گنجور

فقرۀ ۶۱

زده مرد (‌را) استوار مدار، و آپریکان (‌آبرمند) مرد (‌را) چگونه که آیین بود، هزینه به او ده‌.

کسی کش‌فکندی‌وکردیش‌خوار
مدارش‌ به ‌نزدیک خویش استوار
چو خواهی کنی‌دستکیری زکس
بجوی آبرومند نادسترس

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زده مرد (‌را) استوار مدار، و آپریکان (‌آبرمند) مرد (‌را) چگونه که آیین بود، هزینه به او ده‌.
هوش مصنوعی: مردی را که به او آسیب رسانده‌ای، محکم نگه‌دار و با احترام با او رفتار کن. همچنین، او را بر طبق آداب و رسومش مورد توجه قرار بده و حق و حقوقش را ادا کن.
کسی کش‌فکندی‌وکردیش‌خوار
مدارش‌ به ‌نزدیک خویش استوار
هوش مصنوعی: هرگز کسی را که به او بی‌احترامی کرده‌ای و خوارش کرده‌ای نزدیک خود نگاه مدار.
چو خواهی کنی‌دستکیری زکس
بجوی آبرومند نادسترس
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی به کسی کمک کنی، حتماً از شخصی کمک بگیر که مورد احترام و در دسترس باشد.

حاشیه ها

1394/12/14 17:03
محمد

در مصراع دوم غلط املائی وجود دارد:
دستکیری => دستگیری