گنجور

شمارهٔ ۷۰

ای مصور نقش آن سرّ نهانش را بکش
موشکافی‌ها کن و موی میانش را بکش
سیل اشک از جویبار دیده اول کن روان
زان سپس آن قد چون سرو روانش را بکش
گرز موی خامه شنگرفی جهد بر صفحه‌، زان
نکته‌ای شیرین فروگیر و دهانش را بکش
چون‌ مرا بیند ز شرمش برچکد خوی از عذار
گرتوانی آن عذار خوی‌دستان را بکش
یا مکش آن ابروانش یا اگر خواهی کشید
نقش‌ها بگذار و ناز ابروانش را بکش
آن گرانبار سرینش را بکش بر روی ساق
ور کشیدی محنت بار گرانش را بکش
چشم‌برهم‌ نِه‌،‌چو چشم‌ مست‌ او خواهی کشید
ورگشودی‌، همچو من آه و فغانش را بکش
غمزه‌اش را گر ندانی چیست من دارم به‌دل
از دل من غمزه‌های جان‌ستانش را بکش

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای مصور نقش آن سرّ نهانش را بکش
موشکافی‌ها کن و موی میانش را بکش
هوش مصنوعی: ای هنرمند، تصویر آن راز پنهان را بکش و به دقت جزئیاتش را بررسی کن.
سیل اشک از جویبار دیده اول کن روان
زان سپس آن قد چون سرو روانش را بکش
هوش مصنوعی: بگذار اشک‌هایت به راحتی از چشمانت سرازیر شوند و بعد آنقدر قوی و استوار باش که مانند یک درخت سرو، روح و وجودت را به جلو بکشانی.
گرز موی خامه شنگرفی جهد بر صفحه‌، زان
نکته‌ای شیرین فروگیر و دهانش را بکش
هوش مصنوعی: اگر موی خامه‌ای به رنگ سرخ بر روی کاغذ حرکت کند، از این نکته شیرین بهره‌برداری کن و زبانش را ببند.
چون‌ مرا بیند ز شرمش برچکد خوی از عذار
گرتوانی آن عذار خوی‌دستان را بکش
هوش مصنوعی: وقتی او مرا می‌بیند، از شرم صورتش را می‌پوشاند. اگر تو توانایی آن را داری که دستانش را به این زیبایی بگیری، این کار را بکن.
یا مکش آن ابروانش یا اگر خواهی کشید
نقش‌ها بگذار و ناز ابروانش را بکش
هوش مصنوعی: یا آن ابروانش را بکش از زندگی‌اش دور کن، یا اگر خواستی، طرح‌ها و نقش‌های زیبا بساز و ناز او را حفظ کن.
آن گرانبار سرینش را بکش بر روی ساق
ور کشیدی محنت بار گرانش را بکش
هوش مصنوعی: اگر آن بار سنگین و دلگیر را بر روی پاهایت بکشی و از خودت بگذرانی، دشواری‌هایش را نیز قبول کن و با شجاعت ادامه بده.
چشم‌برهم‌ نِه‌،‌چو چشم‌ مست‌ او خواهی کشید
ورگشودی‌، همچو من آه و فغانش را بکش
هوش مصنوعی: اگر چشمانت را برای یک لحظه ببندی، می‌توانی مانند او که مستی در چشمانش است، لذت ببری. اگر چشمانت را باز کنی، مانند من از درد و ناله‌اش رنج خواهی برد.
غمزه‌اش را گر ندانی چیست من دارم به‌دل
از دل من غمزه‌های جان‌ستانش را بکش
هوش مصنوعی: اگر نمی‌دانی که غمزه‌اش چیست، من به دل خود از دل خود غمزه‌های جان‌فزایش را بیرون می‌کشم.

خوانش ها

شمارهٔ ۷۰ به خوانش عندلیب