شمارهٔ ۱۵۴ - نی و بلوط
با نی گفتا بلوط شرمت باد
زان جسم نوان و پیکر ساده
از مادر دهر رو شکایت کن
تا از چه تو را بدین نمط زاده
بر من بنگرکه پیکرم چون کوه
پیش صف حادثات استاده
کالای مرا همی برد دهقان
برکتف ستور و پشت عراده
غرید بسی زکبر و استغنا
چو غرش مست ازتف باده
نی گفت ز صد توانگر والا
بهتر یک ناتوان افتاده
من خود نیام و بهنیستی شاکر
وز محنت هست و نیست آزاده
ناگه بادی قوی وزیدن را
آغاز نمود و نی شد آماده
خم گشتو سجود برد نیبرخاک
چون سجدهٔ زاهدان به سجاده
استاد بلوط پیش باد اندر
چون دیوی دست و پا بهقلاده
و آخر ز هجوم باد پیچان گشت
و افتاد ز پای، سر ز کف داده
بشکستوفتادو جانبهمالک داد
لب بسته ز عجز و دیده بگشاده
دیدیم پس از دمی که باد استاد
استاده نی و بلوط افتاده
شمارهٔ ۱۵۳ - در مرثیه و تاریخ فوت ملکالشعرا صبوری: گفتم به دل چرا طربت شد بدل به غمشمارهٔ ۱۵۵ - در سفر استعلاجی سوییس گفته است: تا هست همی خوریم باده
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
با نی گفتا بلوط شرمت باد
زان جسم نوان و پیکر ساده
هوش مصنوعی: با نی گفت که ای بلوط، به تو باید شرم کرد از آن جسم نازک و ظاهر سادهات.
از مادر دهر رو شکایت کن
تا از چه تو را بدین نمط زاده
هوش مصنوعی: از سرنوشت و زمانه شکایت کن تا بفهمی چرا به این شکل به دنیا آمدهای.
بر من بنگرکه پیکرم چون کوه
پیش صف حادثات استاده
هوش مصنوعی: به من نگاه کن که بدنم مانند کوهی است که در برابر وقایع و مشکلات ایستاده است.
کالای مرا همی برد دهقان
برکتف ستور و پشت عراده
هوش مصنوعی: دهقان بار من را بر دوش چارپایان و پشت کالسکه میبرد.
غرید بسی زکبر و استغنا
چو غرش مست ازتف باده
هوش مصنوعی: شخصی با خودبزرگبینی و خودخواهی بسیار، همچون کسی که از نشئهی شراب به سر میبرد، فریاد میزند.
نی گفت ز صد توانگر والا
بهتر یک ناتوان افتاده
هوش مصنوعی: نی گفت که از میان صد ثروتمند فرزانه، فردی ناتوان و ضعیف که به زمین افتاده، از همه بهتر است.
من خود نیام و بهنیستی شاکر
وز محنت هست و نیست آزاده
هوش مصنوعی: من خود مثل نی هستم و از نبودن خود سپاسگزارم و از سختیها بینیازی میجویم.
ناگه بادی قوی وزیدن را
آغاز نمود و نی شد آماده
هوش مصنوعی: ناگهان بادی شدید شروع به وزیدن کرد و نی آماده شد.
خم گشتو سجود برد نیبرخاک
چون سجدهٔ زاهدان به سجاده
هوش مصنوعی: نی در حال خم شدن است و به خاک سجده میکند، مانند سجدهای که زاهدان بر روی سجاده انجام میدهند.
استاد بلوط پیش باد اندر
چون دیوی دست و پا بهقلاده
هوش مصنوعی: استاد بلوط در برابر باد، مانند دیوی که دست و پاهایش به زنجیر است، مقاومت میکند.
و آخر ز هجوم باد پیچان گشت
و افتاد ز پای، سر ز کف داده
هوش مصنوعی: در پی حملهی شدید باد، به زمین افتاد و از دست خود خارج شد.
بشکستوفتادو جانبهمالک داد
لب بسته ز عجز و دیده بگشاده
هوش مصنوعی: حالت بخت و اقبال بد بود و جانش از دست رفت. او در حالتی ناتوان، دهانش را بسته بود و از شدت ناراحتی و ناامیدی، چشمهایش را به حالت حیرت باز کرده بود.
دیدیم پس از دمی که باد استاد
استاده نی و بلوط افتاده
هوش مصنوعی: چشیدیم که پس از مدتی که باد متوقف شده، نی و درخت بلوط به زمین افتادهاند.
خوانش ها
شمارهٔ ۱۵۴ - نی و بلوط به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1399/03/01 04:06
محمد موسوی
امروز مورخ 13 خرداد 99 هست. به دنبال آتش سوزی های جنگل های بلوط در جنوب زاگرس واقعه در استان خوزستان و کهگیلویه و بویر احمد شهرهای بهبهان گچساران دهدشت . بخشی بزرگی از جنگلها در حال سوختن است و هیچ یک از مسئولین اقدام جدی تا این لحظه انجام ندادن ، با خواندن این شعر بیاد آهنگ شهرام ناظری افتادم که دعوی نی و آتش هست و در اینجا دعوی نی و بلوط را داریم . یک دعوی دیگر هم با همین مضمون از نهال کدو و سرو داریم اگر اشتباه نکنم . کاش از زبان طبیعت هم دعوی با انسان و بالاخص سیاست داشتیم که اینچنین بی تدبیرشون آتشی به جان این جنگل ها زده است.