فقرۀ ۱۱۰
نیک مرد آساید و بد مرد بیش و اندوه گران بود.
نکو مرد آساید اندر جهان
برد بدکنش مرد رنج گران
نکویی بود جوشن نیکمرد
به گرد بدی تا توانی مگرد
فقرۀ ۱۰۹: هرکه او هیمالان (یعنی خصمان) را چاه کند، خود اندر چاه افتد.فقرۀ ۱۱۱: زن گش (بکر) و جوان به زنی بگیر.
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نیک مرد آساید و بد مرد بیش و اندوه گران بود.
هوش مصنوعی: مرد خوب راحتی مییابد و مرد بد به مقدار زیادی ناراحتی و غم دارد.
نکو مرد آساید اندر جهان
برد بدکنش مرد رنج گران
هوش مصنوعی: مرد نیک در دنیا آرامش مییابد، اما مرد بداندیش با اعمال زشت خود دچار رنج و درد خواهد شد.
نکویی بود جوشن نیکمرد
به گرد بدی تا توانی مگرد
هوش مصنوعی: نیکی و خوبی، زرهی یک مرد خوب است که او را در برابر بدیها محافظت میکند؛ بنابراین تا آنجا که میتوانی از بدیها دوری کن.