گنجور

وادی‌ السباع

بیشه‌ای بود در آن نزدیکی
شهره در موحشی و تاریکی
بود معروف به وادیّ سباع
واندر آن از دد و از دام انواع
وادیئی‌ هول و خطرناک و مخوف
همچو دوزخ به مخافت معروف
آب در زیرو نیستان به زبر
درس ده خار بنانی کب دگر
آن نیستان که درو مرگ چونی
رسته و بسته کمر در ره وی
کردی ار غول در آن بیشه گذار
گم شدی در خم و پیچ نیزار
دیولاخی که در آن ورطه ز هول
دیو بر خویش دمیدی لاحول
باغ‌وحشی نه که ملکی ز وحوش
هر طرف ‌وحشیئی‌ افکنده ‌خروش
جنگلی پیرتر از دهر سپنج
چین به‌ رخساره‌اش از مار شکنج
چون فلک دامن پهناور او
دیدهٔ گرک به شب اختر او
هر طرف شیر نری نعره‌زنان
نعره‌اش زهره دَرِ پیل تنان
محضر قتل جوانان دلیر
جای مهرش اثر پنجهٔ شیر
فرش راهش ستخوان‌های کهن
دنده و جمجمه و ساق و لگن
کرده بر خاربنش جوجه‌، غراب
آشیان بسته به تلهاش‌، عقاب
مرزش از صدمت دندان گراز
هر قدم کرده دهان گله باز
روی هر سنگ، ددی صدرنشین
پشت هر بوته‌، پلنگی به کمین
از هر اشکفتی و سمجی‌، پیدا
اژدری هائل و ماری شیدا
اژدهایش ز سر شاخ بلند
گشته برگردن زرّافه کمند
شیرکُپیش بجسته به نبرد
بزده یک‌تنه بر مرکب و مرد
ببر بشکسته گوزنان به شکار
میزبان گشته به یوز و کفتار
هر طرف جانوری در تک و تاز
کرده گردن ز پی طعمه دراز
روز، هریک به کناری رفته
هر ددی در بن خاری خفته
شب‌، برون آمده از بهر شکار
بسته بر راهروان راه گذار

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بیشه‌ای بود در آن نزدیکی
شهره در موحشی و تاریکی
هوش مصنوعی: در آن نزدیکی جنگلی وجود داشت که به خاطر فضای ترسناک و تاریکش، معروف بود.
بود معروف به وادیّ سباع
واندر آن از دد و از دام انواع
هوش مصنوعی: در اینجا به مکانی اشاره شده که به خاطر وجودگونه‌های وحشی و حیوانات متعدد مشهور است. در این وادی، دیدن حیوانات درنده و دام‌های مختلف هم رواج دارد.
وادیئی‌ هول و خطرناک و مخوف
همچو دوزخ به مخافت معروف
هوش مصنوعی: جایگاهی ترسناک و خطرناک مانند جهنم که به وحشت آن شناخته شده است.
آب در زیرو نیستان به زبر
درس ده خار بنانی کب دگر
هوش مصنوعی: در زیر نیستان، آب وجود دارد و خارهایی که در بالای آن هستند، نشان از تلاش و زحمت یک حرفه‌ای می‌دهد تا به کار خود ادامه دهند و در مسیر رشد و پیشرفت گام بردارند.
آن نیستان که درو مرگ چونی
رسته و بسته کمر در ره وی
هوش مصنوعی: در آن باغی که مرگ، یکی از چرخ‌های زندگی است، وجود دارد و هر که در این راه گام برمی‌دارد، به نوعی در زنجیر سرنوشت خود قرار دارد.
کردی ار غول در آن بیشه گذار
گم شدی در خم و پیچ نیزار
هوش مصنوعی: اگر در آن جنگل بزرگ، غولی راه را گم کند، به راحتی در پیچ و خم‌های نیستان گم خواهد شد.
دیولاخی که در آن ورطه ز هول
دیو بر خویش دمیدی لاحول
هوش مصنوعی: در جایی که ترس و وحشت به شدت وجود دارد، کسی از شدت وحشت ناتوان و درمانده شده است.
باغ‌وحشی نه که ملکی ز وحوش
هر طرف ‌وحشیئی‌ افکنده ‌خروش
هوش مصنوعی: این متن به توصیف جایی می‌پردازد که مانند باغ‌وحش از جانب موجودات وحشی پر شده است. در اطراف، صدای این حیوانات به گوش می‌رسد و فضا را پر از هیجان و سر و صدا کرده است. به نوعی به نظر می‌رسد که این مکان نه تنها عادی نیست، بلکه برعکس، تجربه‌ای شگفت‌آور و هیجان‌انگیز را به نمایش می‌گذارد.
جنگلی پیرتر از دهر سپنج
چین به‌ رخساره‌اش از مار شکنج
هوش مصنوعی: در این وصف، چهرهٔ شخصی به تصویر کشیده می‌شود که به شدت از آثار زمان و تجربه‌های سخت زندگی آسیب دیده است. خطوط و چین و چروک‌های روی صورت او نشانه‌های آشکار زخم‌ها و دشواری‌هایی است که در طول عمرش متحمل شده است. این تصویر به نوعی نشان‌دهندهٔ زحمت‌ها و چالش‌هایی است که انسان‌ها در زندگی با آن‌ها روبرو می‌شوند.
چون فلک دامن پهناور او
دیدهٔ گرک به شب اختر او
هوش مصنوعی: زمانی که آسمان گسترده او را مشاهده می‌کنم، دیدگانم مانند چشمان گرگ در شب به ستاره‌های او خیره می‌شوند.
هر طرف شیر نری نعره‌زنان
نعره‌اش زهره دَرِ پیل تنان
هوش مصنوعی: در هر سو، شیر نر با صدای غرشش، ترس و وحشت به دل پهلوانان می‌اندازد.
محضر قتل جوانان دلیر
جای مهرش اثر پنجهٔ شیر
هوش مصنوعی: جایگاه کشتن جوانان شجاع، نشان انگشتان شیر را دارد.
فرش راهش ستخوان‌های کهن
دنده و جمجمه و ساق و لگن
هوش مصنوعی: فرش زیر پایش از استخوان‌های قدیمی انسان‌ها تشکیل شده است که شامل دنده، جمجمه، ساق و لگن می‌شود.
کرده بر خاربنش جوجه‌، غراب
آشیان بسته به تلهاش‌، عقاب
هوش مصنوعی: جوجه‌، نرو بر روی خار بنشسته، چرا که در این آشیان، گنجشک، عقاب را به خاطر بلندی‌اش دعوت کرده است.
مرزش از صدمت دندان گراز
هر قدم کرده دهان گله باز
هوش مصنوعی: هر بار که تو آسیب می‌زنی، مرزهایم را به خطر می‌اندازی و دهان گله را باز می‌کنی.
روی هر سنگ، ددی صدرنشین
پشت هر بوته‌، پلنگی به کمین
هوش مصنوعی: بر روی هر سنگی، یک ببر نشسته و در پشت هر بوته‌ای، یک پلنگ در حال کمین کردن است.
از هر اشکفتی و سمجی‌، پیدا
اژدری هائل و ماری شیدا
هوش مصنوعی: از هر محلی که نگاه کنی، موجودی خطرناک و ترسناک پیدا می‌شود، چه به شکل اژدها باشد و چه به شکل ماری فریبنده.
اژدهایش ز سر شاخ بلند
گشته برگردن زرّافه کمند
هوش مصنوعی: اژدها با سر بزرگ و شاخ‌های بلندش به دور گردن زرافه کمند انداخته است.
شیرکُپیش بجسته به نبرد
بزده یک‌تنه بر مرکب و مرد
هوش مصنوعی: شیر جنگجو به میدان نبرد آمده و به تنهایی بر روی اسب‌اش در حال نبرد است.
ببر بشکسته گوزنان به شکار
میزبان گشته به یوز و کفتار
هوش مصنوعی: ببر زخمی به شکار میزبان رفته و به جای خود یوز و کفتار را دیده است.
هر طرف جانوری در تک و تاز
کرده گردن ز پی طعمه دراز
هوش مصنوعی: در هر سو، حیوانات در جنب و جوش هستند و گردن‌هایشان را برای پیدا کردن طعمه دراز می‌کنند.
روز، هریک به کناری رفته
هر ددی در بن خاری خفته
هوش مصنوعی: روز، هر کس به گوشه‌ای رفته و هر کسی در خواب خودش در جایی پنهان شده است.
شب‌، برون آمده از بهر شکار
بسته بر راهروان راه گذار
هوش مصنوعی: شب برای شکار بیرون آمده و در راه‌ها بر مسافران و گذرندگان نظارت دارد.

حاشیه ها

مصراع دوم بیت:
آب در زیر و نیستان به زبر...
چنین درست است:
در شده خار بنان یک به دگر
یعنی انبوه بوته های خار در هم فرو رفته بود.