش مصنوعی: اگر حرفی از مدرس شنیدیم، باید به آن پاسخ بدهیم، چه درست و منطقی باشد و چه نادرست و غیرمنطقی.
وگر مقصود خود را کرد تکرار
بپیچیمش به دور حلق دستار
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد هدفش را مکرراً تکرار کند، ما او را در دور حلقه دستار میپیچیم.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: متاسفم که باید بگویم که همه زحمات و تلاشهای فراوانی که در این مسیر کشیده شده، به هدر رفته است.
به قدری این سخنها کارگر شد
که سردار سپه عقلش ز سر شد
هوش مصنوعی: این عبارت به این معناست که سخنان و صحبتها به اندازهای تأثیرگذار بودند که سردار سپه دچار گیجی و سردرگمی شد.
به جمهوری علاقهمندتر شد
بنای انتشار سیم و زر شد
هوش مصنوعی: به جمهوری بیشتر علاقهمند شد و اقدام به پخش و توزیع داراییهای خود کرد.
به مبعوثان و مطبوعات و احرار
ز آقای صبا تا شیخ معمار
هوش مصنوعی: این شعر به افرادی اشاره دارد که در زمینههای مختلف مانند نویسندگی، روزنامهنگاری و معماری فعالیت دارند. به نوعی، به تلاشها و زحمات این افراد در عرصههای فرهنگی و اجتماعی اشاره شده است.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: آه که چه حسرتی دارد مسیر طولانی و دشواری که باید طی کرد.
نمایان شد تجمعهای فردی
علم در دست، گرم دوره گردی
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که مجموعهای از افراد با دانش و علم در حال جمع شدن و فعالیت هستند، و مشغول به کار و تجارت به شیوهای پرشور و فعال میباشند.
علمها سرخ و زرد و لاجوردی
عیان سرخی و پنهان رنگ زردی
هوش مصنوعی: علمها با رنگهای مختلفی مانند سرخ، زرد و لاجوردی نمایان هستند. رنگ سرخ به وضوح دیده میشود، در حالی که رنگ زرد پنهان است.
به جمهوریت ایران هوادار
ولو گشته میان کوچه بازار
هوش مصنوعی: در حمایت از جمهوری ایران، حتی اگر در میان مردم و بازارها گم شده باشد.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: آه، افسوس از سفرهای طولانی و سختیهای بسیار.
ازین افکار مالیخولیایی
به مجلس اکثریت شد هوایی
هوش مصنوعی: از این افکار نگرانکننده و غمانگیز، فضا و جو شورای اکثریت تغییر کرد.
تدین کرد خیلی بیحیایی
به یک دم بین افرادش جدایی
هوش مصنوعی: شخصی به ظاهری دارای دین و مذهب نشان میدهد، اما در واقعیت رفتارهای بیحیایی از خود بروز میدهد و باعث میشود بین مردم فاصله و جدایی ایجاد کند.
فتاد از یک هجوم نابهنجار
از آن سیلی که خورد آن مرد دیندار
هوش مصنوعی: از یک حمله ناگهانی، آن مرد دیندار به شدت آسیب دید و به زمین افتاد.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: به چه اندازه ناراحتکننده است که باید مسافتی طولانی را با زحمت زیاد طی کنیم.
از آن سیلی ولایت پر صدا شد
دکاکین بسته و غوغا بپا شد
هوش مصنوعی: به دنبال آن اتفاق مهم در حوزه حکومت، فروشگاهها بسته و هیاهو و شلوغی زیادی به وجود آمد.
به روز شنبه مجلس کربلا شد
به دولت روی اهل شهر وا شد
هوش مصنوعی: در روز شنبه، مجلس عزاداری کربلا برپا شد و چهرهی اهل شهر به شوق و شادی تغییر کرد.
که آمد در میان خلق سردار
برای ضرب و شتم و خشم وکشتار
هوش مصنوعی: کسی به جمع مردم وارد شد که فرماندهای برای زدن و خشمگین شدن و کشتن بود.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: متاسفم که برای رسیدن به هدفی دور، باید زحمات زیادی را متحمل شوم.
ز جمهوری به ما یک گام ره بود
خدا داند که این سیلی گنه بود
هوش مصنوعی: از جمهوری فقط یک گام فاصله داریم و خدا میداند که این وضعیت به خاطر خطاها و گناهان ماست.
که این سیلی زدن خدمت به شه بود
تدین خصم سردار سپه بود
هوش مصنوعی: این جمله به معنای این است که این ضربهای که به او زده شده، در واقع خدمت به شاه است و طرف مقابل، یعنی دشمن، در جایگاه سردار سپاه، خود را به نمایش گذاشته است.
رفاقت بد بود با عقرب و مار
خطر دارد چو نادان اوفتد یار
هوش مصنوعی: دوستی با دشمنان و موجودات خطرناک عاقلانه نیست، زیرا اگر کسی بیخبر و بیفکر به این دوستی ادامه دهد، ممکن است دچار دردسر و خطر شود.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: متأسفانه، سفر کردن به دور با وجود سختیها و مشکلات فراوان میتواند حسرتآور باشد.
قشونی خلق را با نیزه راندند
ولی مردم به جای خویش ماندند
هوش مصنوعی: مردم را با نیرویی همچون نیزه به جلو فشار دادند، اما آنها همچنان در جایگاه خود باقی ماندند و تغییر نکردند.
رضاخان را به جای خود نشاندند
به جای گل بر او آجر پراندند
هوش مصنوعی: رضاخان را سر جایش نشاندند و به جای گل، آجر به او دادند.
نشاید کرد با افکار پیکار
بباید خواست از مخلوق زنهار
هوش مصنوعی: بهتر است با افکار خود به جنگ نپردازید و از خالق بخواهید که شما را در برابر این افکار محافظت کند.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: اندوه آور است که در این سفر طولانی و سخت، با چالشها و دشواریهای زیادی مواجه شدهایم.
بپا شد در جماعت شور و شرها
شکستازخلقمسکیندستو سرها
هوش مصنوعی: در جمع مردم، غوغایی به پا شد و مشکلات و دردسرها بر سر و دست افراد بینوا افتاد.
رضاخان در قبال این هنرها
شنید از ناظم مجلس تشرها
هوش مصنوعی: رضاخان از ناظم مجلس درباره این هنرها نهیب و تذکرهایی شنید.
که این کارت چه بود ای مرد غدار
چرا کردی به مجلس اینچنین کار
هوش مصنوعی: ای مرد خیانتکار، چه کاری کردی که اینطور در مجلس همه را به حیرت انداختی؟
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: چه تأسفبار است برای مسیری طولانی و زحمتی که کشیدهام.
بسی پیر وجوان سر نیزه خوردند
گروهی را سوی نظمیه بردند
هوش مصنوعی: بسیاری از پیرمردان و جوانان در درگیریها آسیب دیدند و عدهای را به سمت محل انتظامی بردند.
چهل تن اندرین هنگامه مردند
برای حفظ قانون جان سپردند
هوش مصنوعی: چهل نفر در این وضعیت خطرناک جان خود را فدای حفظ قانون کردند و برای آن جان خود را از دست دادند.
دو صد تن تاکنون هستند بیمار
به ضرب ته تفنگ و زیر آوار
هوش مصنوعی: دو صد نفر تا کنون به خاطر تیراندازی و زیر آوار گرفتار شدهاند و در حالت بیمار و آسیبدیده به سر میبرند.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: ای کاش که سفر سخت و طولانی اینقدر دشوار نبود.
رضاخان شد از این حرکت پشیمان
به سعدآباد رفت از شهر تهران
هوش مصنوعی: رضا خان به خاطر این اقدام، پشیمان شد و به سعدآباد رفت و از تهران دور شد.
از آنجا شد به سوی قم شتابان
حجج بستند با او عهد و پیمان
هوش مصنوعی: از آنجا به سمت قم با شتاب حرکت کردند و معصومین با او پیمان و عهدی بستند.
که باشد بعد از این بر خلق غمخوار
ز جمهوری نگوید هیچ گفتار
هوش مصنوعی: بعد از این کسی در میان مردم نخواهد بود که نگران حال آنها باشد و درباره جمهوری چیزی نگوید.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: متأسفانه باید بگویم که این سفر طولانی و همراه با زحمت، بسیار سخت و دردناک است.
ز قم برگشت و عاقل شد ولی حیف
که گردش باز اغوا ناصر سیف
هوش مصنوعی: او از قم برگشت و به عقل و درک رسید، اما افسوس که دوباره تحت تأثیر وسوسههای ناصر سیف قرار گرفت.
به مجلس کرد توهین از سر کیف
ولیکن بیخبر بود از کم و کیف
هوش مصنوعی: با شادی و خوشحالی به جمع توهین کرد، اما بیخبر از عواقب و واقعیتهای آن بود.
که مجلس نیست با ایشان وفادار
بجز شش هفت تن بیکار و بیعار
هوش مصنوعی: مجلس و جمعیتی که با آنها هستیم، تنها دارای چند نفر وفادار است و بقیه بیکار و بیتوجه هستند.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: ای کاش این راه دور و سختیهایی که متحمل میشوم، وجود نداشت.
از او بالمره مجلس بدگمان شد
عقاید جملگی از او رمان شد
هوش مصنوعی: پس از آنکه او در مجلس حضور یافت، تمام حاضران دچار سوءظن شدند و همه نظرها نسبت به او تغییر کرد.
بسوی رود هن آخر چمان شد
همان چیزی که میدیدم همان شد
هوش مصنوعی: به سمت رودخانه، حالا همه چیز به همان شکلی که میدیدم، تبدیل شده است.
کشیده شد میان مملکت جار
که از میدان بدر رفته است سردار
هوش مصنوعی: خبر به مردم آمد که سردار از میدان جنگ گریخته است.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: متاسفانه باید بگویم که مسافت طولانی و زحمت زیاد، موجب حسرت و تاسف است.
به مجلس قاصدی از راه آمد
که اکنون تلگراف از شاه آمد
هوش مصنوعی: یک قاصد به مجلس آمد و خبر داد که پیام تلگرافی از جانب شاه فرستاده شده است.
رضاخان عزل بی اکراه آمد
شه از مجلس عقیدتخواه آمد
هوش مصنوعی: رضاخان بدون هیچ مقاومتی از مقام خود برکنار شد و در مجلس افرادی که خواهان عقاید خاصی بودند، حضور یافت.
که قانون اساسی چون شده خوار
دگر کس ملک را باید پرستار
هوش مصنوعی: وقتی که قانون اساسی معتبر و محترم نیست، دیگر کسی باید از ملک و سرزمین نگهداری کند.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: متأسفانه، از دست دادن فرصت و تلاشهای زیاد در مسیر، احساس ناراحتی و تاسف به همراه دارد.
به تعلیمات مرکز با گزافات
رسید از احمد آقا تلگرافات
هوش مصنوعی: با آموزشهای مرکز، پیامهای زیادی از احمد آقا به دست آمد.
که سرباز لرستان و مضافات
نمایند از رضاخان دفع آفات
هوش مصنوعی: سربازان لرستان و مناطق اطراف در تلاش بودند تا مشکلات و خطرات ناشی از رضاخان را برطرف کنند.
قشون غرب گردد زور سیار
سوی مرکز پی تنبیه احرار
هوش مصنوعی: نیروهای غرب به سمت مرکز میروند تا آزادیخواهان را تنبیه کنند.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: متأسفانه سفر طولانی و دشواری را باید در پیش رو داشته باشیم.
امیر لشکر شرق آن یل راد
یک اولتیماتوم از مشهد فرستاد
هوش مصنوعی: فرمانده نیروهای شرق، آن جنگجوی دلاور، یک پیام نهایی از مشهد ارسال کرد.
به مبعوثان دو روزه مهلتی داد
که آمد جیش تا فراشآباد
هوش مصنوعی: به فرستادگان پیام، دو روز مهلت دادند که به مقصد خود برسند و در این مدت کارهای خود را انجام دهند.
بباید بر مراد ما شود کار
ولی بر توپ خانی نیست آثار
هوش مصنوعی: باید کاری انجام شود که به خواستهام برسیم، اما نشانهای از موفقیت در این زمینه وجود ندارد.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: چقدر افسوس که به خاطر فاصله زیاد و سختیهای فراوان، این تلاش ها به نتیجه نرسید.
وکیلان این تشرها چون شنیدند
ز جای خوبش از وحشت پریدند
هوش مصنوعی: وکلای این تهدیدها وقتی خبر خوب او را شنیدند، از ترس جا به جا شدند و وحشت کردند.
به تنبانهای خود از ترس ریدند
نود رای موافق آفریدند
هوش مصنوعی: افراد به خاطر ترس و فشار، در تصمیمگیریها و رأیگیریها به طوری عمل کردند که به تصویب تعداد زیادی رأی مثبت رسیدند.
بر این جمعیت مرعوب گه کار
سلیمان بن محسن شد علمدار
هوش مصنوعی: این جمعیت تحت تأثیر و ترس، شاهد قدرت و مدیریت سلیمان بن محسن بودند، که در این شرایط، علمدار به نمایندگی از او عمل میکرد.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: حسرت میخورم بر راه دور و سختیهای فراوان.
ولیکن چارده مرد مصمم
نترسیدند از توپ دمادم
هوش مصنوعی: اما چهارده مرد با اراده، از صدای مهیب توپها یا انفجارها ترسی به دل راه ندادند.
به آزادی ببسته عهد محکم
اقلیت از ایشان شد فراهم
هوش مصنوعی: اقلیت با عزم و اراده قوی به آزادی دست یافته و به توافقی محکم رسیدهاند.
وطنخواهی از ایشان گشت پادار
رضاخان را زبون کردند ازین کار
هوش مصنوعی: حمایت از وطندوستی باعث شد تا نیروهای متخاصم رضاخان را به خواری وادار کنند.
دریغ از راه دور و رنج بسیار
هوش مصنوعی: متأسفانه، مسیر طولانی و زحمتی که کشیدیم، هدر رفته است.