بخش ۲۶ - خطاب به نزدیکان شاه
ای که نزد شه آبرو داری
ز چه دست از حیا برو داری
شرم داری ز شه که گویی راست
ایعجبشرمت از خدای کجاست؟!
چون مجال سخن ز شه جویی
سخن از دوستان خود گویی
از چه هنگام نفع خویشتنت
نیست قفل سکوت بر دهنت
دادی و میدهی تو صاف و صریح
نفع خود را به نفع شه ترجیح
گر دلت خیر شاه دارد دوست
سخنی گو که خیر شاه در اوست
خیر شاه است در نکوکاری
نه درشتی و مردمآزاری
تو به هرجا که پنجه بند کنی
نالهٔ خلق را بلندکنی
تا فزایی ز بهر شاه سپاه
یا که افزون کنی خزینهٔ شاه
این نه عشق خزینه و سپه است
بلکه این دشمنی به پادشه است
هست بهر چه این زر و لشکر
جز که بهر سلامت کشور
مرد نالان و خستهٔ محتاج
چون کند کار و چون گزارد باج
هر تجارت که سود بیش آورد
دولت آن را به چنگ خویش آورد
هر متاعی که سخت رایج بود
یک به دَه بر خراج آن افزود
هر زراعت که داشت منفعتی
منحصر شد به دولت از جهتی
زارع و پیشهور ز دست شدند
تاجران جمله ورشکست شدند
خلق کشور همه فقیر وگدا
همه نالان به پیشگاه خدا
کای خداوند قادر ذوالمن
ریشه ظلم را ز بیخ بکن
بخش ۲۵ - حبس شدن بهار بار دیگر: دشمن بنده بود «درکهی»بخش ۲۷ - گفتار پنجم در دین و آیین و صفت وجدان: هان بهارا مکوب آهن سرد
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای که نزد شه آبرو داری
ز چه دست از حیا برو داری
هوش مصنوعی: ای کسی که در نزد پادشاه به مقام و اعتبار رسیدهای، چرا از حیا و شرم دست برمیداری؟
شرم داری ز شه که گویی راست
ایعجبشرمت از خدای کجاست؟!
هوش مصنوعی: شرم تو از پادشاه جای تعجب دارد؛ اما از خدا چطور شرم نمیکنی؟
چون مجال سخن ز شه جویی
سخن از دوستان خود گویی
هوش مصنوعی: زمانی که فرصتی برای صحبت و گفتگو با پادشاه فراهم نیست، بهتر است درباره دوستان خود صحبت کنی.
از چه هنگام نفع خویشتنت
نیست قفل سکوت بر دهنت
هوش مصنوعی: از چه زمانی است که دیگر هیچ فایدهای برای خودت نداری و سکوت بر زبانت قفل شده است؟
دادی و میدهی تو صاف و صریح
نفع خود را به نفع شه ترجیح
هوش مصنوعی: تو همیشه با صداقت و روشنگری نفع خود را بر نفع دیگران ترجیح میدهی.
گر دلت خیر شاه دارد دوست
سخنی گو که خیر شاه در اوست
هوش مصنوعی: اگر دلت به خوبی شاه خوش است، پس چیزی را بگو که در آن خیر شاه نهفته باشد.
خیر شاه است در نکوکاری
نه درشتی و مردمآزاری
هوش مصنوعی: خیر و خوبی در رفتار نیک و مهربانی با مردم است، نه در سختی و آزار رساندن به دیگران.
تو به هرجا که پنجه بند کنی
نالهٔ خلق را بلندکنی
هوش مصنوعی: هرجا که قدم بگذاری، صدا و ناله مردم را خواهی شنید.
تا فزایی ز بهر شاه سپاه
یا که افزون کنی خزینهٔ شاه
هوش مصنوعی: تا برای پادشاه سپاه را افزایش دهی یا اینکه ثروت او را بیشتر کنی.
این نه عشق خزینه و سپه است
بلکه این دشمنی به پادشه است
هوش مصنوعی: این احساس نه از نوع عشق و محبت است، بلکه در حقیقت یک نوع دشمنی و خصومت است که به اندازهٔ یک پادشاه قوی و تاثیرگذار میباشد.
هست بهر چه این زر و لشکر
جز که بهر سلامت کشور
هوش مصنوعی: این ثروت و قدرت نظامی چه هدفی جز حفظ و امنیت کشور دارد؟
مرد نالان و خستهٔ محتاج
چون کند کار و چون گزارد باج
هوش مصنوعی: مردی که در فقر و بیپناهی به سر میبرد و دائما ناله میکند، چگونه میتواند کاری انجام دهد و از خود هزینههایی پرداخت کند؟
هر تجارت که سود بیش آورد
دولت آن را به چنگ خویش آورد
هوش مصنوعی: هر کسبوکاری که بیشتر سود دهد، دولت آن را به کنترل خود درمیآورد.
هر متاعی که سخت رایج بود
یک به دَه بر خراج آن افزود
هوش مصنوعی: هر کالایی که خیلی مورد توجه و رایج بود، مقدار مالیاتی که به آن تعلق میگرفت، به اندازهی ده برابر افزایش پیدا کرد.
هر زراعت که داشت منفعتی
منحصر شد به دولت از جهتی
هوش مصنوعی: هر زراعتی که سود خاصی داشت، آن سود به نوعی به دولت تعلق میگرفت.
زارع و پیشهور ز دست شدند
تاجران جمله ورشکست شدند
هوش مصنوعی: کشاورزان و صنعتگران از کار افتادند و همه تاجران به ورشکستگی دچار شدند.
خلق کشور همه فقیر وگدا
همه نالان به پیشگاه خدا
هوش مصنوعی: همه مردم در این سرزمین فقیر و نیازمند هستند و همگی به درگاه خداوند شکایت دارند.
کای خداوند قادر ذوالمن
ریشه ظلم را ز بیخ بکن
هوش مصنوعی: ای پروردگار توانا، ای صاحب قدرت، لطفاً ریشه ظلم را از بنیاد بکن.