گنجور

شمارهٔ ۱۲۱ - در هجو پنیر و زیتون

حاجی قیطونی از زیتون بی‌ معنای تو
معده‌ام فاسد شده همرنگ زیتون ریده‌ام
از پنیر شورت ای حاجی مزاحم گشته یبس
دور از ریش ‌سفیدت‌ همچو قیطون‌ ریده‌ام

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حاجی قیطونی از زیتون بی‌ معنای تو
معده‌ام فاسد شده همرنگ زیتون ریده‌ام
هوش مصنوعی: حاجی قیطونی به دلیل طعم و بوی زیتون بی‌کیفیت تو، حال خوبیم به هم ریخته و به شکل زیتونی دچار مشکل شده‌ام.
از پنیر شورت ای حاجی مزاحم گشته یبس
دور از ریش ‌سفیدت‌ همچو قیطون‌ ریده‌ام
هوش مصنوعی: حاجی، من از پنیر تو مزاحمت حاصل کرده‌ام و دور از ریش‌سفیدها، مثل کسانی که خیلی بی‌احترامی می‌کنند، رفتار کرده‌ام.