گنجور

اعلان جنگ

مه شوال بیاراست سپاهی ز انجم
داد دیشب به مه روزه یک اولتیماتوم
گفت بایکوت عمومی را بردار ز خم
در خمخانه کن آزاد به روی مردم
هم خود از ملک ده استعفا تا پاس نهم
ورنه ار پاس دهم باش خود آماده به جنگ
کرد عید رمضان بر زبرتخت جلوس
ز می و مطربش اردو، زنی و چنگش کوس
تاخت برروزه چوبربابل جیش سیروس
یا چو بر شهر «‌لیژ» لشکر جرار پروس
رمضان کرد چو بلژیک رخ از کینه عبوس
گشت تسلیم و بیفکند ز کف توپ وتفنگ
روزه چون صرب‌ بلرزند زبیم کیفر
عید شوال چو اطریش بزد کوس ظفر
لشکری راند که جوید ز عدو کین پسر
رمضان جای تهی کرد و شد از پیش بدر
بر سپاه رمضان توپ وی افکند شرر
بلگراد آسا بر شد ز مه روزه غرنگ
خیل زهاد ریایی چو سپاه بلژیک
داده سرمایه و با آه و اسف گشته شریک
عرشه ی منبر، خالی و شبستان تاریک
خلق از روزه گریزند ز دور و نزدیک
اهل تدلیس فراری شده ز اهل پلتیک
همچنان کز سپه آلمان اردوی فرنگ
ملک ایران احمدشه پاکیزه سرشت
که به پیشانیش ایزد خط انصاف نوشت
تاکه این شاه به سرتاج جهانبانی هشت
کار نیکو شد و هرگز نشود نیکو زشت
ملک ازو گردد معمورتر از باغ بهشت
خاک ازو گردد آبادتر از خاک فرنگ
تا اجانب را با هم سر کین است و نقار
باید این شاه به اصلاح وطن بندد کار
چاره ی خستگی ملک کند زین دو سه چار
صنعت و علم و تجارت شرف و مجد و وقار
راه‌آهن که ازو ملک شود با مقدار
عدل و دانش که ازو خاک شود سنگین سنگ

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: مسمط
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مه شوال بیاراست سپاهی ز انجم
داد دیشب به مه روزه یک اولتیماتوم
هوش مصنوعی: ماه شوال با زیبایی خاصی درخشید و ستاره‌ها به مانند سپاهی بر افراشته‌اند. دیشب، ماه به روزه اشاره‌ای کرد و پیامی جدی و قاطع به او ارائه داد.
گفت بایکوت عمومی را بردار ز خم
در خمخانه کن آزاد به روی مردم
هوش مصنوعی: به او گفتند که محدودیت‌های کلی را بردار و در فضای آزاد و بدون قید و شرط، با مردم ارتباط برقرار کن.
هم خود از ملک ده استعفا تا پاس نهم
ورنه ار پاس دهم باش خود آماده به جنگ
هوش مصنوعی: از این سرزمین خود را کنار می‌کشم تا از آن محافظت کنم، وگرنه اگر از آن دفاع کنم، خود را برای نبرد آماده می‌کنم.
کرد عید رمضان بر زبرتخت جلوس
ز می و مطربش اردو، زنی و چنگش کوس
هوش مصنوعی: در روز عید رمضان بر تخت تو نشسته، در حالی که در کنار تو ساز و آواز و می‌نوشی به راه است و شادی و سرور جاری است.
تاخت برروزه چوبربابل جیش سیروس
یا چو بر شهر «‌لیژ» لشکر جرار پروس
هوش مصنوعی: در این بیت به نبرد و حمله به دو مکان مختلف اشاره شده است. ابتدا به حمله‌ی یک قهرمان به روزه و سپس به لشکرکشی به شهر «لیژ» اشاره شده است. این تصویرها نمایانگر قهرمانی و اسطوره‌ای بودن افراد در زمان جنگ‌ها و نبردهای بزرگ است.
رمضان کرد چو بلژیک رخ از کینه عبوس
گشت تسلیم و بیفکند ز کف توپ وتفنگ
هوش مصنوعی: در ماه رمضان، مانند بلژیک که به خاطر کینه و دشمنی، چهره‌ای عبوس و غمگین دارد، تسلیم شده و سلاح‌ها و ابزار جنگی را کنار گذاشت.
روزه چون صرب‌ بلرزند زبیم کیفر
عید شوال چو اطریش بزد کوس ظفر
هوش مصنوعی: وقتی روزه‌داران به خاطر ترس از عواقب کارهایشان لرزان می‌شوند، روز عید شوال مثل پیروزی بزرگ و جشن برپا می‌شود.
لشکری راند که جوید ز عدو کین پسر
رمضان جای تهی کرد و شد از پیش بدر
هوش مصنوعی: لشکری به راه افتاد تا به دنبال دشمن برود و انتقام بگیرد. پسر رمضان، مکان را خالی کرد و به جلو رفت.
بر سپاه رمضان توپ وی افکند شرر
بلگراد آسا بر شد ز مه روزه غرنگ
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به تصویرسازی فضایی خاص از ماه رمضان پرداخته است. او می‌گوید که در این ماه، مانند توپ بلگراد که آتش را پرتاب می‌کند، برخی از نشانه‌ها و روحیه‌های ویژه به آسانی نمایان می‌شوند. همچنین، به طلوع ماه رمضان و شروع روزه‌خواری نیز اشاره شده که با شور و نشاط خاصی همراه است. این توصیف حس دل‌انگیزی از آغاز این ماه مبارک را منتقل می‌کند.
خیل زهاد ریایی چو سپاه بلژیک
داده سرمایه و با آه و اسف گشته شریک
هوش مصنوعی: جمعیت زاهدان غیرصادق مانند سپاه بلژیک سرمایه‌گذاری کرده‌اند و با حسرت و اندوه، به نحوی در کارها شریک شده‌اند.
عرشه ی منبر، خالی و شبستان تاریک
خلق از روزه گریزند ز دور و نزدیک
هوش مصنوعی: منبر خالی است و شبستان تاریک؛ مردم از دور و نزدیک از روزه گرفتن فرار می‌کنند.
اهل تدلیس فراری شده ز اهل پلتیک
همچنان کز سپه آلمان اردوی فرنگ
هوش مصنوعی: کسانی که در فریب و نیرنگ مهارت دارند، از گردانندگان سیاست فرار کرده‌اند، همان‌طور که لشکر آلمان از سپاه اروپاییان دور شده است.
ملک ایران احمدشه پاکیزه سرشت
که به پیشانیش ایزد خط انصاف نوشت
هوش مصنوعی: پادشاه ایران، احمدشاه، شخصیت باصفات و نیک‌سرشتی دارد که خداوند در پیشانی‌اش نشانه عدالت را نوشته است.
تاکه این شاه به سرتاج جهانبانی هشت
کار نیکو شد و هرگز نشود نیکو زشت
هوش مصنوعی: تا زمانی که این پادشاه بر تخت نشسته و جهان را اداره می‌کند، هشت عمل نیکو انجام می‌شود و هیچ چیز زشت و ناپسند نمی‌تواند به نیکی تبدیل شود.
ملک ازو گردد معمورتر از باغ بهشت
خاک ازو گردد آبادتر از خاک فرنگ
هوش مصنوعی: یعنی به واسطه او، پادشاهی و سلطنتی به‌وجود می‌آید که از باغ‌های بهشت سرسبزتر است و زمین و سرزمین‌هایی که او دارد، آبادتر از خاک اروپا می‌شود.
تا اجانب را با هم سر کین است و نقار
باید این شاه به اصلاح وطن بندد کار
هوش مصنوعی: در شرایطی که دشمنان همواره در حال ایجاد تنش و آشفتگی هستند، این پادشاه باید به اصلاح وضع وطن و سامان‌دهی امور بپردازد.
چاره ی خستگی ملک کند زین دو سه چار
صنعت و علم و تجارت شرف و مجد و وقار
هوش مصنوعی: راه حل خستگی و بی‌حوصلگی در این است که به جای دو سه صنعت و علم و تجارت، به جستجوی شرافت، عظمت و احترام بپردازیم.
راه‌آهن که ازو ملک شود با مقدار
عدل و دانش که ازو خاک شود سنگین سنگ
هوش مصنوعی: اگر مسیری (راه‌آهن) به وجود آید که با رعایت عدل و علم برقرار شود، سرزمین‌ها و ملک‌ها به شکوفایی می‌رسند، اما اگر این مسیر باشکوه به ستم و نادانی آراسته شود، سرزمین‌ها به خاک و ویرانی می‌رسند.