شمارهٔ ۸۹
در ده شراب کهنه که آمد بهار نو
برخوان سرود تازه که شد روزگار نو*
برکن شعار کهنه ز تن این زمان که باغ
پوشیده است بر تن گلبن شعار نو
طی گشت هرج و مرج زمستان کز آسمان
آوردهاند بهر چمن مستشار نو
دردا که کهنه کار وزیران ملک ما
هر روز نو شدند و نکردندکار نو
فصلی چنین بهار سه چیز است شرط عیش
عشق نو و نشاط نو وگلعذار نو
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در ده شراب کهنه که آمد بهار نو
برخوان سرود تازه که شد روزگار نو*
هوش مصنوعی: بهار جدیدی فرا رسیده و در این دوران خوش، باید آواز تازهای سر دهیم، زیرا روزگار تازهای آغاز شده است. در این موسم، شراب کهنهای که در دل داریم به نوعی نویدبخش زندگی جدید است.
برکن شعار کهنه ز تن این زمان که باغ
پوشیده است بر تن گلبن شعار نو
هوش مصنوعی: شعار قدیمی را از این زمان بردارید؛ زیرا اکنون باغی سرسبز وجود دارد که بر قامت گلها، پیامهای نو را پوشانده است.
طی گشت هرج و مرج زمستان کز آسمان
آوردهاند بهر چمن مستشار نو
هوش مصنوعی: با پایان یافتن هرج و مرج زمستان، آرامش و زندگی دوبارهای به چمنهای زمین برگشته است که از آسمان نعمتهای تازهای برایشان به ارمغان آوردهاند.
دردا که کهنه کار وزیران ملک ما
هر روز نو شدند و نکردندکار نو
هوش مصنوعی: افسوس که وزیران با تجربه ما هر روز با ظاهری تازه میآیند، ولی هیچ کار جدیدی انجام نمیدهند.
فصلی چنین بهار سه چیز است شرط عیش
عشق نو و نشاط نو وگلعذار نو
هوش مصنوعی: فصل بهار زمانی است که سه چیز برای شادی و نشاط لازم است: عشق تازه، انرژی و شادابی نو، و چهرهای زیبا و تازه.