بخش ۶۴ - حکایت گراز
در خیابان باغ، فصل بهار
میچمید آن گراز پست شعار
بلبلی چند از قفای گراز
بر سر شاخ گل مدیح طراز
گه به بحر طویل و گاه خفیف
میسرودند شعرهای لطیف
در قفای گراز خودکامه
این چکامه سرودی آن چامه
آن یکی نغمهٔ مغانی داشت
وان دگر لحن خسروانی داشت
مرغکان گه به شاخه گاه به ساق
مترنم به شیوهٔ عشاق
گه ز گلبن به خاک جستندی
که به زیر ستاک جستندی
خوک نادان به عادت جهال
شده سرخوش به نغمهٔ قوال
دُم به تحسینشان بجنباندی
گوش وا کردی و بخواباندی
نیز گاهی سری تکان دادی
خبرگیهای خود نشان دادی
مرغکان لیک فارغ از آن راز
بی نیاز از قبول و ردّ گراز
زان به دنبال او روان بودند
که فقیران گرسنگان بودند
او دریدی به گاز خویش زمین
تا خورد بیخ لاله و نسرین
و آمدی زان شیارهاش پدید
کرمهایی لطیف، زرد و سفید
بلبلان رزق خویش میخوردند
همه بر خوک چاشت میکردند
جاهلانی که گشتهاند عزیز
نه بهحق بل به نیش و ناخن تیز
پیششان مرغکان ترانه کنند
تا که تدبیر آب و دانه کنند
خوک نادان به لالهزار اندر
مرزها را نموده زیر و زبر
لقمههایی کلان برانگیزد
خردههایی از آن فرو ریزد
مرغکان خردههاش چینه کنند
وز پی کودکان هزینه کنند
نغمهخوانان به بوی چینه چمان
نغمههاشان مدیح محتشمان
حمقا آن به ریش میگیرند
وز کرامات خویش میگیرند
لیک غافل که جز چرندی نیست
غیر افسوس و ریشخندی نیست
بخش ۶۳ - در عقل و علم: خرد و داد و راستی کرم استبخش ۶۵ - خطاب به دروغگویان مصلح نما: ای درآورده بازی اصلاح
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در خیابان باغ، فصل بهار
میچمید آن گراز پست شعار
هوش مصنوعی: در خیابان باغ، در فصل بهار، آن حیوان بیادب و بیشرم، در حال گشت و گذار بود.
بلبلی چند از قفای گراز
بر سر شاخ گل مدیح طراز
هوش مصنوعی: چند بلبل از پشت گراز به سر شاخه گل میخوانند.
گه به بحر طویل و گاه خفیف
میسرودند شعرهای لطیف
هوش مصنوعی: گاهی شعرهای طولانی و عمیق و گاهی هم اشعار کوتاه و لطیف میسرودند.
در قفای گراز خودکامه
این چکامه سرودی آن چامه
هوش مصنوعی: در پی قدرت و خشونت یک فرد مغرور، شعری سروده شده است که به نوعی به او پاسخ میدهد.
آن یکی نغمهٔ مغانی داشت
وان دگر لحن خسروانی داشت
هوش مصنوعی: یکی از آنها آواز خوشی داشت و دیگری صدای پادشاهی و با عظمت.
مرغکان گه به شاخه گاه به ساق
مترنم به شیوهٔ عشاق
هوش مصنوعی: پرندگان گاهی بر روی شاخهها و گاهی در ساقهها مینشینند و به شیوهٔ عاشقان آواز میخوانند.
گه ز گلبن به خاک جستندی
که به زیر ستاک جستندی
هوش مصنوعی: گاهی از باغ گل بیرون میآمدی و به خاک میافتادی، گاهی هم زیر ساقهای درخت میافتادی.
خوک نادان به عادت جهال
شده سرخوش به نغمهٔ قوال
هوش مصنوعی: خوک نادان به عادتهای افراد نادان، خوشحال و شاداب است و از آهنگهای قوال لذت میبرد.
دُم به تحسینشان بجنباندی
گوش وا کردی و بخواباندی
هوش مصنوعی: او به نشانه تحسین سرش را تکان داد و گوشش را گوش داد و در نهایت خود را آرام و راحت خواباند.
نیز گاهی سری تکان دادی
خبرگیهای خود نشان دادی
هوش مصنوعی: گاهی اوقات با تکان دادن سرت، مهارتها و دانشهای خود را به نمایش گذاشتی.
مرغکان لیک فارغ از آن راز
بی نیاز از قبول و ردّ گراز
هوش مصنوعی: پرندگان اما از آن راز بینیازند و نیازی به پذیرفتن یا رد کردن آن ندارند.
زان به دنبال او روان بودند
که فقیران گرسنگان بودند
هوش مصنوعی: آنها به دنبال او میرفتند زیرا این افراد فقیر و گرسنه بودند.
او دریدی به گاز خویش زمین
تا خورد بیخ لاله و نسرین
هوش مصنوعی: او با نیروی خود زمین را شکافت تا ریشههای لاله و نسرین آسیب دیدند.
و آمدی زان شیارهاش پدید
کرمهایی لطیف، زرد و سفید
هوش مصنوعی: تو از آن شکافها بیرون آمدی، کرمهايی نرم و لطیف با رنگهای زرد و سفید.
بلبلان رزق خویش میخوردند
همه بر خوک چاشت میکردند
هوش مصنوعی: پرندگان عاشق گلها، غذای خود را میخوردند و همه دور هم بر روی خوک صبحانه میخوردند.
جاهلانی که گشتهاند عزیز
نه بهحق بل به نیش و ناخن تیز
هوش مصنوعی: افرادی که نادان هستند و به جایگاه و ارزش رسیدهاند، نه به خاطر شایستگی خود، بلکه به خاطر ترفندها و کارهای غیر اخلاقی.
پیششان مرغکان ترانه کنند
تا که تدبیر آب و دانه کنند
هوش مصنوعی: پرندگان در حضور آنها آواز میخوانند، تا اینکه تدبیری برای تأمین آب و دانهای بیندیشند.
خوک نادان به لالهزار اندر
مرزها را نموده زیر و زبر
هوش مصنوعی: خوک نادان در میان گلها و لالهها در حال زیر و رو کردن زمین است.
لقمههایی کلان برانگیزد
خردههایی از آن فرو ریزد
هوش مصنوعی: لقمههای بزرگ ممکن است باعث شود که تکههای کوچکتری از آن بریزد.
مرغکان خردههاش چینه کنند
وز پی کودکان هزینه کنند
هوش مصنوعی: پرندهها تکههای کوچک غذا را جمعآوری میکنند و به خاطر فرزندانشان خرج میکنند.
نغمهخوانان به بوی چینه چمان
نغمههاشان مدیح محتشمان
هوش مصنوعی: خوانندگان با عطر خوش چمن به مدح و ستایش بزرگمنشان میپردازند.
حمقا آن به ریش میگیرند
وز کرامات خویش میگیرند
هوش مصنوعی: احمقها این کار را به عنوان شوخی میگیرند و از ویژگیهای خاص خود بر خود میبالند.
لیک غافل که جز چرندی نیست
غیر افسوس و ریشخندی نیست
هوش مصنوعی: اما غافل نباش که غیر از افسوس و تمسخر، چیز دیگری وجود ندارد.