فقرۀ ۹۲
اگر خواهی از کسی دشنام نشنوی، به کس دشنام مده.
چو خواهی که بد نشنوی از کسان
میاور بد هیچ کس بر زبان
فقرۀ ۹۱: دخت خود را به زیرک و دانا مرد ده، چه زیرک و دانا مرد هر آینه چون زمین نیکوست. کجا تخم بدو افکند و از او بس جورتاک (؟) اندر آید.فقرۀ ۹۳: تند هلکگوی (عصبانی و دیوانهوار) مباش، چه تند هلکگوی مردم چنان چون آتش است که اندر بیشه افتد و همه مرغ و ماهی بسوزد و هم خرفستر سوزد.
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
اگر خواهی از کسی دشنام نشنوی، به کس دشنام مده.
هوش مصنوعی: اگر نمیخواهی از دیگران بیاحترامی بشنوی، خودت نیز به آنها بیاحترامی نکن.
چو خواهی که بد نشنوی از کسان
میاور بد هیچ کس بر زبان
هوش مصنوعی: اگر نمیخواهی که از دیگران چیزهای بدی بشنوی، هرگز بدی را بر زبان نیاور.