بخش ۸۰ - داستان انقلاب خراسان
و آن قضایا که در خراسان بود
هم ز جهل پلیس نادان بود
که به یک روز پاسبان بلد
راند قانون به مردم مشهد
کرد نسخ کله بهانهٔ خوبش
شد بهدنبال آب و دانهٔ خوبش
به گمانش که کاری آسانست
لیک غافل که این خراسانست
مردمانی به کار دین پابست
همه پابند آن شعارکه هست
خلق کممایه و کلاه گران
شدت پاسبان مزید بر آن
رستهها بسته گشت و غوغا شد
انقلابی عظیم برپا شد
گرد گشتند خلق در مسجد
بهر پاس شعار خویش بجد
تلگرافی به شه فرستادند
کس بدان پیشگه فرستادند
شه ندانست عیب کار کجاست
چون ندانست، گمشد از ره راست
داد فرمان که قتلعام کنند
کارشان در شبی تمام کنند
لشگری گردشان گرفت به شب
برشد ازآن حظیره بانگ و جلب
پاسبان و سپاهی از هر سوی
با فقیران شدند روباروی
بگرفتندشان به تیغ و به تیر
به فلک برشد آه وبانگ نفیر
صحنمسجد، بهخونشد آغشته
نیمهای خسته نیمهای کشته
همگی را سحر برون بردند
مرده و زنده خاکشان کردند
محشری بیگنه هلاک شدند
خاک بودند و باز خاک شدند
آن جنایت که ناگهانی بود
همه تقصیر شهربانی بود
این اداها که عین گمراهیست
یادگار اصول درگاهیست
کاو نه تعلیم پاسبانی داشت
خوی دژخیمی و عوانی داشت
بود هتاک و ناکس و نامرد
دیگران را به خوی خود پرورد
هستدیری کزین اداره جداست
لیک آثار او هنوز بجاست
بخش ۷۹ - در ریاست سرپاس مختاری: داد شه جای او به مختاریبخش ۸۱ - در صفت پاسبان: پاسبان باید از نژاد اصیل
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
و آن قضایا که در خراسان بود
هم ز جهل پلیس نادان بود
هوش مصنوعی: آن اتفاقاتی که در خراسان رخ داد، نتیجه نادانی و بیخبری پلیس بود.
که به یک روز پاسبان بلد
راند قانون به مردم مشهد
هوش مصنوعی: در یک روز، پلیس به مردم مشهد قانون را آموزش داد.
کرد نسخ کله بهانهٔ خوبش
شد بهدنبال آب و دانهٔ خوبش
هوش مصنوعی: او به خاطر زیباییاش، همه چیز را رها کرده و به دنبال آب و غذا میگردد.
به گمانش که کاری آسانست
لیک غافل که این خراسانست
هوش مصنوعی: او به اشتباه فکر میکند که انجام این کار ساده است، اما غافل از این است که این کار بسیار دشوار و پیچیده است.
مردمانی به کار دین پابست
همه پابند آن شعارکه هست
هوش مصنوعی: مردم برای انجام وظایف دینی خود بسیار متعهدند و همگی به شعار و اصولی که دارند، پایبند هستند.
خلق کممایه و کلاه گران
شدت پاسبان مزید بر آن
هوش مصنوعی: مردم کمفهم و کلاهدار شده، باعث افزایش مشکلات و دردسرها میشوند.
رستهها بسته گشت و غوغا شد
انقلابی عظیم برپا شد
هوش مصنوعی: هرج و مرج به پایان رسید و شور و هیجان زیادی به پا شد، شاهد یک انقلاب بزرگ بودیم.
گرد گشتند خلق در مسجد
بهر پاس شعار خویش بجد
هوش مصنوعی: مردم به دور هم در مسجد gathered شدند تا با جدیت به پاسداشت علامت و شعار خود بپردازند.
تلگرافی به شه فرستادند
کس بدان پیشگه فرستادند
هوش مصنوعی: کسی پیام فوری به شهری فرستاد و او را به محلی خاص فرستادند.
شه ندانست عیب کار کجاست
چون ندانست، گمشد از ره راست
هوش مصنوعی: سلطان نتوانست مشکل کار را تشخیص دهد و به همین دلیل از مسیر درست منحرف شد.
داد فرمان که قتلعام کنند
کارشان در شبی تمام کنند
هوش مصنوعی: حکم صادر شده که در یک شب، همه را به طور کامل نابود کنند.
لشگری گردشان گرفت به شب
برشد ازآن حظیره بانگ و جلب
هوش مصنوعی: در شب، گروهی از سربازان وارد حیاط شدند و از آنجا صدایی بلند و جلب توجهکنندهای به گوش رسید.
پاسبان و سپاهی از هر سوی
با فقیران شدند روباروی
هوش مصنوعی: نگهبانان و سربازان از همه طرف به مقابله با فقیران پرداختند.
بگرفتندشان به تیغ و به تیر
به فلک برشد آه وبانگ نفیر
هوش مصنوعی: آنها را با شمشیر و تیر محاصره کردند و صدای ناله و فریادشان به آسمان رسید.
صحنمسجد، بهخونشد آغشته
نیمهای خسته نیمهای کشته
هوش مصنوعی: صحن مسجد پر از خون شده، نیمی از افراد خسته و نیمی دیگر کشته شدهاند.
همگی را سحر برون بردند
مرده و زنده خاکشان کردند
هوش مصنوعی: همه را در سحرگاه به خاک سپردند، چه مرده و چه زنده.
محشری بیگنه هلاک شدند
خاک بودند و باز خاک شدند
هوش مصنوعی: در روز قیامت، افرادی که بیگناه بودند، هلاک شدند. آنها که وقتی در دنیا زندگی میکردند، از جنس خاک بودند و در نهایت دوباره به خاک برگشتند.
آن جنایت که ناگهانی بود
همه تقصیر شهربانی بود
هوش مصنوعی: جنایتی که به سرعت اتفاق افتاد، تمام مسئولیتش بر عهده نیروی انتظامی است.
این اداها که عین گمراهیست
یادگار اصول درگاهیست
هوش مصنوعی: این رفتارها که به معنای گمراهی هستند، یادآور اصول و قواعدی است که از استقامت و بنیادهای محکم سرچشمه میگیرند.
کاو نه تعلیم پاسبانی داشت
خوی دژخیمی و عوانی داشت
هوش مصنوعی: کسی که آموزش محافظت و نگهبانی را نداشت، به طبیعتی مانند ستمکاران و زیردستانشان دچار بود.
بود هتاک و ناکس و نامرد
دیگران را به خوی خود پرورد
هوش مصنوعی: دیگران را با رفتار زشت و نامناسب خود تربیت کرده و آنها را به همان شیوه بار آورده است.
هستدیری کزین اداره جداست
لیک آثار او هنوز بجاست
هوش مصنوعی: یک زمانی بوده که این اداره مستقل بوده ولی هنوز نشانههایی از آن وجود دارد.

ملکالشعرا بهار