شمارهٔ ۶۵ - اشک غم
حسین دانش آن سرخیل ابرار
که در عالم به دانایی علم شد
درختی سایه گستر بود افسوس
که پیش تندباد مرگ خم شد
ز بنیان ادب رکنی فرو ریخت
ز بستان هنر نخلی قلم شد
دل روشندلان از فرقت وی
قرین حرقت و رنج و الم شد
نپنداری که دانش از میان رفت
وجودش سوی اقلیم عدم شد
نمی آب از یم ایجاد برخاست
تکاپو کرد و آخر سوی یم شد
وجودش با وجود گل قرین کشت
مزاجش با مزاج دهر ضم شد
دلم سوزد به حال اهل تحقیق
که فردی کامل از آن جمع کم شد
بهمرگ او «بهار» اشگ غم افشاند
همان بر تربت پاکش رقم شد
بیا تا اشگ غم بر وی فشانیم
که تاریخ وفاتش «اشک غم» شد
شمارهٔ ۶۴ - از یک مضمون عربی: چون همه درکینه با من چرخ نیلیرنگ شدشمارهٔ ۶۶ - بهار و تیمورتاش: صدر اعظم حضرت تیمورتاش
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حسین دانش آن سرخیل ابرار
که در عالم به دانایی علم شد
هوش مصنوعی: حسین، دانشمند برجسته و پیشوای نیکان است که در جهان به علم و دانش معروف شد.
درختی سایه گستر بود افسوس
که پیش تندباد مرگ خم شد
هوش مصنوعی: درختی سرسبز و گسترده وجود داشت که متأسفانه در برابر وزش شدید باد مرگ خم شد و صدمه دید.
ز بنیان ادب رکنی فرو ریخت
ز بستان هنر نخلی قلم شد
هوش مصنوعی: از پایههای ادب، بنیادی خراب شد و از باغ هنر، درختی به شکل قلم به وجود آمد.
دل روشندلان از فرقت وی
قرین حرقت و رنج و الم شد
هوش مصنوعی: دل کسانی که روشنایی و آگاهی دارند، به خاطر دوری از او، پر از آتش، رنج و درد شده است.
نپنداری که دانش از میان رفت
وجودش سوی اقلیم عدم شد
هوش مصنوعی: نباید تصور کنی که دانش از بین رفته است؛ وجود آن به دنیای عدم رفته و در آنجا قرار دارد.
نمی آب از یم ایجاد برخاست
تکاپو کرد و آخر سوی یم شد
هوش مصنوعی: آب از دریا به وجود آمد و پس از تلاش و حرکت، در نهایت دوباره به دریا برگشت.
وجودش با وجود گل قرین کشت
مزاجش با مزاج دهر ضم شد
هوش مصنوعی: وجود او به زیبایی و لطافت گل شبیه است و طبع او با طبیعت زمانه هماهنگ شده است.
دلم سوزد به حال اهل تحقیق
که فردی کامل از آن جمع کم شد
هوش مصنوعی: دل من برای افرادی که در جستجوی علم و حقیقت هستند میسوزد، زیرا یکی از افراد کامل و با ارزش در میان آنها از دست رفته است.
بهمرگ او «بهار» اشگ غم افشاند
همان بر تربت پاکش رقم شد
هوش مصنوعی: وقتی او از دنیا رفت، بهار با اشکهای غم خود بر سر مزارش خون دل ریخت و این احساس را به یادگار برای همیشه به جا گذاشت.
بیا تا اشگ غم بر وی فشانیم
که تاریخ وفاتش «اشک غم» شد
هوش مصنوعی: بیا تا غم خود را با اشک بر او بریزیم؛ چراکه درد و اندوه از فقدان او به تاریخ پیوند خورده است.