گنجور

شمارهٔ ۱۱۶ - میرزا طاهر تنکابنی

ای دربغا میرزا طاهر که بود
فضل و تقوی را جناب او مناص
مدرسش دایم به درس و بحث گرم
مجلسش یکسر به اهل فضل غاص
بود ثابت مدت پنجاه سال
منت استادیش بر عام و خاص
توشه گیر از خلق نیکویش، عوام
خوشه‌ چین‌ از خرمن‌ فضلش‌، خواص
بود در عرفان و حکمت مقتدا
داشت در معقول و منقول اختصاص
آن چنان لولو نیارد هر صدف
آن‌ چنان گوهر ندارد هر مغاص
سال‌ها در بوتهٔ تبعید و حبس
ماند تا شد زر عرفانش خلاص
دید از خصم ستمگر قصدها
لیک نگذشتش به دل قصد تقاص
لاجرم زان پیشتر کاید اجل
راند بر خصمش فلک حکم قصاص
ناله‌ در سویش چه حاصل زان که دهر
گوش خویش آکنده دارد از رصاص
از پی تاریخ فوت او «‌بهار»
زد رقم‌: «‌طاهر شد از زندان خلاص‌»

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای دربغا میرزا طاهر که بود
فضل و تقوی را جناب او مناص
هوش مصنوعی: ای دربغا، میرزا طاهر که با فضیلت و تقوای خویش، صاحب مقام و منزلت است.
مدرسش دایم به درس و بحث گرم
مجلسش یکسر به اهل فضل غاص
هوش مصنوعی: استادش همیشه مشغول تدریس و بحث است و محفلش کاملاً پر از اهل دانش و فرهیختگان است.
بود ثابت مدت پنجاه سال
منت استادیش بر عام و خاص
هوش مصنوعی: مدت پنجاه سال، همه را به یک اندازه تحت تأثیر علم و دانش خود قرار داد و احترام و ارادت استادیش را بر همه ثابت کرد.
توشه گیر از خلق نیکویش، عوام
خوشه‌ چین‌ از خرمن‌ فضلش‌، خواص
هوش مصنوعی: از خوبی‌های دیگران بهره‌مند شو، مردم عادی از بهره‌های علم و فضل او استفاده می‌کنند و خاصان نیز از ذخایر او بهره‌مند می‌شوند.
بود در عرفان و حکمت مقتدا
داشت در معقول و منقول اختصاص
هوش مصنوعی: در عرفان و حکمت، او پیشوا و سرآمد بود و در علوم منطقی و غیرمنطقی نیز خاص و منحصر به‌فرد به شمار می‌رفت.
آن چنان لولو نیارد هر صدف
آن‌ چنان گوهر ندارد هر مغاص
هوش مصنوعی: همه چیز در زندگی قابل دستیابی نیست و برای به دست آوردن چیزهای ارزشمند، باید تلاش و زحمت زیادی کشید. برخی از چیزها به سادگی در دسترس نیستند و نیاز به شرایط خاصی دارند تا بتوان به آن‌ها دست یافت.
سال‌ها در بوتهٔ تبعید و حبس
ماند تا شد زر عرفانش خلاص
هوش مصنوعی: سال‌ها در شرایط سخت و دشواری به سر برد تا بالاخره توانست گنجینهٔ معرفت و عرفان خود را به دست آورد و به آزادی برسد.
دید از خصم ستمگر قصدها
لیک نگذشتش به دل قصد تقاص
هوش مصنوعی: دشمن ستمگر قصدهای زیادی داشت، اما نتوانست به دل خود برای انتقام گرفتن فکر کند.
لاجرم زان پیشتر کاید اجل
راند بر خصمش فلک حکم قصاص
هوش مصنوعی: بی‌تردید، پیش از آنکه اجل سر برسد، آسمان بر دشمنش حکمی مانند قصاص صادر می‌کند.
ناله‌ در سویش چه حاصل زان که دهر
گوش خویش آکنده دارد از رصاص
هوش مصنوعی: ناله و گریه کردن به سمت او چه فایده دارد، زیرا زمانه خود را از صدای بی‌رحمانه پر کرده است.
از پی تاریخ فوت او «‌بهار»
زد رقم‌: «‌طاهر شد از زندان خلاص‌»
هوش مصنوعی: به دنبال تاریخ درگذشت او، بهار نوشت: «او از زندان رهایی یافت.»

خوانش ها

شمارهٔ ۱۱۶ - میرزا طاهر تنکابنی به خوانش عندلیب