شمارهٔ ۱۱۷ - بعد از هجرت قوام السلطنه در
رفت از ایران قوام سلطنه زانک
پهنه کوچک بدُ و نبرد بزرگ
روی ازین ره بتافت زيرا بود
راه باريک و رهنورد بزرگ
پاره شد نسخهٔ پزشک، آری
خسته بود این مریض و درد بزرگ
او نگنجید در عمل که بدند
فکرها خرد وکارکرد بزرگ
او خردمند بود و خلق عوام
مملکت تنگ بود و مرد بزرگ
شمارهٔ ۱۱۶ - میرزا طاهر تنکابنی: ای دربغا میرزا طاهر که بودشمارهٔ ۱۱۸ - قطعه در وصف وثوقالدوله: شاد باش ای وثوق دولت و دین
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
رفت از ایران قوام سلطنه زانک
پهنه کوچک بدُ و نبرد بزرگ
هوش مصنوعی: قوامسلطنه از ایران رفت چون میدید که منطقه کوچک است اما جنگ بزرگ و سختی در پیش است.
روی ازین ره بتافت زيرا بود
راه باريک و رهنورد بزرگ
هوش مصنوعی: به دلیل اینکه راه باریک و خطرناک بود، او از این مسیر دوری جست و راه دیگری را انتخاب کرد.
پاره شد نسخهٔ پزشک، آری
خسته بود این مریض و درد بزرگ
هوش مصنوعی: نسخهٔ پزشک پاره شد، چون این بیمار از شدت خستگی و دردی بزرگ به تنگ آمده بود.
او نگنجید در عمل که بدند
فکرها خرد وکارکرد بزرگ
هوش مصنوعی: او در کارهایش جا نشد، زیرا فکرها و اندیشههایش کوچک و کارهایش بزرگ بود.
او خردمند بود و خلق عوام
مملکت تنگ بود و مرد بزرگ
هوش مصنوعی: او انسان دانایی بود و مردم عادی کشور در تنگنا و سختی زندگی میکردند، اما او فرد بزرگی بود.