فقرۀ ۹۱
دخت خود را به زیرک و دانا مرد ده، چه زیرک و دانا مرد هر آینه چون زمین نیکوست. کجا تخم بدو افکند و از او بس جورتاک (؟) اندر آید.
گرت هست دختر، به داننده ده
ز هر شوهری شوی داننده به
بود مرد داننده چون خوب خاک
که در وی نشانند هرگونه تاک
فقرۀ ۹۰: اندر پدر و مادر خویش ترسکار و نیوشنده و فرمانبردار باش، چه مرد را تا پدر و مادر زندهاند، همانا چون شیر اندر بیشه است از هیچ کس نترسد و او را که پدر و مادر نیست همانا چون زن بیوه است که چیزی از وی بدوسند و او هیچ چیزی نتواند کرد و هر کسی (او را) بخوار دارد.فقرۀ ۹۲: اگر خواهی از کسی دشنام نشنوی، به کس دشنام مده.
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دخت خود را به زیرک و دانا مرد ده، چه زیرک و دانا مرد هر آینه چون زمین نیکوست. کجا تخم بدو افکند و از او بس جورتاک (؟) اندر آید.
هوش مصنوعی: دخترت را به مردی باهوش و دانا بدهد، زیرا مرد باهوش و دانا مانند زمین خوب است. هر کجا که تخم (نطفه) در آن کاشته شود، محصول خوبی از آن به دست میآید.
گرت هست دختر، به داننده ده
ز هر شوهری شوی داننده به
هوش مصنوعی: اگر دختری داری، باید به کسی که آگاه است (داننده) معرفیاش کنی، تا از هر شوهر و همسری به دانایی برسد.
بود مرد داننده چون خوب خاک
که در وی نشانند هرگونه تاک
هوش مصنوعی: مردی دانا مانند خاک خوب است که میتواند هر نوع دانشی را در خود جای دهد و پرورش دهد.