گنجور

بخش ۵۱ - قطعه

لولیئی گفت با پسر، هشدار
تا که خود را چو من سمر سازی
پسرا سعی کن که در هر فن
خویش را تالی پدر سازی
تن به ورزش سپار تا خود را
جلد و چالاک و نامور سازی
بر سر استوانه رقص کنی
وز بر ریسمان گذر سازی
خوبشتن را به قوت تعلیم
حکمفرمای شیرنر سازی
ببر ا همسر مرال کنی
شیر را جفت گوره ‌خر سازی
بنشانی به خرس بوزینه
خرس را خنگ راهبر سازی
سگ ز چنبر برون گذاری و باز
چنبر از ریسمان به ‌در سازی
خویشتن را به پشت پران اسب
به سر پای مستقر سازی
در فن مشت و شیوهٔ کشتی
خویش در دهر مشتهر سازی
یاکه‌خود را به‌چشم‌بندی‌و سحر
جالب دقت و نظر سازی
پنبه‌ای در دهان فکنده و زان
رشته‌هایی دراز برسازی
بیضه زیر کله نهی و از آن
جوجه‌ای نو دمیده برسازی
کش روی مهره را به طراری
حقه بی‌مهره جلوه گر سازی
یاکم از این که خویش را به جهان
مطربی جلد و باهنر سازی
هر زمان نغمهٔ دگر خوانی
هر زمان پردهٔ دگر سازی
الغرض باید ای پسر خود را
مورد حاجت بشر سازی
ورنه بگزارمت به مدرسه‌ای
کاندر آن سال‌ها مقر سازی
کنی آن علم مرده‌ریگ روان
وآن خرافات را ز بر سازی
تا شوی شاعر و نوبسنده
خویش را حبس و دربدر سازی
یا چو آخوندهای بی‌محضر
از غم و رنج ماحضر سازی
یا شوی در اداره مستخدم
خورش از پارهٔ جگر سازی

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

لولیئی گفت با پسر، هشدار
تا که خود را چو من سمر سازی
هوش مصنوعی: دختر لولی به پسر گفت: مراقب باش تا شبیه من نشوی و خود را به این شکل درآوری.
پسرا سعی کن که در هر فن
خویش را تالی پدر سازی
هوش مصنوعی: پسران باید تلاش کنند تا در هر زمینه‌ای مانند پدر خود عمل کرده و به او اقتدا کنند.
تن به ورزش سپار تا خود را
جلد و چالاک و نامور سازی
هوش مصنوعی: به ورزش پرداختن باعث می‌شود که بدن تو قوی و چابک شود و در نتیجه در جامعه احترام و شهرت پیدا کنی.
بر سر استوانه رقص کنی
وز بر ریسمان گذر سازی
هوش مصنوعی: بر روی استوانه‌ای می‌رقصید و از روی ریسمانی عبور می‌کنی.
خوبشتن را به قوت تعلیم
حکمفرمای شیرنر سازی
هوش مصنوعی: خود را با قدرت آموزش تقویت کن تا مانند شیر دلیر و نیرومند شوی.
ببر ا همسر مرال کنی
شیر را جفت گوره ‌خر سازی
هوش مصنوعی: در اینجا به تصویر سازی تلاش برای ایجاد جفتی مناسب اشاره شده است. به نوعی می‌گوید که اگر همسر مرغ دلی بخواهی، باید به فکر انتخابی شایسته از بین بهترین‌ها باشی. در واقع، این جمله به اهمیت انتخاب درست در زندگی و ایجاد ارتباطات صحیح پرداخته است.
بنشانی به خرس بوزینه
خرس را خنگ راهبر سازی
هوش مصنوعی: به خرس روش‌های جالبی را آموزش دهی که او را به سمت درستی هدایت کند و از او فردی هوشمند بسازی.
سگ ز چنبر برون گذاری و باز
چنبر از ریسمان به ‌در سازی
هوش مصنوعی: به دنیای آزاد قدم بگذاری و در عین حال الزامات و محدودیت‌ها را هم از خود دور کنی.
خویشتن را به پشت پران اسب
به سر پای مستقر سازی
هوش مصنوعی: خودت را به گونه‌ای قرار بده که مثل سوار بر اسب باشی و به جلو پیش بروی.
در فن مشت و شیوهٔ کشتی
خویش در دهر مشتهر سازی
هوش مصنوعی: در هنر مبارزه و کشتی، نام و مهارت خود را در دنیای روزگار به همگان بشناسان.
یاکه‌خود را به‌چشم‌بندی‌و سحر
جالب دقت و نظر سازی
هوش مصنوعی: یا خود را به گونه‌ای جلب توجه کن که دیگران را تحت تأثیر قرار دهی و از زیبایی و جذابیت خود بهره‌مند شوی.
پنبه‌ای در دهان فکنده و زان
رشته‌هایی دراز برسازی
هوش مصنوعی: شخصی با گذاشتن پنبه در دهانش، به طوری که صدایش نتواند به خوبی شنیده شود، در حال ایجاد دام‌هایی است که به تدریج به بلندی می‌رسند.
بیضه زیر کله نهی و از آن
جوجه‌ای نو دمیده برسازی
هوش مصنوعی: تعیین شده است که در زیر سر انسان، بذری وجود دارد که از آن جوجه‌ای جدید به‌وجود می‌آید و به تدریج شکل می‌گیرد.
کش روی مهره را به طراری
حقه بی‌مهره جلوه گر سازی
هوش مصنوعی: اگر بتوانی مهره‌ای بی‌ارزش را به زیبایی و هنر جلوه‌گری کنی، آن‌گاه می‌توانی واقعیت را دگرگون کرده و چیزی را که ارزش ندارد به چیزی جذاب و فریبنده تبدیل کنی.
یاکم از این که خویش را به جهان
مطربی جلد و باهنر سازی
هوش مصنوعی: از اینکه خودت را به دنیا به عنوان یک هنرمند و به شیوه‌ای جذاب و زیبا معرفی کنی، غافل نباش.
هر زمان نغمهٔ دگر خوانی
هر زمان پردهٔ دگر سازی
هوش مصنوعی: هر زمانی melody جدیدی را می‌سازی و هر بار ساز را با نت‌های متفاوتی می‌نوازی.
الغرض باید ای پسر خود را
مورد حاجت بشر سازی
هوش مصنوعی: به طور خلاصه، باید خود را به گونه‌ای آماده کنی که به انسان‌ها کمک کنی و در زندگی آنها مفید واقع شوی.
ورنه بگزارمت به مدرسه‌ای
کاندر آن سال‌ها مقر سازی
هوش مصنوعی: اگر تو را در چنین مدرسه‌ای بگذارم که آنجا فقط به روزهای خاص و زودگذر توجه می‌شود.
کنی آن علم مرده‌ریگ روان
وآن خرافات را ز بر سازی
هوش مصنوعی: با تلاش و کوشش، باید آگاهی‌های ناکارآمد و خرافات را کنار گذاشت و ذهن خود را از آن‌ها پاک کرد.
تا شوی شاعر و نوبسنده
خویش را حبس و دربدر سازی
هوش مصنوعی: برای اینکه شاعر و نویسنده خوبی بشوی، باید خودت را محبوس کنی و از زندگی مادی دوری کنی.
یا چو آخوندهای بی‌محضر
از غم و رنج ماحضر سازی
هوش مصنوعی: آیا مانند آخوندهایی که از درد و رنج ما بی‌خبرند، اقدامی برای ما نمی‌کنی؟
یا شوی در اداره مستخدم
خورش از پارهٔ جگر سازی
هوش مصنوعی: اگر به کار در اداره مشغول شوی، باید مقابل سختی‌های زندگی دوام بیاوری و از چالش‌ها و مشکلات لذت یا بهره‌برداری کنی.