گنجور

شمارهٔ ۹۵ - مشت پس از جنگ

چون خصم قوی گشت از او دست نگهدار
و آزرده مکن مشت گرامی به حجر بر
بگذار که پیش آیدش از بخت فتوری
آنگه‌ بکنش‌ پوست به‌ یک‌ لمح بصر بر
زان پیش که بدخواه به تو چاشت گذارد
بگذار بر او شام و ممان تا به سحر بر
گویند که نادان را عقل از عقب آید
آنگه که فرو ماند مسکین به خطر بر
بر مردم احمق چو رود سالی گوید
من پار بدم احمق و ماندم به ضرر بر
وین طرفه که هرسال نو این گفته شود نو
تا بگذردش عمر به بوک و به مگر بر
فرصت‌ مده‌ از دست‌ و نگه کن که‌ چه‌ خوش گفت
آن مشت‌زن پیر به فرزانه پسر بر
مشتی که پس از جنگ فرا یاد تو آید
باید زدن آن مشت ز تشویر بسر بر

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون خصم قوی گشت از او دست نگهدار
و آزرده مکن مشت گرامی به حجر بر
هوش مصنوعی: زمانی که دشمن قوی شد، احتیاط کن و او را آزار نده. به یاد داشته باش که نباید با مشت گرانبها و قیمتی بر سنگ بزنید.
بگذار که پیش آیدش از بخت فتوری
آنگه‌ بکنش‌ پوست به‌ یک‌ لمح بصر بر
هوش مصنوعی: اجازه بده که اگر بختش یک روز بد شد، آن‌گاه در یک چشم به هم زدن پوست از تنش بیرون بیاید.
زان پیش که بدخواه به تو چاشت گذارد
بگذار بر او شام و ممان تا به سحر بر
هوش مصنوعی: قبل از اینکه دشمن و بدخواهی به تو آسیب برساند، بهتر است که او را به آرامش دعوت کنی و نگذاری که به تو لطمه بزند، تا زمانی که وضعیت روشن‌تر شود و خطر رفع شود.
گویند که نادان را عقل از عقب آید
آنگه که فرو ماند مسکین به خطر بر
هوش مصنوعی: می‌گویند که افراد نادان وقتی به درک و فهم می‌رسند که کار از کار گذشته باشد و در خطر بیفتند.
بر مردم احمق چو رود سالی گوید
من پار بدم احمق و ماندم به ضرر بر
هوش مصنوعی: اگر یک نفر احمق به مدت یک سال در مورد پارو زدن صحبت کند و بگوید که من می‌توانستم کار بزرگی انجام دهم، در حقیقت او در درک شرایط خود ناتوان است و این ناتوانی ممکن است به ضرر خودش تمام شود.
وین طرفه که هرسال نو این گفته شود نو
تا بگذردش عمر به بوک و به مگر بر
هوش مصنوعی: هر سال این جمله تکرار می‌شود که تازه و نو است، اما زمان او به سرعت می‌گذرد و فقط به امید و شاید دوباره تجدید نظر می‌شود.
فرصت‌ مده‌ از دست‌ و نگه کن که‌ چه‌ خوش گفت
آن مشت‌زن پیر به فرزانه پسر بر
هوش مصنوعی: فرصت را از دست نده و توجه کن که فردی با تجربه و کهن، چه نکته‌های ارزشمندی به پسر دانا می‌گوید.
مشتی که پس از جنگ فرا یاد تو آید
باید زدن آن مشت ز تشویر بسر بر
هوش مصنوعی: وقتی که پس از یک درگیری به یاد تو بیفتم، باید از احساس خشم و عصبانیت خودم را کنترل کرده و به جای کارهای احساسی، بر روی آرامش و تفکر منطقی تمرکز کنم.

خوانش ها

شمارهٔ ۹۵ - مشت پس از جنگ به خوانش عندلیب