بخش ۸۱ - در صفت پاسبان
پاسبان باید از نژاد اصیل
تا کند عیب خلق را تعدیل
پاسبان دوستدار خلق بود
رهبر و غمگسار خلق بود
پاسبان باید آدمیزاده
مشفق و نیکخوی و آزاده
پاسبان گر نه بینیاز بود
دست او هر طرف دراز بود
رشوهخواره نه پاسبان باشد
بلکه او شبرو و عوان باشد
روز روشن میانهٔ برزن
چارقد برکشیدن از سر زن
در بر خلق مویش آشفتن
لت زدن، زشت و ناسزا گفتن
پای ببریدن از پی پاپوش
یا پی گوشواره کندن گوش
نه سزاوار پاسبانانست
کاین عمل شیوهٔ عوانانست
کارشان نیست در خلا و ملا
جز که جفت و جلا و بند و بلا
عامه دزدند و ابله و بدروز
پاسبان نیز قوز بالاقوز
کار اهل صلاح و ستر و عفاف
هستمشکلدراینبزرگ مصاف
بخش ۸۰ - داستان انقلاب خراسان: و آن قضایا که در خراسان بودبخش ۸۲ - گفتار دهم در صفت زن گوید: چادر و رویبند خوب نبود
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پاسبان باید از نژاد اصیل
تا کند عیب خلق را تعدیل
هوش مصنوعی: نگهبان باید از نسل برگزیده باشد تا بتواند نقصهای انسانها را اصلاح کند.
پاسبان دوستدار خلق بود
رهبر و غمگسار خلق بود
هوش مصنوعی: رهبر، نگهبان محبت مردم بود و دردها و غمهای آنها را نیز میکاشت.
پاسبان باید آدمیزاده
مشفق و نیکخوی و آزاده
هوش مصنوعی: نگهبان باید انسانی باشد مهربان، نیکوکار و آزاداندیش.
پاسبان گر نه بینیاز بود
دست او هر طرف دراز بود
هوش مصنوعی: اگر نگهبان نیازمند نبود، دستش به هر سو دراز میشد.
رشوهخواره نه پاسبان باشد
بلکه او شبرو و عوان باشد
هوش مصنوعی: کسی که رشوه میگیرد، نمیتواند حافظ و نگهبان باشد، بلکه او به مانند یک دزد شب و دستیار اوست.
روز روشن میانهٔ برزن
چارقد برکشیدن از سر زن
هوش مصنوعی: در روز روشن، در وسط خیابان، زنی که روسریاش را از سر برمیدارد.
در بر خلق مویش آشفتن
لت زدن، زشت و ناسزا گفتن
هوش مصنوعی: در میان مردم، به خاطر موهایش به هم ریخته، رفتار زشت و بیاحترامی میکنند و ناسزا میگویند.
پای ببریدن از پی پاپوش
یا پی گوشواره کندن گوش
هوش مصنوعی: کسی که بخواهد به خاطر چیزی پیش پا افتاده، خود را دچار زحمت و دردسر کند، مثل اینکه برای خریدن یک کفش یا گوشواره، پاهایش را قطع کند.
نه سزاوار پاسبانانست
کاین عمل شیوهٔ عوانانست
هوش مصنوعی: این عمل مناسب کسی نیست که در مقام پاسبانی قرار دارد، زیرا شیوهای است شایستهی افراد ناتوان و فاقد مسئولیت.
کارشان نیست در خلا و ملا
جز که جفت و جلا و بند و بلا
هوش مصنوعی: کار آنها در دنیا جز پیوند و دوری، و مسائل خوشبختی و مشکلات نیست.
عامه دزدند و ابله و بدروز
پاسبان نیز قوز بالاقوز
هوش مصنوعی: مردم عادی نادان و دزد هستند و حتی نگهبانان نیز از این وضعیت بیخبرند و در واقع، خودشان مشکلآفریناند.
کار اهل صلاح و ستر و عفاف
هستمشکلدراینبزرگ مصاف
هوش مصنوعی: عمل نیکوکاران و افراد با حیا و عفیف، در این نبرد بزرگ دشوار است.

ملکالشعرا بهار