شمارهٔ ۷۳
مکن تو با دل من بیش از این به جور سلوک
که ملک زیر و زبر میشود ز جور ملوک
لبت به نغمهٔ جانبخش چون مسیحا، جان
دهد به پیکر بیروح مردم مفلوک
وفا کنی بچشیم و جفا کنی بکشیم
به حکم آن که بتان مالکند و ما مملوک
کند قمر به رخت سجده؟ این بود معلوم
رسد به نور رخت زهره؟ این بود مشکوک
بهار شاهد من در کمال حسن بود
چو آیت و دگران چون قبالهٔ محکوک
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مکن تو با دل من بیش از این به جور سلوک
که ملک زیر و زبر میشود ز جور ملوک
هوش مصنوعی: با دل من بیش از این بدرفتاری نکن، زیرا که ناپاکی و ستم باعث بر هم خوردن نظم و آرامش جهان میشود.
لبت به نغمهٔ جانبخش چون مسیحا، جان
دهد به پیکر بیروح مردم مفلوک
هوش مصنوعی: لب تو با نغمههای دلنوازش مانند مسیحا، جان تازهای به بدن بیروح و بیمار مردم بیچاره میبخشد.
وفا کنی بچشیم و جفا کنی بکشیم
به حکم آن که بتان مالکند و ما مملوک
هوش مصنوعی: اگر به ما وفا کنی، شیرینی آن را خواهیم چشید و اگر به ما جفا کنی، باید با آن کنار بیاییم. این به خاطر آن است که معشوقهها بر ما تسلط دارند و ما در حقیقت، بنده آنها هستیم.
کند قمر به رخت سجده؟ این بود معلوم
رسد به نور رخت زهره؟ این بود مشکوک
هوش مصنوعی: آیا ماه بر چهرهات سجده میکند؟ آیا روشنایی چهرهات میتواند به روشنی سیاره زهره پی ببرد؟ این موضوع کمی مشکوک به نظر میرسد.
بهار شاهد من در کمال حسن بود
چو آیت و دگران چون قبالهٔ محکوک
هوش مصنوعی: بهار برای من نشانهای از زیبایی کامل بود، مانند یک معجزه، در حالی که دیگران مانند سندهای بیارزش به نظر میرسیدند.