گنجور

بخش ۶۹ - حکایت در معنی‌: الناس علی سلوک ملوکهم

چون‌ ز عهد مسیح‌ پیغمبر
شدصدوشصت‌وهشت‌سال‌بسر
پادشاهی به چین قرار گرفت
که ازو باید اعتبار گرفت
سست‌مغزی و «‌لینگ‌تی‌» نامش
در حرم بسته دائم احرامش
بود سرگرم خفت و خیززنان
خادمان را سپرده بود عنان
تاجری بهر او خری آورد
عشق خر شاه را مسخر کرد
داد فرمان به گردکردن خر
ریش گاوی و خرخری بنگر
اسب‌ها از سطبل‌ها راندند
جای آنها حمار بنشاندند
قصر و ایوان‌ها پر از خر شد
نزل‌ها بهرشان مقرر شد
خر به عراده‌ها همی بستند
خرسواری شکوه دانستند
شه به هر سو که عزم فرمودی
شاه و موکب سوار خر بودی
قیمت اسب‌ها تنزل یافت
خر مقام براق و دلدل یافت
خلق تقلید پادشا کردند
جل و افسار خر طلاکردند
همه عراده‌ها به خر بستند
به خران نعل سیم وزربستند
رابضان سربسر فقیر شدند
لیک خربندگان امیر شدند
چون توجه نشد ز اسب‌، دگر
اسب معدوم شد به دولت خر
کار در دست خادم و خواجه
شاه سرگرم نرخر و ماچه
هرچه خر بد به شهر آوردند
اسب‌ها را به روستا بردند
مردم روستا سوار شدند
صاحب فر و اقتدار شدند
چون که خود را بر اسب‌ها دیدند
راه یاغی گری بسیجیدند
لشگری گرد شد از آن مردان
نامشان دستهٔ کُله زردان
گشت معروف در همه کشور
«‌لینگ‌تی‌» هست پادشاهی خر
حمله بردند بر شه و سپهش
عاقبت پست شد سر و کله اش
گشت سرگشته پادشاه خران
ملکش افتاد درکف دگران
خواه در روم گیر خواه به چین
خرخری را نتیجه نیست جز این

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون‌ ز عهد مسیح‌ پیغمبر
شدصدوشصت‌وهشت‌سال‌بسر
هوش مصنوعی: از زمان عیسی مسیح، پیغمبر، تا به امروز، ششصد و شصت و هشت سال گذشته است.
پادشاهی به چین قرار گرفت
که ازو باید اعتبار گرفت
هوش مصنوعی: در چین شاهی به قدرت رسید که باید به او احترام گذاشت.
سست‌مغزی و «‌لینگ‌تی‌» نامش
در حرم بسته دائم احرامش
هوش مصنوعی: این فرد بی‌خبر و ناتوان به گونه‌ای است که همیشه در حال نماز و عبادت است، اما در واقع از درک عمیق و معنای واقعی دور است. او ظاهری مذهبی دارد، اما فهم درستی از امور ندارد.
بود سرگرم خفت و خیززنان
خادمان را سپرده بود عنان
هوش مصنوعی: خواب و بیداری او را به چنگال خادمان سپرده بود، که هدایت او را در دست دارند.
تاجری بهر او خری آورد
عشق خر شاه را مسخر کرد
هوش مصنوعی: یک تاجر به خاطر عشق، اسبی را خرید و این اسب او را به شاه و دولتش وابسته کرد.
داد فرمان به گردکردن خر
ریش گاوی و خرخری بنگر
هوش مصنوعی: دستوری صادر شد تا خرهایی که ریش‌های گاوی دارند و نیز خرهای دیگر را جمع کنند.
اسب‌ها از سطبل‌ها راندند
جای آنها حمار بنشاندند
هوش مصنوعی: اسب‌ها را از آخور بیرون کردند و جایشان را به الاغ‌ها دادند.
قصر و ایوان‌ها پر از خر شد
نزل‌ها بهرشان مقرر شد
هوش مصنوعی: کاخ‌ها و سالن‌ها پر از خر و پر از شلوغی شد و اقامتگاه‌ها برای آن‌ها هم تعیین شد.
خر به عراده‌ها همی بستند
خرسواری شکوه دانستند
هوش مصنوعی: خرها را به بارکش‌ها بستند و آن‌ها از بزرگی و عظمت خود آگاهی یافتند.
شه به هر سو که عزم فرمودی
شاه و موکب سوار خر بودی
هوش مصنوعی: هر جا که پادشاه قصد رفتن داشته باشد، تمامی اشراف و همراهانش هم به دنبال او خواهند رفت، حتی اگر بر روی خر سوار شوند.
قیمت اسب‌ها تنزل یافت
خر مقام براق و دلدل یافت
هوش مصنوعی: قیمت اسب‌ها کاهش پیدا کرده و در عوض، الاغ‌ها مقام و ارزش بیشتری پیدا کرده‌اند.
خلق تقلید پادشا کردند
جل و افسار خر طلاکردند
هوش مصنوعی: مردم به تقلید رفتارهای پادشاه پرداختند و کنترل و قدرت را در دست خود گرفتند، به‌گونه‌ای که همه چیز را به طلا و زینت تبدیل کردند.
همه عراده‌ها به خر بستند
به خران نعل سیم وزربستند
هوش مصنوعی: همه وسایل نقلیه را به خرها بستند و بر روی خرها نعل‌های نقره‌ای و طلایی قرار دادند.
رابضان سربسر فقیر شدند
لیک خربندگان امیر شدند
هوش مصنوعی: در روزگارهای سخت، نیازمندان و فقیران به شدت تحت فشار قرار گرفتند، اما افرادی که به ثروت و دارایی دست یافته بودند، بر جویندگان خود را برتر و محترم‌تر احساس کردند.
چون توجه نشد ز اسب‌، دگر
اسب معدوم شد به دولت خر
هوش مصنوعی: زمانی که اسب به خاطر نادیده گرفتن و بی‌توجهی از دست رفت، دیگر اسب وجود نداشت و به جای آن، وضعیت به خر تغییر پیدا کرد.
کار در دست خادم و خواجه
شاه سرگرم نرخر و ماچه
هوش مصنوعی: کار در دستان خدمتکار و ارباب مشغول است، مانند نرخر و ماچه که درگیر کار خود هستند.
هرچه خر بد به شهر آوردند
اسب‌ها را به روستا بردند
هوش مصنوعی: هرچقدر که چیزهای بد و بی‌کیفیت به شهر وارد می‌شود، چیزهای خوب و با ارزش را به روستا می‌فرستند.
مردم روستا سوار شدند
صاحب فر و اقتدار شدند
هوش مصنوعی: مردم روستا بر مرکب سوار شدند و احساس قدرت و بزرگی کردند.
چون که خود را بر اسب‌ها دیدند
راه یاغی گری بسیجیدند
هوش مصنوعی: زمانی که خود را بر اسب‌ها مشاهده کردند، برای شورش و طغیان آماده شدند.
لشگری گرد شد از آن مردان
نامشان دستهٔ کُله زردان
هوش مصنوعی: گروهی از مردان تشکیل شد که نامشان به زردکلاه‌ها معروف است.
گشت معروف در همه کشور
«‌لینگ‌تی‌» هست پادشاهی خر
هوش مصنوعی: همه جا معروف شده که در کشور «لینگ‌تی»، پادشاهی از نوعی خاص است که به خر تشبیه شده است.
حمله بردند بر شه و سپهش
عاقبت پست شد سر و کله اش
هوش مصنوعی: بر سپاه و پادشاه حمله کردند و در نهایت، مقام و جایگاه او به شدت سقوط کرد و از بین رفت.
گشت سرگشته پادشاه خران
ملکش افتاد درکف دگران
هوش مصنوعی: پادشاهی که خود را گم کرده بود، حالا دیگر سرزمینش به دست دیگران افتاده است.
خواه در روم گیر خواه به چین
خرخری را نتیجه نیست جز این
هوش مصنوعی: خواه در روم باشی یا در چین، هیچ فرقی ندارد، نتیجه‌گیری همان است و به یک چیز ختم می‌شود.