گنجور

شمارهٔ ۱۶۳ - قطعهٔ کابوسیه

عدل کن عدل که گفتند حکیمان جهان
مملکت بی‌مدد عدل نماند بر جای
پادشاهان جهان را سه فضیلت یار است
یا یکی زین سه بودشان به عمل راهنمای
اول آن پادشهی پاکدلی دادگری
دین‌پژوهی که به‌هرکار بترسد ز خدای
یاکریمی که بیندیشد از آوازهٔ زشت
بر اسان شرف و فضل شود ملک‌آرای
یا خردمندی صاحب‌نظری کاندر وقت
بنگرد عاقبت کار به تدبیر و به رای
وآن‌تبه کارکه‌شد زین سه فضیلت محروم
نره دیویست هوسناک و ددی مردم‌خای
نز خدا خوفی و نه بیم زوال شرفی
نه چراغ خردی بر سر ره کرده بپای
مختصرعقل غریزیش هم ازنشأهٔ عجب
رفته وجهل مرکب شده ازسرتا پای
بیوفا، خام‌طمع‌، مال‌ربا، تنگ‌نظر
ترشرو، زشت‌ادا، تلخ‌سخن‌، هرزه‌درای
در حیاتش همه نفربن رسد ازپیر و جوان
وز پس مرگش لعنت بود از شاه و گدای
نه کسش گوید در چنبر ازین باد مبند
نه کسش کوبد در هاون از این آب مسای
همچو سنگی‌است گران گشته‌فرود از برکوه
می‌دود نعره‌زنان تا که بیفتد از پای
هرچه پیش آیدش آزرده و نابودکند
نه توان داشتش از ره‌، نه توان گفت بپای
کشوری را که به نکبت فتد از طالع شوم
زین یکی غول برو افتد و بفشارد نای
همچو آن‌خفته که کابوس بر او چیره شود
ماندش بسته زبان از شغب و وایا وای

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عدل کن عدل که گفتند حکیمان جهان
مملکت بی‌مدد عدل نماند بر جای
هوش مصنوعی: عدالت را برقرار کن، زیرا حکیمان دنیا گفته‌اند که هیچ کشوری بدون حمایت و وجود عدالت نمی‌تواند پایدار بماند.
پادشاهان جهان را سه فضیلت یار است
یا یکی زین سه بودشان به عمل راهنمای
هوش مصنوعی: پادشاهان دنیا سه ویژگی ارزنده دارند که یا هر سه را دارند یا یکی از آنها می‌تواند به عنوان راهنما برای عمل آنان باشد.
اول آن پادشهی پاکدلی دادگری
دین‌پژوهی که به‌هرکار بترسد ز خدای
هوش مصنوعی: در ابتدا پادشاهی با ویژگی‌های برجسته و نیکو وجود دارد که به عدالت و دین‌داری معروف است و از هر کاری که ممکن است او را از خدا دور کند، هراس دارد.
یاکریمی که بیندیشد از آوازهٔ زشت
بر اسان شرف و فضل شود ملک‌آرای
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد از زبان بد و ناپسند خود دوری کند و به خوبی‌ها و فضیلت‌ها فکر کند، در این صورت می‌تواند به مقام و ارزشی والا دست یابد و خود را زینت‌بخش نام و شخصیت کند.
یا خردمندی صاحب‌نظری کاندر وقت
بنگرد عاقبت کار به تدبیر و به رای
هوش مصنوعی: شاید یک انسان خردمند و فرزانه باشد که در زمان مناسب به نتیجه کارها و عواقب آن‌ها دقت می‌کند و با تدبیر و فکر، تصمیم می‌گیرد.
وآن‌تبه کارکه‌شد زین سه فضیلت محروم
نره دیویست هوسناک و ددی مردم‌خای
هوش مصنوعی: کسی که از این سه ویژگی بزرگ بی‌بهره باشد، همچون دیوی است که فقط به هوس‌های خود می‌پردازد و به مردم آسیب می‌زند.
نز خدا خوفی و نه بیم زوال شرفی
نه چراغ خردی بر سر ره کرده بپای
هوش مصنوعی: نه از خدا ترسی دارم و نه نگران از بین رفتن شرافتی هستم؛ نه نوری از عقل در مسیرم هست که مرا راهنمایی کند.
مختصرعقل غریزیش هم ازنشأهٔ عجب
رفته وجهل مرکب شده ازسرتا پای
هوش مصنوعی: عقل طبیعی او به دلیل غرور و خودبزرگ‌بینی، به طور کامل تحت تأثیر قرار گرفته و از همه جهات ناآگاه شده است.
بیوفا، خام‌طمع‌، مال‌ربا، تنگ‌نظر
ترشرو، زشت‌ادا، تلخ‌سخن‌، هرزه‌درای
هوش مصنوعی: شخصی که وفادار نیست، طمع‌کار و مال‌پرست است، دیدگاه محدود و تنگ نظری دارد، اخلاقش تلخ و رفتارهایش زشت است و همیشه سخنانش ناخوشایند و بی‌مزه است.
در حیاتش همه نفربن رسد ازپیر و جوان
وز پس مرگش لعنت بود از شاه و گدای
هوش مصنوعی: در زندگی‌اش همه افراد، چه پیر و چه جوان، به او احترام می‌گذارند و برایش ارزش قائل هستند. اما بعد از مرگش، همگان او را به باد نکوهش و لعنت می‌گیرند، از پادشاهان گرفته تا فقیران.
نه کسش گوید در چنبر ازین باد مبند
نه کسش کوبد در هاون از این آب مسای
هوش مصنوعی: نه هیچ‌کس او را در دام این باد محبوس می‌کند و نه کسی او را در هاون با این آب می‌کوبد.
همچو سنگی‌است گران گشته‌فرود از برکوه
می‌دود نعره‌زنان تا که بیفتد از پای
هوش مصنوعی: به مانند سنگی سنگین است که از بالای کوه به پایین می‌滚د و با صدای بلند فریاد می‌زند، تا اینکه از پا بیفتد.
هرچه پیش آیدش آزرده و نابودکند
نه توان داشتش از ره‌، نه توان گفت بپای
هوش مصنوعی: هر چیزی که بر او بگذرد، او را آشفته و از پا درمی‌آورد. نه قدرتی در ادامه راه دارد و نه می‌تواند بگوید که به پا بماند.
کشوری را که به نکبت فتد از طالع شوم
زین یکی غول برو افتد و بفشارد نای
هوش مصنوعی: کشوری که به بدبختی دچار شود به خاطر سرنوشت شومش، به زودی همه چیزش زیر فشار مشکلات و سختی‌ها قرار می‌گیرد.
همچو آن‌خفته که کابوس بر او چیره شود
ماندش بسته زبان از شغب و وایا وای
هوش مصنوعی: شبیه کسی که در خواب عمیق است و کابوس بر او مسلط شده، او نیز به خاطر هیاهو و اضطراب نمی‌تواند زبانش را باز کند و فریاد بزند.

خوانش ها

شمارهٔ ۱۶۳ - قطعهٔ کابوسیه به خوانش عندلیب