گنجور

شمارهٔ ۳۰ - سی لحن موسیقی

شنیدم باربد در بزم خسرو
به هر نوبت سرودی نغمه‌ای نو
سرودی نغمه با چنگ دلاویز 
وزان خوش داشتی اوقات پرویز
شمار جمله الحانی که پیوست
بُدی‌درسال‌شمسی‌سیصدوشست
فزون زبن، پنجگه بودی ز دنبال
که خواندندی به جشن آخر سال
از آن الحان خوش‌، سی لحن نامی
به شعر خویش آورده نظامی
به اندک اختلاف آن لحن‌ها را
به‌هر فرهنگ خواهی جست‌، یارا
نخست «‌آرایش خورشید» بوده
دوم «‌آیین جمشید» ستوده
سوم «‌اورنگی‌» است ای یار دیرین
چهارم است نامش «‌باغ شیرین‌»
به پنجم هست «‌تخت طاقدیسی‌»
توانی نیزبی نسبت نویسی
ششم را «‌حقه کاوس‌» شد نام
به‌هفتم «‌راح روح‌» است ای دلارام
دگرگوبد که‌آن‌خود«‌راه‌روح‌» است
کزان ره روح رامش را فتوح است
گمانم کاین دو تازی لحن از الحان
بود تفسیر لفظ «‌رامش جان‌»
ور از سی لحن‌، لحنی کمتر آید
به جایش لحن «‌فرخ روز» شاید
نظامی هم بر این آهنگ رفته است
که فرخ روزرا لحنی گرفته است
بود هشتم همانا «‌رامش جان‌»
به‌جای جان‌،‌جهان هم‌خواند بتوان
نهم را «‌سبزه در سبزه‌» ستودند
دهم را نام «‌سروستان‌» فزودند
نوای یازده «‌سرو سهی‌» دان
فرامش کردنش ازکو تهی دان
سرود هشت و چارم را خردمند
به «‌شادروان مرواربد» افکند
شمار سیزده «‌شبدیز» نامست
«‌شب فرخ‌» شب ماه تمام است
سرود «‌قفل رومی‌» پانزده دان
ده‌و شش « کنج بادآور» همی خوان
چو « گنج ساخته‌» باشد ده و هفت
که گنج سوخته هم درقلم رفت
به‌هجده « کین ایرج‌» می‌زند جوش
وزان پس نوزده « کین سیاووش»
دو ده را «‌ماه برکوهان‌» نشانه
بود یک بیست نامش «‌مشکدانه‌»
بود «‌مروای نیک‌» اندر دو و بیست
همان‌سه‌بیست‌نامش‌«‌مشکمالی‌» است
به چار و بیست باشد «‌مهرگانی‌»
که خوانندش گروهی، مهربانی
به‌پنج و بیست «‌ناقوس‌» است آری
پس آنگه بیست با شش «‌نوبهاری‌»
به‌هفت‌وبیست‌«‌نوشین‌باده‌»‌بگسار
به‌هشت‌و بیست‌رخ بر «‌نیمروز» آر
بود «‌نخجیرگان‌» لحن نه و بیست
همش قولی دگر نخجیرگانی است
سی‌ام‌ره‌« گنج گاو»‌است ای‌خردمند
که او راگنج گاوان نیز خوانند
همش خوانند برخی گنج کاوس
بود این هر سه ره با ذوق مانوس
نظامی حذف کرد «‌آیین جمشید»
ز «‌راح روح‌» هم دامن فروچید
هم افکندن از میانه «‌نوبهاری‌»
پس‌آنگه‌ساخت لحنی چار، جاری
نخستین کرد یاد از «‌ساز نوروز»
که باشد نوبهار آنجا ز نوروز
سوم را نام «‌فرخ‌روز» داده
دگر « کیخسروی‌» نامی نهاده
چو در این شعرها دقت فزایی
توخود سی لحن را از بر نمایی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شنیدم باربد در بزم خسرو
به هر نوبت سرودی نغمه‌ای نو
هوش مصنوعی: شنیدم که باربد در جشن خسرو هر بار آهنگی تازه می‌نواخته است.
سرودی نغمه با چنگ دلاویز 
وزان خوش داشتی اوقات پرویز
هوش مصنوعی: آواز دلنشینی با ساز زیبایی نواخته شد و تو از آن لذت می‌بردی و اوقات خوب و خوشی را سپری می‌کردی.
شمار جمله الحانی که پیوست
بُدی‌درسال‌شمسی‌سیصدوشست
هوش مصنوعی: در سال شمسی ۳۶۵ روز، تو بارها و بارها به قطعات موسیقی زیبا و گوناگون گوش سپرده‌ای.
فزون زبن، پنجگه بودی ز دنبال
که خواندندی به جشن آخر سال
هوش مصنوعی: در آخر سال، گروهی از افراد به جشن می‌آمدند و آنها را به جمعی بزرگتر ملحق می‌کردند.
از آن الحان خوش‌، سی لحن نامی
به شعر خویش آورده نظامی
هوش مصنوعی: نظامی از دل‌نشین‌ترین و زیباترین ملودی‌ها، سی لحن مشهور را به شعرهای خود اضافه کرده است.
به اندک اختلاف آن لحن‌ها را
به‌هر فرهنگ خواهی جست‌، یارا
هوش مصنوعی: با کمی تفاوت در آن صداها، می‌توانی هر فرهنگ را جستجو کنی، ای یار.
نخست «‌آرایش خورشید» بوده
دوم «‌آیین جمشید» ستوده
هوش مصنوعی: در ابتدا، زیبایی و درخشش خورشید به تصویر کشیده شده است و سپس به ستایش و احترام به آیین جمشید و فرهنگ او پرداخته می‌شود.
سوم «‌اورنگی‌» است ای یار دیرین
چهارم است نامش «‌باغ شیرین‌»
هوش مصنوعی: دوست قدیمی، سومین مورد به «اورنگ» اشاره دارد و چهارمین مورد نامش «باغ شیرین» است.
به پنجم هست «‌تخت طاقدیسی‌»
توانی نیزبی نسبت نویسی
هوش مصنوعی: چهارمین و پنجمین عناصر به قدری شگفت‌انگیز هستند که حتی نمی‌توان بدون اشاره به آن‌ها به نوشتن ادامه داد.
ششم را «‌حقه کاوس‌» شد نام
به‌هفتم «‌راح روح‌» است ای دلارام
هوش مصنوعی: ششم به نام «حقه کاوس» شناخته می‌شود و به هفتم «راح روح» می‌گویند، ای محبوب من.
دگرگوبد که‌آن‌خود«‌راه‌روح‌» است
کزان ره روح رامش را فتوح است
هوش مصنوعی: در مسیر زندگی، راهی وجود دارد که به روح انسان می‌انجامد و این راه، به روح آرامشی ویژه می‌بخشد.
گمانم کاین دو تازی لحن از الحان
بود تفسیر لفظ «‌رامش جان‌»
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که این دو صدا و آهنگ، تفسیر و بیانگر معنای واژه «رامش جان» هستند.
ور از سی لحن‌، لحنی کمتر آید
به جایش لحن «‌فرخ روز» شاید
هوش مصنوعی: اگر از سی نوع طرز بیان، یکی کمتر به گوش برسد، ممکن است طرز بیان خوش و دل‌نشین «فرخ روز» جایگزین آن شود.
نظامی هم بر این آهنگ رفته است
که فرخ روزرا لحنی گرفته است
هوش مصنوعی: نظامی نیز به این موضوع پرداخته و فرخ‌روز را با لحن خاصی توصیف کرده است.
بود هشتم همانا «‌رامش جان‌»
به‌جای جان‌،‌جهان هم‌خواند بتوان
هوش مصنوعی: هشتمین یعنی «رامش جان» که می‌تواند به جای «جان»، «جهان» هم تفسیر شود.
نهم را «‌سبزه در سبزه‌» ستودند
دهم را نام «‌سروستان‌» فزودند
هوش مصنوعی: نخستین را به خاطر سبزه‌هایش ستایش کردند و دومی را به خاطر نام سروستانش برتری دادند.
نوای یازده «‌سرو سهی‌» دان
فرامش کردنش ازکو تهی دان
هوش مصنوعی: آوای یازده درخت بلند و زیبا را بشناس و فراموش نکن که از دل کوه به بیرون آمده‌اند.
سرود هشت و چارم را خردمند
به «‌شادروان مرواربد» افکند
هوش مصنوعی: هشت و چهل شعر من را فردی عاقل به «شادروان مرواربد» سپرد.
شمار سیزده «‌شبدیز» نامست
«‌شب فرخ‌» شب ماه تمام است
هوش مصنوعی: شمار سیزده، شب شبدیز نام دارد و این شب، شبی مبارک و متعلق به ماه کامل است.
سرود «‌قفل رومی‌» پانزده دان
ده‌و شش « کنج بادآور» همی خوان
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به شعری است که موضوعاتی از قبیل رومی و تجربه‌های موردی را در یک فضای خاص بازگو می‌کند. همچنین، کلمه «بادآور» به نوعی احساس یا حالتی نسبت به محیط و شرایط اشاره دارد. در مجموع، تصویرسازی هنرمندانه‌ای از روش‌های مختلف یادآوری و تصویرسازی در زندگی را به تصویر می‌کشد.
چو « گنج ساخته‌» باشد ده و هفت
که گنج سوخته هم درقلم رفت
هوش مصنوعی: وقتی که ثروت و دارایی به خوبی جمع‌آوری شده باشد، حتی اگر بخشی از آن نیز از بین رفته باشد، باز هم ارزش و اهمیت آن حفظ می‌شود.
به‌هجده « کین ایرج‌» می‌زند جوش
وزان پس نوزده « کین سیاووش»
هوش مصنوعی: در هجده سالگی، خونخواهی ایرج آغاز می‌شود، و پس از آن، در نوزده سالگی، خونخواهی سیاوش به وقوع می‌پیوندد.
دو ده را «‌ماه برکوهان‌» نشانه
بود یک بیست نامش «‌مشکدانه‌»
هوش مصنوعی: دو ده را که در کنار هم قرار گرفته‌اند، نشانی از زیبایی و شکوه دارند. در این میان، یک نام خاص به یادگار مانده است که به زیبایی و جذابیت آنها اشاره می‌کند.
بود «‌مروای نیک‌» اندر دو و بیست
همان‌سه‌بیست‌نامش‌«‌مشکمالی‌» است
هوش مصنوعی: در بین دو عدد بیست، معنای نیک بودن و کمال، در واقع به نام «مشکمالی» اشاره دارد.
به چار و بیست باشد «‌مهرگانی‌»
که خوانندش گروهی، مهربانی
هوش مصنوعی: ماه مهر که به بیست روز می‌رسد، نشانه‌ای از مهر و دوستی است و گروهی در این روز آن را جشن می‌گیرند، به معنای اینکه این روز یادآور محبت و مهربانی است.
به‌پنج و بیست «‌ناقوس‌» است آری
پس آنگه بیست با شش «‌نوبهاری‌»
هوش مصنوعی: این جمله به این معنی است که با وجود تعداد محدودی از حوادث یا رویدادها، هنوز تنوع و جالبی در آن‌ها وجود دارد. در واقع، اشاره به این دارد که با وجود محدودیت‌ها، می‌توان از آن‌ها درک عمیق‌تری داشت یا لذت برد.
به‌هفت‌وبیست‌«‌نوشین‌باده‌»‌بگسار
به‌هشت‌و بیست‌رخ بر «‌نیمروز» آر
هوش مصنوعی: به یاد داشته باش که جوانی و روزهای خوش را با رهایی و شادمانی سپری کنی و در میانه روز که نور خورشید در اوج است، جذابیت و زیبایی را در خود متجلی کنی.
بود «‌نخجیرگان‌» لحن نه و بیست
همش قولی دگر نخجیرگانی است
هوش مصنوعی: در گذشته، شکارچیان با شیوه‌ها و آوازهای خاصی به شکار می‌پرداختند، اما اکنون این روش‌ها تغییر کرده و به شکل و فرم جدیدی درآمده است.
سی‌ام‌ره‌« گنج گاو»‌است ای‌خردمند
که او راگنج گاوان نیز خوانند
هوش مصنوعی: در اینجا به یک مکان یا مفهوم اشاره می‌شود که به‌طور خاص به گنج یا ثروتی در ارتباط با گاوها مرتبط است. این گنج به‌دلیل اهمیت گاوها در زندگی و فرهنگ آن دوران به عنوان نماد ثروت شناخته می‌شود و به آن نامی خاص داده شده است.
همش خوانند برخی گنج کاوس
بود این هر سه ره با ذوق مانوس
هوش مصنوعی: برخی از افراد همیشه درباره گنج کاوس صحبت می‌کنند و این سه راه، به شکلی دلپذیر و دوست‌داشتنی با یکدیگر در ارتباط هستند.
نظامی حذف کرد «‌آیین جمشید»
ز «‌راح روح‌» هم دامن فروچید
هوش مصنوعی: نظامی از آیین جمشید کناره‌گیری کرد و از راه معنویات نیز دست برداشت.
هم افکندن از میانه «‌نوبهاری‌»
پس‌آنگه‌ساخت لحنی چار، جاری
هوش مصنوعی: در این بیت به زیبایی فصل بهار اشاره شده است. شاعر از نوعی تغییر و تحول صحبت می‌کند که در بهار اتفاق می‌افتد. او به نحوی از طبیعت و زیبایی‌های آن سخن می‌گوید که همه چیز در این فصل دوباره زنده می‌شود و جان تازه‌ای می‌گیرد. در واقع، بهار با رنگ‌ها و صداهای تازه‌اش، زندگی را به جریان می‌اندازد و لحنی جدید و دل‌نشین به دنیا می‌بخشد.
نخستین کرد یاد از «‌ساز نوروز»
که باشد نوبهار آنجا ز نوروز
هوش مصنوعی: در آغاز به یاد «ساز نوروز» می‌افتد، که در آنجا بهار تازه‌ای زنده می‌شود که مربوط به نوروز است.
سوم را نام «‌فرخ‌روز» داده
دگر « کیخسروی‌» نامی نهاده
هوش مصنوعی: سومین شخصیت یا واقعه‌ای که سخن از آن می‌رود، «فرخ‌روز» نامیده شده و شخصیت یا واقعه دیگری هم به نام «کیخسرو» شناخته می‌شود.
چو در این شعرها دقت فزایی
توخود سی لحن را از بر نمایی
هوش مصنوعی: اگر به این اشعار به دقت توجه کنی، می‌توانی به راحتی سی لحن مختلف را از حفظ یاد بگیری.

حاشیه ها

1393/12/22 20:02
ناشناس

سرودی نغمه با چنگ دلاویز

1393/12/22 20:02
احد قربانی دهناری

فزون زین، پنجگه بودی ز دنبال

چهارم راست نامش «‌باغ شیرین‌»
دگر گوید که‌ آن ‌خود «‌راه‌روح‌» است
به‌جای جان‌، ‌جهان هم، ‌خواند بتوان
فرامش کردنش از کوتهی دان
به «‌شادروان مروارید» افکند
ده‌ و شش « گنج بادآور» همی خوان
هم افکند از میانه «‌نوبهاری‌»
نخستین کرد یاد از «‌ساز نوروز»
که باشد نوبهار آنجا ز نوروز
پس آنگه «غنچۀ کبک دری» گفت
ندانم از کجا این لحن بشنفت
سوم را نام «‌فرخ‌ روز» داده
دگر « کیخسروی‌» نامی نهاده